کد خبر: 896245
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۹
بي‌بي‌سي: کشتن 3 پليس ايران براي حفظ موجوديت امر مقدس درويشي لازم بود‌
گلستان هفتم در محله پاسداران تهران دوشنبه شب ناآرامي را سپري كرد؛ كوچه‌اي كه محل سكونت نورعلي تابنده، قطب دراويش گنابادي است، محل آشوب و اغتشاش جماعتي شد كه خود را درويش مي‌نامند. حاصل آشوب و اغتشاش شب تا صبح مجذوبان نورعلي تابنده در پاسداران چهار شهيد (سه نفر از ناجا و يک نفر از بسيج)  و تعدادي مجروح بستري در بيمارستان بود. حجم  انبوهي از ماشين‌هاي اوراق شده مردم و تخريب ديوار خانه‌ها و سنگ‌هاي خيابان و خاكستر آتش، نشان از وحشي‌گري اوباش در اين محل داشت. 300  اوباش فرقه دراويش گنابادي هم كه با سلاح سرد و زير گرفتن مأموران ناجا و بسيج به وسيله ماشين، امنيت منطقه را زير سؤال بردند، بازداشت شدند. از اغتشاشات دوشنبه شب همين باقي مانده؟ نه! خشمي زياد هم باقي مانده، در مردمي كه تاب نمي‌آورند خون جوانانشان را توحش عريان به هر نام و نشاني در كف خيابان بريزد.
  
گردنكشي اراذل مقابل حكم قانون

ماجرا از دستگيري يكي از اعضاي فرقه دراويش گنابادي شروع شد. كسي كه شاكي داشت و به اتهام سرقت از او شكايت كرده بود. برخي اعضاي اين فرقه، عصر دوشنبه مقابل كلانتري پاسداران تجمع كرده و خواستار آزادي يكي از اعضايشان شدند كه با شكايت شاكي خصوصي و به اتهام سرقت بازداشت شده بود. فيلم‌هاي موجود نشان مي‌دهد اين حضور همراه با تهديد ماموران نيروي انتظامي توسط برخي تجمع كنندگان بوده و اين گستاخي تا جايي پيش مي‌رود كه آنها به نيروي انتظامي مهلت نيم ساعته مي‌دهند تا فرد دستگيرشده آزاد شود! مسئولان كلانتري با اين تجمع گرچه غيرقانوني برخوردي نمي‌كنند، اما زير بار حرف زور و خلاف روال قانوني هم نمي‌روند و همين لحظه‌ آغاز آشوب‌هاست... انواع سلاح سرد (قمه و قداره و چاقو و ... ) و حجم بالاي سنگ و شيشه‌هاي كوكتل مولوتف كه از قبل توسط دراويش گنابادي مهيا شده بود، عيان مي‌شود. در وسط خيابان آتش درست مي‌كنند، راه مردم را مي‌بندند و ... و ناگاه ماشين مرگ... 
  
