دكتر سيدنعمتالله عبدالرحيمزاده
رجب طيب اردوغان، رئيسجمهور تركيه، گفت: «معلوم است كساني كه ميگويند اگر به ما حمله شود، پاسخي سخت خواهيم داد، هنوز در زندگيشان سيلي عثماني نخوردهاند». او اين حرف را روز سهشنبه گذشته و در ميان اعضاي فراكسيون حزب عدالت و توسعه در پارلمان تركيه گفت و معلوم بود كه قصد پاسخ دادن به آن ژنرال امريكايي را داشت كه روزنامه نيويورك تايمز هفته قبل اين نقل قول از او را منتشر كرد: «چنانچه به ما حمله كنند، پاسخي سخت خواهيم داد و از خود دفاع خواهيم كرد.» شكي نيست كه اين نقل قول آنقدر رئيسجمهور تركيه را عصباني كرده كه به آن صورت از «سيلي عثماني» بگويد اما بايد توجه داشت كه اردوغان اين تهديد را در فاصله زماني سفر دو نفر از عاليترين مقامات امريكايي به تركيه ميگويد؛ اولي سفر ژنرال هربرت مكمستر، مشاور امنيت ملي امريكا و دومي سفر ركس تيلرسون، وزير امور خارجه امريكا. ميتوان گفت واشنگتن با فرستادن اين دو مقام ارشد خود به آنكارا قصد آرام كردن مقامهاي تركيه را دارد اما اين سخنان اردوغان دستكم نشان ميدهد كه سفر مكمستر به آنكارا تأثيري نداشته و به همين جهت هم نميتوان انتظاري از تأثيرگذاري سفر تيلرسون بر آنكارا داشت. در واقع، اردوغان با اين تهديد لفظي جدي وضعيت متلاطم در روابط خود با واشنگتن را متلاطمتر كرده كه در اين صورت، معلوم نيست اقدام بعدي او چه خواهد بود و آيا به واقع سيلي عثماني را به امريكا ميزند يا نه.
اعتماد از دست رفتهمولود چاووشاوغلو، وزير خارجه تركيه هفته گذشته از اعتماد از دست رفته به امريكا گفت كه بايد براي احياي آن بر سر برخي مسائل با امريكا گفتوگو كرد تا به گفته او: «يا روابطمان با امريكا را بهتر بكنيم، يا به طور كامل پايان دهيم.» تهديد به قطع روابط با امريكا را بايد در كنار تهديد به سيلي عثماني قرار داد تا هم رئيسجمهور و هم وزير خارجه تركيه از يك جبهه و با ادبياتي مشابه واشنگتن را مورد خطاب قرار دهند و اين پيام را به واشنگتن بدهند كه هر چه مكمستر در آنكارا انجام داده از ديد آنها كافي نبوده و اگر امريكا خواهان روابطي گرم با تركيه است، بايد تيلرسون را با حرف و برنامهاي مورد رضايت آنكارا به تركيه بفرستد. بنابر اين، ادبيات فعلي مقامهاي تركيه در حد فرستادن پيامي تند به امريكا قابل ارزيابي است تا در اين رفت و آمدها، امريكا حاضر باشد امتياز قابل توجهي به تركيه بدهد. عنصر اصلي اين پيام در از دست رفتن اعتمادي است كه اردوغان و چاووشاغلو به امريكا داشتند. در واقع، اين دو تا قبل از ورود دونالد ترامپ به كاخ سفيد در بيش از يك سال قبل اميد به تغيير اساسي راهبرد امريكا در سوريه داشتند تا ترامپ با چرخشي به سوي تركيه، برنامههاي مورد نظر آنكارا مثل ايجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال سوريه يا استفاده بيشتر از نيروهاي تحت حمايت آنكارا را در دستور كار قرار بدهد. اردوغان با اين اميد به استقبال دولت امريكا به رهبري ترامپ رفت اما زياد طول نكشيد تا معلوم شود كه اين دولت نه تنها قصدي براي در پيش گرفتن برنامههاي مورد نظر او در سوريه ندارد بلكه در مقوله حساس اردوغان در مورد كردهاي سوريه هم رفتاري به شدت دوگانه دارد اگر نگوييم فريبكارانه. امريكاييها از طرفي چنين وانمود ميكنند كه حمايت تسليحاتي و نظامي از كردهاي سوريه، تنها در جهت جنگ با داعش است و بعد از يكسره شدن كار داعش نه تنها اين حمايت قطع ميشود بلكه سلاح داده شده به كردها هم پس گرفته ميشود و از طرف ديگر، نحوه حضور نيروهاي امريكايي در مناطق تحت تصرف كردها و تشكيل نيروي مرزباني 30 هزار نفري با اكثريت جنگجويان كرد، نشان ميدهد كه امريكا بعد از داعش هم حمايت خود از كردهاي سوريه را ادامه ميدهد. همين رفتار دوگانه موجب شده تا تركيه ديگر اعتمادي به واشنگتن نداشته باشد و مجبور شده خودش دست به كار شود.
