عليرضا محمدي
عمليات خيبر در سوم اسفندماه 1362 آغاز شد و بيش از 20 روز به طول انجاميد. خيبر در تاريخ دفاع مقدس، نامي پر معناست؛ عملياتي كه اولينهاي بسياري در خود دارد. خيبر آغازكننده تكهاي بزرگ و سالانه رزمندگان كشورمان بود كه از زمستان سال 62 آغاز شد و تا پايان جنگ هر سال ادامه داشت. در خيبر براي اولين بار نيروهاي آبي و خاكي وارد عمل و در موقعيت خاص جغرافيايي هور با دشمن بعثي درگير شدند. همينطور براي اولين بار دشمن بعثي به شكل گسترده از تسليحات شيميايي در عمليات خيبر استفاده كرد كه در ابعاد بينالمللي واكنشهايي در پي داشت. تشكيل قرارگاه سري نصرت از ديگر ويژگيهاي عمليات خيبر است كه در اين نوشتار به معرفي اجمالي آن ميپردازيم.
سرآغاز نصرتمنطقه هور كه به آن تالاب هويزه نيز گفته ميشود بخشي از مرزهاي مشترك ايران و عراق را شامل ميشود. پوشش گياهي غالب در اين منطقه نيزار است كه در فصول مختلف سال شاهد شرايط متفاوتي است. با اندك بارندگي بخشهايي از هور قابل قايقراني ميشود و در فصول گرم و خشك سال نيز آبراههها تبديل به باتلاق ميشوند و به طور كلي عبور و مرور در اين منطقه به سختي صورت ميگيرد.
به خاطر صعبالعبور بودن هور كمتر ژنرال بعثي فكر ميكرد هور زماني به عنوان زمين عمليات ايرانيها انتخاب شود اما چند ماه قبل از عمليات والفجر مقدماتي، طرح عملياتي محدود در هور ريخته ميشود تا به عقبه دشمن در فكه ضرباتي وارد شود. هر چند اين طرح بنا به دلايلي اجرا نميشود، اما ابهت هور از ديد فرماندهان ايراني ميشكند و با عدمالفتحي كه در عمليات والفجرمقدماتي و والفجريك حاصل ميشود، فرماندهان تصميم ميگيرند عمليات بعدي را در منطقه هور انجام دهند. بنابراين قرارگاه سري نصرت براي شناسايي منطقه عملياتي و خطوط دشمن شكل ميگيرد.
علي هاشمي فرماندهي بيبديلبراي فرماندهي قرارگاه سري نصرت، سردار شهيد علي هاشمي برگزيده ميشود. هاشمي در سابقه جهادي خود تأسيس و فرماندهي تيپ 37 نور حميديه و همچنين فرماندهي سپاه سوسنگرد را داشت و از رزمندههاي با تجربه خوزستاني به شمار ميرفت. سردار بهنام شهبازي از همرزمان شهيد در اين خصوص ميگويد:« بعد از توجه فرماندهان به پروژه هور و انجام عملياتي در آن، فرمانده وقت سپاه كه از توانايي شهيد هاشمي مطلع بود، از ايشان خواست با حفظ سمت و به صورت مخفيانه قرارگاه اطلاعاتي نصرت را تشكيل بدهد. سردار هاشمي نيز مقر قرارگاه خود را در منطقه جفير كه پيشتر مقر لشكر۶ عراق بود، بنا نهاد. از آن به بعد اغلب رزمندگاني مثل من كه همراه شهيد هاشمي از تيپ ۳۷ به سپاه سوسنگرد منتقل شده بوديم، همگي ايشان را در تشكيل قرارگاه نصرت ياري داديم و پاي كار آمديم.»
گردان شناساييشهيد هاشمي پس از ساماندهي قرارگاه نصرت، براي اولين بار در تاريخ جنگ گردان شناسايي تشكيل ميدهد. پيش از آن هر يگاني براي خود نيروهاي اطلاعاتي و شناسايي داشت اما اينكه يك گردان مختص عمليات شناسايي تشكيل بشود، اقدام بكري بود كه قرارگاه نصرت به همت اشخاصي چون شهيد حميد رمضاني و سردار علي ناصري اين مهم را به انجام ميرساند. گردان شناسايي از زمان شكلگيري خود كه اوايل سال 1362 بود تا حدود شش ماه فعاليت بسياري را در منطقه عملياتي خيبر انجام ميدهد. نيروهاي اين گردان ميبايست منطقه وسيعي را كه شامل هور، طلائيه، كوشك و... ميشد را شناسايي ميكردند. آنها براي اينكه شناخته نشوند، سمتهاي پيشين خود در سپاه سوسنگرد حفظ كرده بودند و در نزد عامه مردم و ديگر رزمندهها، همچنان در سمتهاي پيشينشان شناخته ميشدند. يكي از نيروهاي گردان شناسايي ميگويد:« گردان شناسايي كه به نام گردان ۳۱۳ حضرت قائم(عج) موسوم شده بود، پنج گروهان داشت؛ يك گروهان پشتيباني، يك گروهان ديدهباني و سه گروهان شناسايي. هر كدام از اين گروهانها هم سه دسته شناسايي داشتند.»