تروريسم به سبك دراويش ‌

آشوب در آغاز است و نيروهاي گارد ويژه ناجا در محل حضور يافته‌اند كه ناگاه اتوبوس سفيدرنگي كه از چند روز قبل در آن خيابان پارك شده، با سرعت به سمت نيروهاي ناجا و مردم حمله مي‌كند. همه فرار مي‌كنند، اما تعدادي از افراد زير سرعت بالاي اتوبوس له مي‌شوند. يك سرباز و دو گروهبان يكم شهداي ناجا هستند از این حمله وحشیانه مردم وحشت زده و ياحسين گويان فرار مي‌كنند و بيننده فيلم به بند 279 قانون مجازات اسلامي فكر مي‌كند: «محاربه عبارت از كشيدن سلاح به قصد جان، مال يا ناموس مردم يا ارعاب آنها است، به نحوي كه موجب ناامني در محيط گردد. » حال بماند كه چنين زير گرفتني قتل عمد است و همين براي اعدام كافي است. محاربه براي باقي اراذلي است كه موجب رعب و وحشت مردم و ناامني محل شده‌اند.  ماجرا به همين حمله ختم نمي‌شود و در حالي كه ناجا از بالا دستور دارد كه وارد درگيري و خشونت نشود و در حالي كه زير باران سنگ اندازي دراويشي است كه با زور به پشت بام خانه‌هاي مردم رفته‌اند، يك سمند به جمع نيروهاي انتظامي و بسيج مي‌زند و باز شهيد و مجروح؛ دوتن از نيروهاي بسيج شهيد مي‌شوند. 
اشك آور تنها سلاح نيروهاي پليس است براي متفرق كردن جمعيت اوباشي كه امنيت منطقه را مختل كرده‌اند، آدم كشته‌اند، به خانه‌هاي مردم حمله كرده‌اند، كوكتل مولوتف پرتاب مي‌كنند و درخت بزرگ و قديمي سر خيابان را انداخته و آتش زده‌اند و ... درگيري‌ها تا صبح ادامه دارد و با دستگيري تعداد زيادي از اوباش و دادن ضرب‌الاجل به آشوبگران براي ترك منطقه سرانجام صبح سه شنبه غائله مي‌خوابد. 
 
اقتدار مظلومانه ناجا

اقتدار مظلومانه پليس مقابل قساوت حاميان يک متهمفيلمي از محل درگيري موجود است كه نشان مي‌دهد دراويش مشغول فحاشي و سنگ پراكني‌اند و نيروهاي ناجا مشغول خواهش كه متفرق شويد. اين نهايت خويشتن داري نيرويي است كه همين ساعتي قبل سه نيرويش توسط آشوبگران كشته شده‌اند. هر جاي ديگر دنيا بود، با اولين بي احترامي به مامور پليس آشوبگران با گلوله مواجه مي‌شدند و يقيناً كار به حمله با اتوبوس نمي‌رسيد. ناجا مظلومانه و با دست خالي و حسب آنچه از بالا دستور رسيده بود، بدون آتش گلوله مقابل آشوب و حملات مرگبار كساني ايستاد كه هميشه شعار مي‌دادند تجمعات ما مسالمت آميز و بدون خشونت است. اما وسط خياباني در تهران، شمشير به دست براي نيروي پليس مملكت رجز مي‌خوانند و قمه و چاقويشان هميشه آماده حمله است و اين بار ماشين‌هاي مرگ را هم به راه كرده‌اند. رانندگان ماشين‌هاي مرگ دستگير مي‌شوند. راننده اتوبوس، فردي به نام «ياور محمد ثلاث» از پيروان فرقه دراويش گنابادي است و ماشين هم متعلق به يكي از سران فرقه. ناجا تا صبح مقابل آشوب اهالي فرقه مي‌ايستد، اما بي گلوله؛ شهيد مي‌دهد و باز خويشتن دار مي‌ماند و ايستادگي ناجا مقابل برهم زنندگان امنيت پايتخت و خون ريخته مامورانش هيئت و روضه آنها در شب شهادت بانوي دو عالم مي‌شود. از آن سو فيلمي منتشر مي‌شود كه شادي و ذوق زدگي اوباش از حمله با اتوبوس به ماموران ناجا را نشان مي‌دهد. 
  
دستگيري‌ها از زبان سخنگوي ناجا

صبح سردار منتظرالمهدي سخنگوي نيروي انتظامي اعلام مي‌كند كه «عوامل خرافه پرست و فريب خورده دراويش گنابادي شب گذشته در خيابان پاسداران تهران سه تن از دلاور مردان سبز پوش نيروي انتظامي و دو نفر از عزيزان بسيجي را به شهادت رساندند. » او در ادامه توضيح مي‌دهد كه «درساعت ۴بامداد اوضاع كاملاً آرام شد؛ پاكسازي محل و خيابان‌هاي اطراف و پايان اين آشوب درساعت   4:30بامداد محقق شد، ضمن اينكه بيش از ۳۰۰ نفركه در بين آنان رانندگان خودروهاي مرگ (اتوبوس و سمند) و نيز ضاربان و عناصراصلي به چشم مي‌خورند، دستگير شدند، همچنين ۳۰ نفر از مأموران حاضر درصحنه نيز مجروح و به بيمارستان منتقل شدند. »
   
