آمار 50 ميليوني دستگاههاي گوشي تلفن همراه هوشمند كه در دست مردم است، نشاندهنده تلفيق دنياي حقيقي با فضاي مجازي است. اين آميختگي اما آنچنان عميق و جدي است كه نبض زمان از دست رهگذران فضاي مجازي در رفته است و براساس آخرين آمارها ارتباط كلامي خانواده ايراني در سايه حضور افراطي 53 ميليون كاربر در فضاي مجازي و در عصر ارتباطات به كمترين ميزان خود يعني تنها چهار دقيقه رسيده است.
برخي آمارها اما كمي خوشبينانهتر است و از ارتباط كلامي 15 دقيقه در روز هم خبر دادهاند. چهار دقيقه يا 15 دقيقه ارتباط كلامي يعني سطحيترين ارتباط؛ يعني حداقل زماني كه براي يك سلام و عليك و احوالپرسي ساده لازم است. يعني خانواده ايراني در تله فضاي مجازي آنچنان از يكديگر دور شدهاند كه حتي به اندازه گفتوگوي دو غريبه در خيابان براي همديگر وقت ندارند و اين يعني اگرچه جسم اعضاي يك خانواده در كنار يكديگر است، اما آنها تنها با هم همخانهاند و نه خانواده! و همين سرآغازي براي شكلگيري بسياري از اختلافها و شكافها ميان اعضاي خانواده است.
شكافهاي بين نسلي و شكاف ميان پدر، مادر و فرزندان يكي از نخستين نمودهايي است كه عضويت در شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي موجب شده است. نوجوانان و جوانان براي هويتيابي به عضويت در گروههاي مجازي و شبكههاي اجتماعي روي ميآورند، اما اين گروهها اغلب ارزشهايي متفاوت با ارزشهاي جاري در جامعه را ترويج ميكنند و اعضاي آن بايد براي ادامه عضويت، خود را با گروه مجازي هماهنگ كنند درغيراينصورت طرد خواهند شد. والدين اغلب سواد رسانهاي لازم را براي نظارت و كنترل حضور فرزندانشان در فضاي مجازي ندارند و اين مسئله شكافهاي نسلي را تشديد ميكند و موجب ميشود تا نوجوانان و جوانان با گوشي تلفن همراهشان زنداني انفرادي براي خود دست و پا كنند، اما اين مسئله در ميان زن و شوهرها هم نقشي جدي داشته است. حضور افراطي در فضاي مجازي و تصاوير زندگي آرماني به نمايش گذاشته شده در شبكههاي اجتماعي الگوي متفاوتي از زندگي را ارائه ميكند كه شايد خيلي وقتها با توان اقتصادي خانواده تناسبي نداشته باشد. از سوي ديگر گمكردن زمان و مكان به واسطه حضور فعال مجازي هر يك از زوجين موجب ميشود تا در دنياي واقعي از همديگر فاصلهاي عميق پيدا كنند. آنها براي همديگر زماني ندارند؛ چراكه وقتشان در شبكههاي اجتماعي، فضاي مجازي و در كنار دوستان مجازيشان ميگذرد و در كنار آنها هويت مييابند. همه اينها در كنار يكديگر زمان مكالمه ميان اعضاي خانوادهها را به كمتر از 15 دقيقه يا چهار دقيقه كاهش داده است. اين يعني پدر، مادر و فرزندان به اندازه نوشيدن يك استكان چاي براي همديگر وقت ميگذارند تا طلاق عاطفي، از همپاشيدگي زندگيهاي زناشويي و سلولهاي انفرادي در كانون خانواده شكل بگيرد؛ خانوادههايي كه بهواسطه غرق شدن در فضاي مجازي تنها همخانهاند!