با اعلام محمدرضا فرجي مديركل سينماي حرفهاي سازمان امور سينمايي هفت سينماي سرگروه اكران در سال ۱۳۹۷ مشخص شد. فيلمهاي «لونه زنبور»، «فِراري»، «خرگيوش»، «فيلشاه»، «مصادره»، «لاتاري» و«به وقت شام» در يك قدمي اكران نوروز قرار گرفتند و با اعلام صدور پروانه نمايش اين هفت فيلم و قراردادشان با سرگروهها، اين آثار تركيب اكران نوروزي را تشكيل ميدهند. محمدرضا فرجي مديركل سينماي حرفهاي سازمان امور سينمايي در خصوص جزئيات جلسه با نمايندگان اصناف مرتبط با اكران ميگويد: در اين جلسه كه با حضور ابراهيم داروغهزاده، معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي برگزار شد، پرديس سينمايي آزادي، پرديس سينمايي كوروش، پرديس سينمايي زندگي، پرديس سينمايي ماندانا، سينما استقلال، سينما ايران و سينما جوان به عنوان هفت سينماي سرگروه اكران در سال ۹۷ معرفي شدند. همچنين از ميان ۱۶ فيلم متقاضي اكران نوروزي معرفي شده از سوي دفاتر پخش فيلم به شوراي صنفي نمايش، فيلمهايي كه داراي پروانه نمايش باشند، ميتوانند با انعقاد قرارداد با يكي از سرگروهها در عيد نوروز روانه پرده سينماها شوند. به نظر ميرسد سينماي ايران پس از كش و قوسهاي فراوان رفته رفته به سمتي ميرود كه راهبردهاي منطبق با منافع ملي در آن موضوعيت بيشتري پيدا ميكند، البته همچنان شاهد آثاري هستيم كه صرفاً با هدف سرگرميسازي ساخته ميشوند و سازندگان آن براي گيشه حاضرند دست به هر كاري بزنند اما در كنار اين حجم از آثار كميك نسبتاً ضعيف و نارس شاهد آثاري هم هستيم كه در ارتباط برقرار كردن با مخاطب عام صرفاً بر شوخيهاي سخيف دل خوش نكرده و خوراك سالمتري را ارائه ميدهند. در ميان فيلم هايي كه به عنوان سرگروه اكران نوروزي معرفي شدهاند سه فيلم فيلشاه، لاتاري و به وقت شام را بايد آثاري با اهميت محسوب كرد، به خصوص از اين منظر كه اين آثار در جشنواره فيلم فجر امسال در اعطاي جوايز با بيمهريهاي عجيبي روبهرو شدند، البته به وقت شام حاتميكيا اگرچه در بخش كارگرداني به طور مشترك با تنگه ابوغريب جايزه بهترين كارگرداني را دريافت كرد اما حاشيههايي كه براي حاتميكيا درست كردند سبب شد تا از شيريني اين جايزه به كام كارگردان و هوادارانش كاسته شود.
در اين بين دو فيلم لاتاري و انيميشن فيلشاه را بايد جزو آثاري بدانیم كه به رغم استقبال مردمي از سوي هيئت داوران تقريباً با بايكوت مطلق مواجه شدند و قرار دادن اين دو در ليست فيلمهاي اكران نوروز اگرچه آن بيمهريها را جبران نميكند ولي تا حدودي باعث ميشود زحمت و تلاش عوامل اين آثار بيشتر در معرض قضاوت مردم قرار بگيرد؛ آثاري كه هم به لحاظ فني و هم به لحاظ فرهنگي آثاري مطلوب براي خانوادهها محسوب ميشوند. فيلم سينمايي لاتاري را بايد جزو معدود آثار سالهاي اخير سينماي ايران قلمداد كرد كه براي اداي دين به يك مفهوم كاملاً مرتبط با فرهنگ ديني و ملي ساخته شده است. غيرت را بايد گمشده سينماي ايران بدانیم؛ مفهومي كه محمد حسين مهدويان پس از دو فيلم ستايش شده ايستاده در غبار و ماجراي نيمروز در فيلم لاتاري به آن پرداخت و يك ملودرام موفق را روانه جشنواره كرد اما با نگاه ايزوله و جناحي داوراني مواجه شد كه فيلم او را مروج خشونت معرفي ميكردند.
