دنيا حيدري
فصلها ميتواند تجربه باشد. تجربهاي براي بهتر شدن. اما به شرط آنكه نخواهيم گلخانهاي عمل كنيم. يا آنكه با زوم كردن روي صرفاً كسب نتيجه، رسيدن به اهداف ديگر را قرباني كنيم. اين شايد همان چيزي بود كه ليگ بسكتبال ايران امسال شاهدش بود. استفاده از خارجيهايي كه ديگر نقش آموزگار نداشتند و براي انتقال تجربه روي آنها حساب نميشد. تنها ستوني بودند براي كسب نتيجه كه البته موفق هم بودند اما با نابود كردن استعدادهايي كه قرار بود در تيم ملي ايفاي نقش كنند اما در تيمهاي خود فرصتي براي عرض اندام نيافتند تا بتوانند براي بازيهاي بهتر آماده و مهيا شوند. اين نوع نگاه، ميتواند ويرانگر باشد. بيش از آنچه كه تصور ميشود. اين مسئله امسال در ليگ به وضوح ديده شد. در بازيهايي كه خارجيها حرف اول را ميزدند و يك سر و گردن بالاتر از ديگران بالاتر بودند. نه فقط از حريف، كه از بازيكنان همتيمي خود و درست نقش كاميونهايي را بازي ميكردند كه بدون نصب سپرهاي استاندارد، در تصادفات جادهاي فاجعه ميآفرينند چراكه روي آنها براي كسب برد، امتيازآوري و قهرماني حساب شده بود و همين نگاه مانع ميشد كه با ميدان دادن به ديگران، زمينه شكوفايي استعدادهاي ديگر مهيا شود. اين اجحاف را نه فقط استعدادهاي جوان كه نفرات اصلي نيز متحمل ميشدند. نفراتي كه حتي اگر در بين اصليهاي تيم هم قرار ميگرفتند نميتوانستند ايفاگر نقش اصلي باشند و نقش بهتر از سياهي لشكر نصيبشان نميشد. حال آنكه ماهيت استفاده از بازيكنان خارجي در ليگ، بدون شك بالا بردن سطح كيفي بسكتبال باشگاهي ايران و استفاده از تجربياتشان براي رشد بازيكنان داخلي بوده. مسئله مهمي كه حالا در لابهلاي زيادهخواهيها و نتيجهگرا بودن تيمها گم شده تا شاهد كاهش نقش بازيكنان داخلي در تيمهاي خود باشيم. بازيكناني كه ميتوانند با استفاده درست و اصولي از بازيكنان خارجي خود را بالا كشيده و با استفاده از دانش و تجربيات آنها، خود را براي حضوري پرقدرت در تيم ملي آماده و مهيا كنند.
ليگ بسكتبال ايران اين فصل نقاط ضعف و قوت زيادي داشت كه از جمله آنها ميتوان به قهرماني تيمي اشاره كرد، كه ابتداي فصل قصد كنارهگيري داشت اما با كسب عنوان قهرماني، باعث شد تا نگاهها براي حمايت بيشتر به سمت آن جلب شود و تلنگري شد براي ساير استانها و تيمها كه در صورت حمايت، ميتوانند به عناوين درخور توجه دست يابند. استفاده نيروي زميني از سرباز بازيكنان گمنامي كه ميتوانند استعدادهاي ناب آينده باشند نيز از جمله نكات جالب توجه بود كه لزوم توجه و سرمايهگذاري روي بازيكنان جوان و بينام و نشان را بار ديگر ثابت كرد. بازيكناني كه حتي در بازيهايي كه نتيجه را واگذار كردند نيز نمايش قابل توجهي داشتند و ثابت كردند سرمايهگذاري روي آنها بدون شك بينتيجه نخواهد بود. البته كم تعداد بودن تيمهاي حاضر در ليگ همچنان يك ضعف بزرگ است كه بايد به آن نيز توجه ويژهاي شود اما شايد بارزترين مسئله، خارجيمحوري تيمها بود كه فرصتهاي زيادي را از بازيكنان اصلي و داخلي گرفت تا نتوانند آنطور كه بايد به مرز آمادگي رسيده و خودي نشان دهند. مسئلهاي كه انتظار ميرود توجه ويژهاي به آن شود براي عدم تكرار.