ذوق زدگي و سكوت؛ سياست رسانه‌هاي ضدانقلاب در مقابل توحش

بي بي سي فارسي كه در درگيري قبلي پاسداران گزارش لحظه به لحظه و مستقيم از صحنه پخش مي‌كرد، دوشنبه شب ترجيح داد با خبرهايي كوتاه و البته با تاخير از كنار ماجرا بگذرد. وقتي هم كه خبر را منتشر كرد، نوشت «در حمله اتوبوس به مأموران» يا «اتوبوسي كه به سمت مردم مي‌راند» اما واقعيت اين است كه اتوبوس حمله نمي‌كند؛ اتوبوس نمي‌راند؛ كسي بايد آن را براند و با آن حمله كند. بي‌بي‌سي فاعل حمله را آگاهانه سانسور مي‌كند. در نهايت هم به كل انجام حملات توسط دراويش را تكذيب كرد!
رسانه‌هاي حامي آل سعود از جمله العربيه هم با ذوق زدگي به استقبال آشوب در تهران رفتند تا مصداقي بر كلام سعودي‌ها باشند كه آشوب را به داخل ايران مي‌كشانيم. 
   
صبوري كافي است

بهروز نعمتي سخنگوي هيئت رئيسه مجلس و تعدادي ديگر از نمايندگان تأكيد دارند كه اعضاي فرقه دراويش گنابادي از حلم و خويشتن داري نظام سوء استفاده كرده‌اند. شبكه‌هاي اجتماعي هم از مطالبي پر شده كه خواهان برخورد قاطع با برهم زنندگان امنيت پايتخت هستند. همه البته عملكرد نيروي انتظامي را تحسين مي‌كنند. 
بهروز نعمتي مي‌گويد: «اينها از حلم و صبوري نظام و نيروهاي نظامي و امنيتي سوء استفاده مي‌كنند. » نعمتي با تأكيد بر اينكه مجلس از قوه قضائيه و ناجا مي‌خواهد كه با جديت و اهتمام با اين هنجارشكني‌ها برخورد كنند، پليس امريكا را مثال مي‌زند و مي‌گويد: «اگر اين اتفاق در امريكا كه اينقدر مدعي حقوق بشر است مي‌افتاد، به جاي ۳۰۰ نفر بازداشت حتماً ۳۰۰ نفر كشته به جاي مي‌گذاشت، اما مشي نيروي انتظامي پيشگيري و مداراست. »
سخنگوي هيئت رئيسه مجلس از پيشنهاد مذاكره هم مي‌گويد كه بزرگان اين فرقه آن را رد كرده‌اند: «مسئولان نيروي انتظامي به من گفتند در روزهاي اخير چندين بار به فردي كه خودش را بزرگ اين جماعت مي‌داند، گفته‌اند كه بيايد بنشيند تا مذاكره كنيم اما دست به اين خشونت زدند.»
مردمي كه در سوريه شهيد داده‌اند تا ايران امن بماند، ناامني را برنمي‌تابند. محاكمه سريع بازداشت شدگان، اعدام قاتلان مأموران ناجا و بسيج و محكوميت محاربين حالا كف خواسته مردم شده است. بعداً مي‌توان در مورد كار اطلاعاتي و قضايي و امنيتي براي پيشگيري از تكرار چنين آشوب‌هايي توسط مجذوبان نورعلي تابنده و عناصر فرقه دراويش گنابادي بيشتر صحبت كرد. 

