انقلاب اسلامي ايران آغازي بود بر پايان بيعدالتي و استبداد و اشرافيت رژيم فاسد و وابسته پهلوي كه در ظلم و بيداد حكومت ميكرد. انقلاب اسلامي بر ظلم و بيعدالتي پيروز شد تا نداي عدالت را بر گوش مستضعفان و مظلومان جهان برساند و زمينه ساز حكومت عدل مهدوي شود.
بحمدالله انقلاب اسلامي كشور را در همه زمينهها پيش برده و ما امروز سربلنديم كه علاوه بر حفظ انقلاب، كشور هم بسيار پيشرفت كرده است. اگر امروز كسي بگويد همه دنيا در اين 40 سال پيش رفتهاند به او خواهيم گفت انقلاب در پرتو مردمسالاري ديني، استعدادها را شكوفا كرد و پيشرفت ايران خيلي سريعتر بود و از ديگران جلو زد، زيرا در تمام شئون جايگاه ايران ميان كشورها، نه يك يا دو رتبه بلكه دهها رتبه ترقي كرده است. مثلاً رتبه علمي ما از جايگاه ۵۳ در جهان با ۳۷ رتبه ارتقا به جايگاه ۱۶ رسيده است. در سلامت و اميد به زندگي با ۷۹ رتبه صعود از رتبه ۱۴۲ جهان به ۶۳ رسيدهايم. البته در عدالت هرچند به نسبت گذشته غير قابل مقايسه و در قياس با ساير كشورها مطابق با شاخصهاي شناخته شده جهاني بهبودهاي چشمگيري داشته ايم اما برقراري عدالت درحد و شأن ولايت و در تراز نام اسلام و انقلاب اسلامي نبوده است كه لازمه آن تلاش ما براي تحقق دولت اسلامي است.
پس از گذشت چهار دهه از انقلاب بزرگ اسلامي ايران از مولايمان امام خامنهاي عزيز شنيديم كه فرمودند:
«خب، نتيجه مردمسالاري، پيشرفت كشور است؛ پيشرفتها هم واقعاً خارقالعاده است. ما دهه چهارم انقلاب را دهه پيشرفت و عدالت نامگذاري كرديم و پيشرفت به معناي واقعي كلمه در كشور اتفاق افتاده است؛ عدالت را نميگويم؛ درمورد عدالت ما عقبمانده هستيم؛ در اين ترديدي نيست؛ خودمان اعتراف ميكنيم، اقرار ميكنيم. در دهه پيشرفت و عدالت بايستي هم در پيشرفت موفق ميشديم، هم در عدالت؛ در پيشرفت به معناي واقعي كلمه موفّق شديم، واقعاً پيشرفت كرديم و در همه زمينهها پيشرفت اتّفاق افتاده است؛ [امّا] در زمينه عدالت، بايد تلاش كنيم، بايد كار كنيم، بايد از خداي متعال و از مردم عزيز عذرخواهي كنيم. درمورد عدالت مشكل داريم و انشاءالله با همّت مردان و زنان كارآمد و مؤمن، در اين ناحيه هم پيشرفت خواهيم كرد امّا در زمينه پيشرفت مادّي انصافاً كارهاي بسيار زياد و بسيار مهمّي انجام گرفته است.»
اين بيانات نوراني يك هشيار باش به همه ملت و هشدار و بيدارباشي به وجدانهاي مسئولان فعلي و قبلي كشور بود ولي بعضيها آن را اشتباه فهميدهاند و به جاي اصلاح خود و توبه از عملكردهاي خلاف عدالت خود رهنمود هم ميدهند. اين درست است كه حضرت آقا فرمودند به خاطر عقب ماندگي در اجراي عدالت درخور نام اسلام و انقلاب اسلامي بايد عذرخواهي كنيم. اگر قدري انصاف داشته باشيم خودمان بايد بفهميم كه چه كسي بايد عذرخواهي كند؟
آقاجان شما چرا؟ شما كه به خاطر دغدغه عدالت و پايبندي به احكام الهي واعتقاد راسخ به سيره پيامبر(ص) و علي(ع) دهه چهارم انقلاب را دهه پيشرفت و عدالت ناميديد. شما كه در شأن ولايت دغدغه داشته و مطالبه كرديد. شما نبايد عذر بخواهيد، بلكه جرياني بايد عذرخواهي كندكه براي باز گذاشتن دست خود و يارانشان در غارت بيت المال، توسعه را مقدم بر عدالت دانستند و اجراي پيشرفت توأم با عدالت را تخطئه وآن را «توزيع عادلانه فقر» ناميدند و اينگونه بيعدالتي را تئوريزه كردند.
