کد خبر: 898144
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۸
پشت پرده غيبت برخي فيلم‌ها در بخش ملي و حضورشان در بخش بين‌الملل فجر
فيملسازاني كه حاضر نبودند فيلم‌شان را به جشنواره ملي فجر بدهند، براي حضور در جشنواره جهاني فيلم فجر در صف ايستاده‌اند.
ايزد مهرآفرين

فيملسازاني كه حاضر نبودند فيلم‌شان را به جشنواره ملي فجر بدهند، براي حضور در جشنواره جهاني فيلم فجر در صف ايستاده‌اند. 
در حالي كه برخي از منتقدان و سينماگران دلسوز سينماي ايران قبل از آغاز سي و ششمين جشنواره فيلم فجر بر تلاش جرياني بر تضعيف جشنواره ملي با موضوع انقلاب تأكيد داشتند و هشدار داده بودند و همچنين خبرنگار روزنامه «جوان» در نشست خبري جشنواره فيلم فجر در اين مورد از دبير جشنواره سؤال پرسيده بود، ظاهراً تصميمات تازه سازمان سينمايي مهر تأييدي بر سخن دلسوزان سينماي ايران و انقلاب است. 
  
هزارپا و خوك درخواست جهاني دارند 

«سري كه درد نمي‌كند دستمال نمي‌بندند» اين بخشي از اظهار نظر ابوالحسن داوودي كارگردان فيلم سينمايي «هزار پا» در توجيه شركت نكردن فيلمش در جشنواره ملي فيلم فجر امسال بود، البته اين تصميم و عدم شركت در جشنواره ملي فيلم فجر مختص شخص «ابوالحسن داوودي» نيست و فيلمسازان ديگري چون «تينا پاكروان» و «ماني حقيقي» هم هر كدام به دلايلي ترجيح دادند فيلم هايشان را در اين رويداد ملي شركت ندهند، البته هر فيلمساز يا صاحب فيلمي اختياردار فيلمش است و شركت دادن يا ندادن آن در جشنواره تصميمي شخصي است؛ اقدامي كه خيلي جاي ايراد و خرده به آن نيست. هرچند با توجه به مناسبات سينماي ايران مي‌شود تا حد زيادي حدس زد كه علت اين تصميم از سوي اين فيلمسازان چيست و چه علت‌ها و چه سياست‌هايی دارد. 
اما نكته جالب و عجيب قضيه اينجاست كه در كمتر از يك ماه بعد از جشنواره ملي فيلم فجر و در چرخشي 180 درجه‌اي خبر مي‌آيد فيلم‌هاي كارگرداناني چون «ابوالحسن داودي»، «اصغر فرهادي»، «مجيد مجيدي»، «ماني حقيقي» و فيلم تازه «كمال تبريزي» به اسم «مارموز» قرار است در جشنواره جهاني فيلم فجر كه مديريت آن بر عهده رضا ميركريمي است شركت داده شوند و به نمايش عموم دربيايند. حال سؤال اينجاست كه چه فرقي بين اين دو جشنواره وجود دارد كه اين جماعت شركت در اولي را به مثابه «سري كه درد نمي‌كند دستمال نمي‌بندند»مي‌بينند و به هر بهانه‌اي به آن حمله مي‌كنند و به طرق مختلف سعي در تضعيف و كم اهميت نشان دادن آن دارند ولي در آن سو و طي سياست نانوشته‌اي، براي شركت در بخش جهاني دست و دل باز مي‌شوند و بدون هيچ چك و چانه‌اي فيلم شان را در اختيار مديران اين جشنواره مي‌گذارند؟ پاسخ اين سؤال را حتماً مي‌شود در مناسبات بين مديران و عده‌اي از سينماگران سينماي ايران جست‌وجو و پيدا كرد. شركت نكردن برخي از آثار در بخش ملي فجر توانست اين شائبه را تقويت كند كه تضعيف جشنواره فجر در دستور كار برخي از روشنفكران و حتي مسئولان بي‌تدبير به صورت جدي قرار گرفته است اما همان گونه كه عنوان شد در اين بين شاهد حضور برخي از آثار در جشنواره جهاني فجر هستيم كه به دلايل مختلف و با بهانه‌هاي عجيب از حضور در بخش ملي جشنواره فجر سر باز زدند. حال بايد ديد آيا سازمان سينمايي در عدم حضور برخي از آثار نقش داشته يا لابي ميركريمي منجر به اين اتفاق خطرناك شده است چراكه ميركريمي در اولين دوره جشنواره جهاني فجر نيز به كمك رئيس معزول سازمان سينمايي قصد تغيير نام جشنواره از فجر که سمبل انقلاب اسلامي است به «ايران» را داشت؟
 