لاتاري اما در ميان مردم مخاطب خود را پيدا كرد؛ مردمي كه فارغ از سوگيريهاي سياسي به فيلمها نگاه ميكردند و نسبت به بازگشت ملودرام به سينما روي خوش نشان ميدادند. هر چند حرف و حديثها و گمانه زنيهايي كه درباره سانسور بخشي از فيلم در برخي رسانهها منتشر شد نگرانيهايي را ايجاد كرد؛ سانسورهايي كه گفته ميشد به بهانه نگراني از تضعيف روابط ميان ايران و امارات ممكن است اتفاق بيفتد. اين براي آنهايي كه از سينما سررشته دارند و اين مديوم را ميشناسند، بلاوجه و غيرمنطقي تلقي شد. هر چند فشارهاي احتمالي وزارت خارجه در اين باره را نبايد دست كم گرفت؛ فشارهايي كه ميتواند در تصميمگيري سازمان سينمايي بياثر نباشد. سازمان سينمايي دولت يازدهم در اين باره كارنامه تيرهاي دارد. دو سال پيش علي جنتي وزير وقت ارشاد به بهانه به هم نخوردن آنچه وي از آن به عنوان جشنهاي هستهاي ياد ميكرد از ادامه اكران فيلم رستاخيز جلوگيري كرد و جالب است كه از كيسه بيتالمال چندين برابر آنچه فيلم امكان فروش داشت به عوامل فيلم هبه شد. حالا بايد منتظر ماند و ديد كه اين سازمان درباره فيلم لاتاري چه تصميماتي را اتخاذ خواهد كرد.
باز شدن پاي بچهها به سينما
اما به جز لاتاري انيميشن سينمايي فيلشاه در ميان آثار سرگروه اكران نوروزي به چشم ميخورد. فيلشاه ميتوانست با نگاه كارشناسانه و خيرخواهانه دبير جشنواره فجر و هيئت داوران مورد تقدير قرار گيرد اما از آنجايي كه سينماي ايران اساساً ثابت كرده برخلاف كشورهاي پيشرفته صاحب سينما رده سني كودك و نوجوان را به رسميت نميشناسد و طي فرآيندهاي زماني مختلف اين اقشار را از سينما فراري داده است به ساخته تحسينبرانگيز هادي محمديان و تيمش اعتنايي نكرد. فيلشاه علاوه بر تكنيك و فرم سينمايي، به لحاظ مفاهيم ارزشمند ديني و اخلاقي نيز واجد ارزشهاي زيادي است؛ اثري كه در ارتباطگيري با قشر كودك موفق عمل كرده است و ميتواند در ايام نوروز پاي بچهها را نيز همراه والدين آنها به سينماها باز كند. اين اتفاق مهمي براي سينماي ايران محسوب ميشود؛ سينمايي كه سالهاست به واسطه سياستهاي اشتباه رنگ و بوي تلخ و نااميدكنندهاي به خود گرفته بود و در ميان آثار آن كمتر فيلمي به چشم ميخورد كه مناسب حال كودكان و خانوادههاي آنان باشد. اما فيلم به وقت شام را بايد مهمترين اثر حاضر در ميان آثار سرگروه اكران نوروزي قلمداد كرد؛ فيلمي كه در ميان فضاسازيهاي رسانهاي و غيررسانهاي كه حضور ايران در كارزار نبرد با تكفيريها را مورد ملامت و سرزنش غيرمنصفانه قرار ميدهد، ميتواند اثري روشنگرانه قلمداد شود و تا حدود زيادي فضاي غبارآلود در اين زمينه را شفاف كند.