50 عمليات شناساييقرارگاه سري نصرت براي پيشدرآمد فعاليتهايش جلسهاي با بوميهاي منطقه ترتيب ميدهد تا با هماهنگي و همكاري مردم بهتر بتواند از پس مسئوليتهايش برآيد. به اين ترتيب اوايل در تيمهاي شناسايي، بوميها حضور مييافتند تا رزمندگان را راهنمايي كنند. بعدها كه نيروهاي قرارگاه اشراف قابل توجهي نسبت به منطقه پيدا ميكنند، تداوم عمليات شناسايي را به تنهايي بر عهده ميگيرند. سردار شهبازي ميگويد:« گاهي در جريان عمليات شناسايي به ماهيگيران عراقي برميخورديم، سريع نيروي وسط بلم خودش را پنهان ميكرد و دو نفر ديگر كه عربي بلد بودند اوضاع را مساعد ميكردند. بعد از آنكه به موضع مورد نظر ميرسيديم، كارهايي چون زمانبندي، تعيين جهت و گرفتن گراي منطقه را انجام ميداديم. گاه اين تعيين جهت با شيوههاي سادهاي چون گرهزدن نيها انجام ميگرفت. رفت و برگشت هم دو تا چهار شب طول ميكشيد. طي اين چند روز ما تماماً در قايق بوديم و كارهايي مثل غذا خوردن، نظافت و... را همانجا انجام ميداديم. گاه ما بايد ۴۵ كيلومتر را در هور طي ميكرديم تا به مواضع دشمن برسيم. در حالي كه در عمليات والفجر۸ نيروها نهايتاً يك كيلومتر را طي ميكردند. تا زمان انجام عمليات خيبر هر نيروي اطلاعاتي چيزي حدود ۵۰ عمليات شناسايي را انجام داد.
زيارت كربلا در اوج جنگ!يكي از اتفاقهاي جالبي كه در قرارگاه نصرت رخ ميدهد، سفر دو نفر از نيروهاي اطلاعاتي اين قرارگاه به كربلاي معلي بود. اين دو نفر كه شهيدان سيدناصر سيدنور و عبدالمحمد سالمي نام داشتند، در شرايطي خود را به عتبات عاليات ميرسانند كه در اوج جنگ ايران و عراق قرار داشتيم. عبدالحسين سالمي برادر دوقلوي شهيد سالمي در اين خصوص ميگويد:« پس از تشكيل قرارگاه اطلاعاتي نصرت كه قرار بود كار خطير شناسايي منطقه هور براي انجام عمليات خيبر را بر عهده بگيرد، شهيد سالمي و شهيد سيدناصر سيدنور به عنوان نيروهاي اين قرارگاه كه به زبان عربي هم مسلط بودند، در زمره نيروهاي شناسايي نصرت وارد عمل شدند. اين دو از جسورترين و شجاعترين نيروهاي قرارگاه بودند و اگر همرزمانشان هر بار دو الي چهار روز به عمق مواضع دشمن ميرفتند، اين دو برخي اوقات هفتهها به عمق كشور عراق نفوذ ميكردند. حتي يك بار اين نفوذ به قدري عميق شد كه به همراه بلد عراقيشان توانستند به عتبات عاليات بروند و زيارت كنند. جالب است كه سالمي و سيدناصر از زيارت خود در كربلا، نجف و سامرا عكس هم انداخته بودند كه اين تصاوير هنوز وجود دارند و سندي از رشادتهاي اين دو شهيد بزرگوار به شمار ميرود. شايد اكنون كه اين خاطرات را بيان ميكنيم، خيليها تصور درستي از وضعيت و شرايط آن زمان نداشته باشند، اما رزمندگان به خوبي واقف هستند كه ارتش عراق از چه استخبارات قوياي برخوردار بود. چنانچه بعثيها از لحاظ اطلاعاتي يك نيروي نفوذناپذير تلقي ميشدند اما سالمي و سيد نور از تمامي حلقههاي به ظاهر نفوذناپذير دشمن عبور كردند و خود را به قلب عراق رساندند.»
نصرت بعد از خيبرسفر دو نفر از نيروهاي قرارگاه نصرت به عتبات عاليات، به طور عملي ثابت كرد كه خطوط دفاعي دشمن در هور قابل نفوذ است. به هر روي پس از شش ماه شناسايي دقيق و گسترده، عمليات خيبر در سوم اسفند ماه 1362 آغاز شد و دو جزيره مجنون شمالي و جنوبي به تصرف رزمندگان درآمد اما هدف اصلي عمليات كه عبور از دجله و دست يافتن به جاده استراتژيك بغداد- العماره- بصره بود، محقق نشد. پس از خيبر قرارگاه نصرت همچنان شناساييهاي خود را دنبال كرد. با اين تفاوت كه به خاطر حضور يگانهاي ديگر در منطقه، اين شناساييها در كنار نيروهاي اطلاعاتي اين يگانها انجام ميگرفت. همچنين به خاطر اينكه طي عمليات خيبر ايران جزاير مجنون و بخشي از هور را تصرف كرده بود، فاصله رزمندهها با نيروهاي دشمن كم شده بود. اگر براي شناسايي عمليات خيبر گاه ۴۵ كيلومتر مسير طي ميشد، اكنون اين فاصله به پنج كيلومتر كاهش يافته بود. از سويي فاصله سنگرهاي كمين دشمن بسيار كمتر از قبل شده بود، آنها هوشيارتر شده بودند و سعي ميكردند منطقه را بيش از پيش پوشش بدهند. اگر در خيبر فاصله سنگرهاي كمين خيلي زياد بود، در بدر اين فاصله تا صد متر كاهش يافت. قرارگاه نصرت بعد از عمليات خيبر از بعد اطلاعاتي صرف خارج شد و يك وجه عملياتي هم به خود گرفت و حتي با لشكر ۹۲ قرارگاه مشتركي را ايجاد كرد.