فجر ما، فجر آنها

حذف نام «فجر» از جشنواره فيلم فجر در ادامه پروژه بلند‌مدتي است كه از دو سال قبل و با دستور ايوبي و با سياستگذاري حلقه معروف به تيم فرانسوي آغاز شده بود كه وقتي با واكنش سينماگران و رسانه‌هاي دلسوز مواجه شده‌اند دست از اين تصميم كشيده‌اند و به احتمال زياد از اين به بعد تكميل آن را بايد در بخش محتوايي جست‌وجو كنيم؛ جايي كه جشنواره فجر كه در آن آثار سينماي انقلاب كم و بيش حضور دارند و رسانه‌ها نسبت به آثار شائبه‌دار و ضدباورهاي فرهنگي نظام موضع مي‌گيرند، از سوي كارگردانان به ظاهر روشنفكر بايكوت مي‌شود و در مقابل جشنواره‌اي كه به سبك غربي‌تر فستيوال‌هاي فيلم برگزار مي‌شود، جشنواره‌اي مي‌شود كه براي آنها جشنواره خودي به شمار مي‌رود و در آن براي حضور نه تنها هيچ ابايي ندارند بلكه اصولاً حضور در اين جشنواره را راهي براي مخالفت با جشنواره ملي مي‌دانند. 
   
جشنواره جهاني يا قهرمان پوشالي 

بروس لي بازيگر افسانه‌اي فيلم‌هاي رزمي، فيلمي ميهن پرستانه دارد كه در ايران با نام «خشم اژدها» شناخته مي‌شود. اين فيلم داستان مبارزه رزمي‌كاران چيني تبار با متجاوزان ژاپني است. در بخشي از اين فيلم ژاپني‌ها براي تمسخر چيني‌ها از آنها مي‌خواهند تابلوي «قهرمان پوشالي» را بر سردر باشگاه ورزشي شان بزنند؛ اقدامي كه خشم بروس لي را به همراه دارد و انتقام خونيني را در پي دارد. قهرمان پوشالي عنواني است كه اين روزها برازنده جشنواره جهاني فيلم فجر است اما نه ژاپني‌ها بلكه عملكرد ضعيف مديريت جشنواره طي دوره‌هاي گذشته نشان داده كه اين پهلوان پنبه حتي قادر نيست در حد جشنواره‌هاي فانتزي حاشيه خليج فارس مؤثر باشد. هر سال مي‌گذرد و هيچ خبري از ظهور يك فستيوال فيلم با ساختارهاي بين‌المللي نمي‌شود، حتي انتظار رسانه‌هاي منتقد براي اينكه يك قهرمان واقعي ظهور كند و با گرد و خاكش در جشنواره جهاني فجر دهان منتقدان را بسته و تابلوي «قهرمان پوشالي» را بشكند نيز بي‌نتيجه مانده است اما در مقابل هر سال سازمان سينمايي تلاش مي‌كند با رنگ و لعاب بيشتري اين تابلو را بالا ببرد و به نمايش خاص و عام بگذارد. متأسفانه بايد گفت كه سرشناس‌ترين فيلمسازان حاضر در بخش جهاني فيلم فجر، همان فيلمسازان ايراني هستند كه از ديده شدن فيلمشان در جشنواره ملي فجر ابا داشتند!
با اين وصف جشنواره جهاني فيلم فجر مي‌شود محلي براي گعده‌هاي كساني كه شأنيت خود را بيشتر از حضور در جشنواره ملي فجر مي‌دانند و از طرف ديگر غير از همين جشنواره جهاني فيلم فجر، جايي برايشان در جشنواره‌هاي جهاني وجود ندارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار