هر اندازه شهيندخت مولاوردي در دولت دوازدهم بيتأثير و بيخبر بوده است، اكانت جعلي حاشيهساز و جنجالي او در توئيتر بار غيبت معنادارش در رسانهها را به دوش كشيده است. پنجشنبهشب پس از برخورد يك مأمور نيروي انتظامي با يك دختر كه روي سكوي شيبدار پست برق ابتداي خيابان ابوريحان اقدام به كشف حجاب كرده بود، در حساب جعلي خانم مولاوردي، دستيار ويژه رئيسجمهور در امور حقوق شهروندي توئيتي منتشر شد با اين مضمون: «در پي برخورد غيرقانوني مأمور خاطي نيروي انتظامي با دختر خيابان انقلاب و مغايرت با بند ۳۱ منشور حقوق شهروندي، از سوي رئيسجمهور محترم، مأمور پيگيري قضايي اين پرونده گرديدم. بدون شك حمايت فعالين فضاي مجازي، موجب تسريع در روند پيگيري قضايي اين پرونده خواهد گرديد.»
اين توئيت بلافاصله با حمايت فعالان سياسي حامي دولت، اصلاحطلبان و برخي خبرنگاران خارجنشين همراه شد و چهرههايي همچون بهمن كلباسي و كسري ناجي(خبرنگاران بيبيسي فارسي)، حمزه غالبي (مشاور جوانان ستاد موسوي در انتخابات ۸۸) و عبدالله رمضانزاده (از زندانيان فتنه ۸۸ و سخنگوي دولت اصلاحات) بازنشر شد و بسيار سريع به وبسايتهاي مختلف سياسي و اجتماعي و كانالهاي تلگرامي از جمله كانال روزنامه ايران راه يافت.
سايت مشرق پيش از اين در مورد چرايي باورپذيري اين حساب جعلي و همچنين اهداف احتمالي گردانندگان اين حساب توئيتري مقالهاي منتشر كرده و در پايان نيز پرسيده بود چرا اعضاي كابينه امنيتي دولت روحاني قادر نيستند يا تمايل ندارند گرداننده اين حساب را شناسايي كنند و به ويژه شخص شهيندخت مولاوردي علاقهاي يا اصراري ندارد محتوايي كه اين حساب منتشر ميكند، تكذيب نمايد. اگرچه در تكذيبيه او در صفحه اينستاگرامش كه آن هم جعليبودنش مشخص نيست، همان محتواي توئيت جعلي تكرار شده است! تو گويي اكانت جعلي باطن صفحه واقعي است!
صرفنظر از اين موضوع اساسي، پرسش اين است كه چرا فعالان رسانهاي اصلاحطلب و حامي دولت، سياسيوني كه خود را نخبه و تحليلگر ميدانند و در هر مسئله و موضوعي اظهارنظر ميكنند، در شناسايي يك حساب جعلي ساده كه سربرگ (هِدِر) آن به صراحت از فان بودن و فيك بودن خبر ميدهد، عاجزند؟
محمدجواد آذري جهرمي، وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات در يك استوري اينستاگرامي به مخاطبانش توصيه كرده بود كتاب «انقلاب صنعتي چهارم» تأليف كلاوس شواب را بخوانند تا با مطالعه آن درك دنياي آينده در افق فناوري اطلاعات سادهتر شود. به نظر ميرسد پيش از اين او بايد دورههاي آموزشي بسيار پيش پا افتادهاي براي سياسيون داخلي اصلاحطلب برگزار كند تا در فضاي توئيتر هوشمندانهتر عمل كنند و مكنونات باطني و ارتباطات سازماني خود با خارجيها را به سادگي لو ندهند.