همزمان با هم دو اتفاق مربوط به مسائل اقتصادي مسئولان منتشر شد؛ يكي ماشين پرادوي امام جمعه ايلام بود كه اصولگرايان و انقلابيون پيشتاز انتقاد به امام جمعه شدند، گرچه او منتسب به رهبري است. ديگري طرح موضوع كارخانه رشت الكتريك كه رانتخواري كارگزاران و حاميان دولت كنوني و دولت اصلاحات است كه در دوران اصلاحات روي داد و به بهانه خصوصي سازي تقديم همسران برخي از چهرههاي شاخص اصلاحطلب شد و كارخانه را تعطيل كردند و حالا پي معاوضه آن با 60 آپارتمان لوكس در جماران هستند. اتفاقي كه گردش مالي آن و سطح فسادش قابل قياس با پرادوي امام جمعه نيست. اما آيا صداي اعتراضي از اصلاح طلبان برابر اين فساد بلند شد؟ آيا يك درصد موجي كه كاربران حزباللهي فضاي مجازي عليه اشرافي گري امام جمعه ايلام راه انداختند، كاربران اصلاح طلب عليه فساد در رشت الكتريك نوشتند؟ آيا به قدر رسانههاي اصولگرا از پرادوي امام جمعه، رسانههاي اصلاح طلب از فساد رشت الكتريك كه رقم چند ده ميلياردي است، نوشتند؟
اين فخر جريان حزباللهي و انقلابي است كه اگر نقطه سياهي در جريان خود ببيند، فرياد اعتراضش بلند ميشود؛ ولي جريان اصلاح طلب نه تنها فساد اقتصادي در جريان خود را سرپوش ميگذارد، بلكه همان مفسدين اقتصادي بعداً تئوريسينهاي سياسي و اقتصاديشان خواهند شد. كرباسچي و مهدي هاشمي و جزائري فقط سه نمونه از اين موارد هستند. اصلاح طلبان از مبارزه با فساد جا نميمانند؛ بلكه خودشان را تعمداً جا ميگذارند تا بر فساد در جريانشان سرپوش بگذارند.
امام جمعه ايلام ابراز تأسف كرد
پس از اعتراضات جريان حزباللهي به مانور اشرافي گري فرزند امام جمعه ايلام در اينستاگرام و نيز اعتراض به خودروي پرادوي شاسي بلند اين امام جمعه و تهديد منتقدين در خطبههاي نماز جمعه با ادبيات دون شأن جايگاه نمازجمعه، او متني را با عنوان نامه به مردم ايران اسلامي منتشر و در آن توضيحاتي را بيان كرد. حجتالاسلام والمسلمين لطفي در اين نامه از تكدر خاطر و دغدغه برخي از نيروهاي انقلابي و ارزشي به واسطه انتشار تصوير پرادوي جنجالي ابراز تأسف كرده است. او در ادامه با تشكر از كساني كه از باب فريضه امر به معروف به تصريح يا تلويح او را نقده كردهاند، تشكر كرده و «واكنشهاي انتقادي در فضاي عمومي را كه نشانگر روحيه انقلابي و ساده زيستي و مقابله با منش اشرافيگري در جامعه متدينين و نيروهاي انقلابي بهويژه جوانان و طلاب است» سرمايه ارزشمندي دانسته كه جاي شكرگزاري دارد. امام جمعه ايلام در پايان نامه آورده كه «خودرو پرادو هم كه تصوير آن در فضاي مجازي منتشر شده، ساليان پيش توسط آخرين استاندار دولت اصلاحات به دفتر امامت جمعه ايلام واگذار شده كه صرفاً در شرايط اضطراري و ضروري براي جابهجايي برخي مهمانان و يا استثنائاً در برخي سفرهاي شهرستاني مورد استفاده قرار ميگيرد. »
در اين نامه در مورد ادبيات نامناسب در خطبههاي نماز جمعه نسبت به معترضين و نيز حواشي ايجاد شده پيرامون تصاوير جنجالي صفحه اينستاگرام فرزندش و وليمه اشرافي تولد نوه امام جمعه و نيز قياس نامناسب امام جمعه ايلام با رهبري و قاسم سليماني و سيد حسن نصرالله توسط فرزندش نكتهاي گفته نشده است.
وزارت كار پاي درس فرهنگي زيباكلام ؟!
صادق زيباكلام تصوير دعوت نامهاي را در صفحه اينستاگرام خود منتشر كرده كه نشان ميدهد او از طرف وزارت كار و امور اجتماعي براي يك نشست تخصصي با حضور مسئولان و مديران اين وزارتخانه دعوت شده است. موضوع نشست تخصصي وزارت كار هم آنچنان كه در متن دعوتنامه آمده، «واكاوي مباحث فرهنگي معاصر ايران علي الخصوص در 40 سال گذشته» است. زيباكلام حتماً ميتواند در مورد اين موضوع صحبت كند، ولي اينكه براي چنين موضوعي به وزارتخانه جمهوري اسلامي دعوت شود، جاي ايرادات جدي دارد. زيباكلام آدم ناشناختهاي نيست؛ مواضع سياسي و فرهنگي او كه در مخالفت جدي با سياستهاي جمهوري اسلامي است، براي همه عيان است. گرچه او در بيان نظراتش آزاد است و آزاد هم بوده، اما مديران و مسئولان وزارت كار مديران جمهوري اسلامي محسوب ميشوند و چنانچه دعوت از زيباكلام بدون حضور كارشناس هموزن او در جبهه مقابل باشد، نشستن آنها پاي اين سخنراني وجهي ندارد. نميشود روي شاخه نشست و بن را بريد! مثلاً زيباكلام براي مديران رسمي جمهوري اسلامي از برتري فرهنگي عصر پهلوي بر دوران پس از انقلاب و عملكرد مثبت رضاخان بگويد؛ مضحك نيست؟!