واقعاً چه كسي بايد از خدا و مردم عذرخواهي كند؟ كسي كه سال ۷۲ را سال عدالت اجتماعي، سال ۷۳ را سال صرفهجويي، سال ۷۴ را سال انضباط اقتصادي، سال ۷۵ را سال پرهيز از اسراف و حفظ ثروت عمومي، نامگذاري كرد و در هر ديدار مهم با مسئولان، عدالت را مطالبه كرد يا كسي كه در همان سالها پاداش 30 ميليون توماني (به قيمت امروز يك ميليارد تومان) به هر يك از اعضاي هيئت دولت خود داد؟
آن رئيسجمهوري كه وجدان را زير پا گذاشت و سوگندي را كه به رعايت قانون و عدالت خورده بود زير پاگذاشت و براي اولين بار جلسه پنج ساعته هيئت دولت را نه براي رسيدگي به كار و مشكلات مردم، بلكه براي بررسي راههاي نجات يك شهردار قانونشكن و مفسد اقتصادي از دست قانون و عدالت، سپري كرد بايد عذرخواهي كند. آن آقاي محترم كه ادعاي رهبري اصلاحات را دارد و از مفسد اقتصادي حمايت ميكند بايد از خدا و ملت عذرخواهي كند نه شما آقا جان.
پايگاههاي اطلاع رساني، مطبوعات و نشرياتي كه براي حمايت از پروندههاي فساد بزرگ اقتصادي جوسازي كردند و با سياسي خواندن پروندهها، عرصه را بر قضات و ضابطين قضايي تنگ كردند و حتي گاهي اعدام مفسد اقتصادي را تحت عنوان نخبهكشي تخطئه كردند بايد عذرخواهي كنند. نشريات و مطبوعاتي كه چكهاي دهها ميليوني از مفسدين اقتصادي گرفتند و با حمله به مردان عدالت، تيغ آنها را كند كردند بايد عذرخواهي كنند. آنان كه حتي براي يكبار هم از اجراي عدالت در مورد مفسدان اقتصادي كه شريك سياسيشان بودند حمايت نكردند بلكه بر همراهي مفسدان رژه رفتند.
آقا جان! آن احزاب سياسي كه مفسد اقتصادي محكوم شده در دادگاههاي صالحه را پس از طي چند سال حبس و طي دوره محكوميت در رهبري حزب و جبهه سياسي خود قرار دادند و هر روز عكس او را بر صفحه اول سايتها و نشريات خود ميزنند تا قبح ظلم و تبعيض و فساد اقتصاديشان را بشكنند بايد عذرخواهي كنند. شما چرا بايد عذرخواهي كنيد؟ شما كه هميشه و همه جا از بيعدالتي تبري جستهايد.
آن شخصيت برجستهاي كه دفاع از مفسدين اقتصادي را به خطبههاي نماز جمعه كشيد و با هشياري مردم و شعار مرگ بر غارتگر بيتالمال، خطبهاش قطع شد بايد از خدا و مردم عذرخواهي كند. هرچند براي او شايد دير شده باشد. يادم هست زماني به تصور اينكه بياطلاعي از پرونده فساد، موجب حمايت او از مفسدين شده به ملاقاتش رفتم و جزئيات را مستند مطرح كردم و انتظارحمايت داشتم ولي ايشان به جاي حمايت يا لااقل نقد و رد مستندات ارائه شده، حرف اصلياش خطاب به يك ضابط و پيگير تحقق عدالت اين بود كه: «آقاي نقدي شما ديگر اعتبار خودت را از دست دادهاي». چرا؟ چون اهل رشوه گرفتن يا ترسيدن نبودم ترس از دست دادن اعتبار را به رخم كشيد و اين به نظر او تنها حربهاي بود كه ميتوانست بنده را از پيگيري پرونده منصرف كند و همين حرف را زد.