بی‌بی‌سی‌: کشتن 3 پلیس ایران برای حفظ موجودیت امر مقدس درویشی لازم بود!
شبکه فارسی زبان ملکه انگلیس دیروز در گزارشی از ایران، حمله دراویش با اتوبوس و سمند به صف مأموران پلیس را «‌درگیری‌» بین مأموران پلیس و دراویش نامید و از کارشناس خود پرسید که با توجه به مسلک و مرامی که دراویش به آن معروفند، نظرش درباره این درگیری چیست؟ کارشناس هم گفت:‌ «شما گاهی از پیروان یک امر مقدس کار‌‌هایی خواهید دید که الزاماً با ماهیت آن امر مقدس همخوانی ندارد ولی برای حفظ موجودیت آن امر مقدس لازم است و انجام می‌شود. این اقدام دراویش مثل رفتن روی مین برای حفظ حریم آن «‌چیز‌» و آن امر مقدس بود.»‌
برای بی‌بی‌سی باید گریست. کار خبرنگاران ایرانی بی‌بی‌سی که فکر و اندیشه‌ خود را به وزارت خارجه انگلیس فروخته‌اند، از کار یک روسپی که تنش را می‌فروشد، شنیع‌تر است. ایرانیانی که به هر دلیل‌، شاید به خاطر برخوردی که در یک مقطع زمانی از دستگاه قضا دیده‌اند و یا به خاطر دستمزدی که با پوند می‌گیرند و یا به خاطر حجاب آزاد و دغدغه‌های دیگر از ایران رفته اند، حالا روبه‌روی مردم خود می‌نشینند و می‌گویند:‌ «دراویش برای حفظ یک امر مقدس، مأموران پلیس و بسیجی‌های ایرانی را کشته‌اند و این کاملاً پذیرفتنی است.» 
بی‌بی‌سی پس از انتخابات 96 به رسانه حامی دولت یازدهم ایران تبدیل شد و همه سرزنش‌های برخی مخاطبانش را که در ایران فقط به براندازی می‌اندیشند، به جان خرید، اما در مقاطعی مثل ظهور داعش که پیش‌بینی حضور این تروریست‌های خون آشام را در ایران دادند و نیز در اغتشاشات دی ماه که دماغ روباه پیر بوی براندازی شنید، دولت یازدهم را ر‌‌ها کردند و به تروریست‌‌ها و اغتشاشگران پیوستند. شبکه ملکه در هیجان فتوحات داعش آنان را «‌پیکارجویان دولت اسلامی‌» نام‌گذاری کرد و با آب و تاب اخبار پیروزی‌های آنان را مثل رسانه نازی‌‌ها در زمان فتوحات هیتلر پوشش می‌داد. در اغتشاشات دی‌ماه نیز‌، سیمای بی‌بی‌سی چنان با پخش تصاویر بی‌کیفیت ارسالی از مخاطبان به دنبال اغتشاشگران در کوچه و خیابان‌‌ها می‌دوید که نفس کم می‌آورد! حالا نوبت به دراویش رسید و به یکباره بی‌بی‌سی درویش شد! پیشتر عطا مهاجرانی گفته بود که نقشه راه بی‌بی‌سی فارسی از وزارت خارجه انگلیس می‌رسد و مدیران بی‌بی‌سی فارسی نمی‌توانند خلاف این عمل کنند. واضح است که یک دستور کلی از بالا رسیده که به دراویش بپیوندید اما بعید است حتی انگلیسی‌‌ها این «‌بلاهت محض‌» را از کارگران فکری خود در بی‌بی‌سی فارسی بپذیرند که این گزاره را به روی آنتن بفرستند: «دراویش مجبور شدند برای حفاظت از امر مقدس درویشی‌، پلیس ایران را با اتوبوس زیر بگیرند.» زیرا بی‌بی‌سی حتی وقتی رسانه داعش شده بود، هرگز نگفت که داعش برای حفاظت از امر مقدس خود مجبور به سر بریدن است و «‌اندازه نفهمی‌» را حفظ کرده بود.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
مهدی
|
United Arab Emirates
|
۰۰:۰۴ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۲
0
0
بایدسران این فرقه هادستگیروهمراه باجنایتکاران دستگیرشده درهمان خیابان اعدام بشن وبعدازاین فرصت تنفس به این فرقه هاداده نشود
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۲
0
0
واقعا جای تاسف داره ،با اینا باید انقلابی برخورد بشه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار