به گزارش خبرنگار ما، پنجم آذرماه بود كه زن جواني وارد كلانتري 101تجريش شد و گم شدن ناگهاني شوهرش را به پليس گزارش دادند. او گفت كه شوهر 36ساله‌اش يعقوب سه روز قبل از خانه خارج شده و ديگر برنگشته است و براي پيدا كردن او درخواست كمك دارد.
بعد از مطرح شدن شكايت، پرونده به دستور قاضي رضواني در اختيار تيمي از كارآگاهان اداره‌يازدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت. همسر يعقوب در توضيح بيشتر ماجرا به كارآگاهان گفت: من و شوهرم سرايدار يك مجتمع مسكوني در منطقه الهيه هستيم. دوم آذرماه مادر و برادرم از شهرستان به خانه ما آمدند. حدود ساعت7 عصر بود كه آنها تصميم گرفتند به شهرمان برگردند. وقتي برادرم پشت فرمان ماشينش نشست شوهرم به او گفت كه موتورش خراب شده و خواست كه او را هم تا مسير معيني برساند. بعد آن بود كه شوهرم همراه مادر و برادرم از خانه رفتند. ساعتي بعد كه با تلفن همراه شوهرم تماس گرفتم گوشي او خاموش بود. بعد با تلفن همراه برادرم تماس گرفتم كه گفت يعقوب را در محدوده پارك‌وي از ماشين پياده كرده است. بعد از آن با خانه دوستان و بستگان تماس گرفتم، اما كسي از شوهرم خبر نداشت تا اينكه تصميم گرفتم ماجرا را به پليس خبر دهم.
در شاخه ديگري از تحقيقات كارآگاهان در جريان تحقيقات ميداني متوجه شدند كه يعقوب اعتياد شديدي به مصرف مواد مخدر دارد و سر اين موضوع مدام با خانواده‌اش درگير است. از آنجا كه احتمال مي‌رفت يعقوب در جريان يك سناريوي خانوادگي به كام مرگ رفته باشد همسر او به همراه مادر و برادرش بازداشت شدند و مورد تحقيق فني قرار گرفتند تا اينكه محمدعلي، برادرزن يعقوب مدعي شد كه يعقوب به علت مصرف مواد فوت شده و جسدش را حوالي يكي از روستاهاي شهرستان تاكستان دفن كرده است.
او توضيح داد: ساعت 9صبح روز حادثه بود، من براي خريد به بازار رفته بودم كه خواهرم تماس گرفت و خواست خودم را به خانه‌اش برسانم. وقتي رسيدم با جسد يعقوب مواجه شدم. براي اينكه خواهرم را از ساختمان اخراج نكنند دور از چشم ساكنان جسد يعقوب را از محل خارج كرده و مخفيانه آن را دفن كردم. همسر يعقوب، اما در جريان تحقيقات بيشتر اعتراف كرد كه مادرش مرتكب قتل شده است. او گفت: روز حادثه در حالي كه مادرم در خانه‌ام بود يعقوب با من درگير شد. او دست‌هايش را به گلويم گرفته‌بود و فشار مي‌داد. هر چه تلاش كردم نتوانستم خودم را نجات دهم. همان لحظه مادرم به كمكم آمد و سعي كرد كه يعقوب را از من دور كند. او با تكه سنگي كه آنجا افتاده بود چند ضربه به سر يعقوب زد كه روي زمين افتاد. بعد از آن بود كه متوجه شديم يعقوب نفس نمي‌كشد. بنابراين با برادرم تماس گرفتم كه خودش را به خانه رساند و جسد را در صندوق عقب گذاشته و از خانه خارج كرد.
با اطلاعاتي كه محمدعلي در اختيار پليس گذاشت كارآگاهان روز گذشته با در دست داشتن نيابت قضايي راهي روستاي محل دفن جسد در شهرستان تاكستان شده و جسد را كشف و به پزشكي قانوني منتقل كردند.
سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: تحقيقات از متهمان در اداره دهم پليس آگاهي تهران در جريان است.