رهبري كه در رفيعترين جايگاه نظام، اعضاي خانواده خود را از ورود به كوچكترين فعاليت تجاري و اقتصادي منع ميكند و خود و خانواده و فرزندانش سادهترين زيست و زندگي را دارند چرا به خاطر ضعف اجراي عدالت توسط ديگران عذر بخواهد؟ بلكه آن مقام بلندمرتبهاي كه از اعمال قانون روي برادر متخلفش ممانعت ميكند بايد عذر بخواهد. آن كسي كه در بدو ورود به رياست جمهوري، ۷ ميليارد تومان خرج تجملات دفترش ميكند و برخلاف دستورات صريح اسلام در خانه دهها ميليارد توماني زندگي ميكند بايد عذرخواهي كند. امام خامنهاي كه ميفرمايند اشرافيگري مسئولان، امتيازطلبي مسئولان، بيمبالاتي به بيتالمال، بياعتنايي به طبقه مستضعف و... حركتهاي ضدّانقلابي است و همه تشكيلات نظام بايستي با نگاه به اهداف انقلاب حركت بكند و اين كارها را ضد انقلابي ميدانند براي چه عذر بخواهند؟
آن آقايي كه با شعار عدالت سر كار آمد و نيمه راه عهدشكني كرد و خلاف عدالت عمل كرد و مسئولان معلومالحال را برخلاف تذكراتي كه به او داده شد سر كار آورد و آن افتضاحات چند هزار ميلياردي را به بار آورد و مبارزه با قاچاق كالا را در نقطه حساس رها كرد بايد عذرخواهي كند. كسي كه رسيدگي به مفاسد اطرافيانش را خط قرمز خود قرارداد و كشور را بين دو راهي اجراي عدالت و بروز تشنج، ناامني و از هم گسيختگي يا صرفنظر كردن موقت از رسيدگي به پرونده فلان دولتمرد قرار داد بايد عذرخواهي كند.
همه ما انصاف داريم، فهم داريم و ميفهميم. اگر آنها نميفهمند و خود را اصلاح نميكنند در محضر خدا و ملت شريف ايران بايد پاسخگو باشند. اما ما ميفهميم كه رهبري در تمام اين 40 سال انقلاب، اولاً از ابتدا عزم و نيت عدالت داشتهاند. ثانياً اراده عدالت داشته و هميشه به عدالت امر و راهنمايي فرموده و همه را از غفلت در اين زمينه بر حذر داشتهاند. ثالثاً عدالت را به طور مستمر و پيگير از همه دستگاهها و مسئولان مطالبه كردهاند. رابعاً مهمتر از همه اينكه عدالت را در مورد خود و نزديكان سختگيرانه رعايت كردهاند. بر فرض مثال، اگر رهبري كوچكترين ضعفي در اين ارتباط داشتند، دشمنان خارجي كه با همه قدرت اطلاعاتيشان در اين زمينه جاسوسي دارند آن را پيراهن عثمان كرده و منافقان داخلي كه بسياري مسئوليتها را داشته و از همه چيز باخبرند امان مملكت را ميبريدند. اين در حالي است كه هم دشمنان مستكبر و منافقان ترسو به عدالت آقا اذعان داشته و از آن بيمناكند. اگر امروز رهبري ميفرمايند به خاطر عقب ماندگي در اجراي عدالت بايد از خدا و مردم عذر بخواهيم اين عذرخواهي از جنس عذرخواهي پدري است كه فرزندش خلافي كرده باشد يا معلمي كه شاگردانش مرتكب خلافي شدهاند. بنابراين او عذر ميخواهد تا همگان عذرخواهي كردن را ياد بگيرند. ملت ايران قدر اين رهبر و ولي را ميدانند و اگر اميد به تحقق عدالت دارند، فقط به پشتوانه ولايت فقيه عادل و آگاه است و ميدانند كه تحقق عدالت تنها با ولايت ميسر است و همه تا آخرين نفس براي تحقق عدالت پشت سر امام و مولا خواهند ايستاد.