شاخه زيتونعمليات نظامي تركيه در منطقه عفرين سوريه با نام شاخه زيتون از جهتي پاسخ آنكارا به آن رفتار دوگانه امريكاييها است. در واقع، بعد از اينكه تامس ويل، سخنگوي ائتلاف بينالمللي عليه داعش، خبر از تشكيل يك نيروي مرزباني جديد را داد، اردوغان با تروريستي خواندن اين نيرو، به سرعت پاسخ تند خود را با ارتش نشان داد و در مدت كمي بعد هم دستور حمله به عفرين را داد تا به قول خود اين نيروي جديد را «در نطفه» خفه بكند. عمليات شاخه زيتون در حالي انجام شد كه تيلرسون دو هفته قبل از آن به صراحت گفته بود كشورش قصد ندارد نيروي مرزباني در سوريه تأسيس كند و اين مسئله به درستي منعكس نشده بود. تيلرسون به اين نحو ميخواست مانع هر اقدام نظامي از سوي تركيه شود و به همين جهت هم اصل موضوع را منكر شد و تنها اشاره به تأمين امنيت مناطق آزادشده از دست داعش توسط نيروهاي محلي كرد. به هر حال، اطمينان خاطر دادنهاي تيلرسون راه به جايي نبرد و اردوغان با شاخه زيتون خود آتشباري را بر سر منطقه عفرين شروع كرد. اين بياعتمادي به امريكا تنها محدود به بيتوجهي به تيلرسون نشده چراكه تركيه ميبيند با تمام تنشهايي كه با امريكا دارد، واشنگتن نه تنها حاضر به تجديد نظر در حمايتش از ي.پ.گ نيست بلكه با بودجه 550 ميليون دلاري ميخواهد برنامه خود براي تشكيل آن نيروي مرزباني با اكثريت جنگجويان ي.پ.گ را ادامه بدهد. چاووشاوغلو در مورد اين بودجه به شبكه تلويزيوني تيآرتي از اظهارنظرهاي متفاوت امريكاييها گفت و اينكه ترافيك ديپلماتيك امريكا به تركيه در روزهاي اخير افزايش يافته اما موضع تركيه كاملاً روشن است كه چيزي نيست جز قطع حمايت از كردهاي سوريه به اين دليل كه گروه تروريستي هستند. اردوغان يك گام جلوتر از وزير خارجهاش برداشته و نه تنها بودجه امريكا براي حمايت از كردها را به ميزان يك ميليارد دلار افزايش داده بلكه هم ادعاي امريكا در مورد مبارزه عليه داعش را تا سطح يك نمايش تنزل داده و هم اينكه امريكا را متهم به تقسيم تركيه ميكند. اين ادبيات آن قدر لحن تقابل با امريكا را دارد كه مسئله تقابل نظامي بين تركيه و امريكا در شمال سوريه را گرم نگه دارد و حالا كه اردوغان از «سيلي عثماني» ميگويد، تركيه در مقابل امريكا و نسبت به چند روز لحن تندتري در پيش گرفته تا اين تقابل جديتر گرفته شود.
تا نقطه تقابلبسياري هستند كه تقابل واقعي نظامي بين تركيه و امريكا را غيرمحتمل ميدانند. ماركوس كايم، كارشناس شوراي روابط خارجي آلمان، يكي از تحليلگراني است كه گفته تنش بين دو كشور وجود دارد اما نميتواند رسيدن اين تنش به حد نظامي را تصور كند چراكه به نظر وي، تركيه به همه اهداف خود رسيده چه از جهت ايجاد وحدت داخلي و چه از جهت قرار دادن امريكا بر سر دو راهي حمايت از كردها يا حفظ رابطه با امريكا كه البته او معتقد است امريكا دومي را انتخاب ميكند. شايد آمدن مكمستر يا تيلرسون به آنكارا باعث شده تا كايم معتقد به اين انتخاب امريكا شود اما لحن كنايهآميز چاووشاوغلو از افزايش سفر ديپلماتهاي امريكايي به تركيه جهتي خلاف اين نظر را نشان ميدهد و واقعيت امر هم دلالت بر اين جهت دارد. واقعيت امر اين است كه امريكا جز حمايت از كردها هيچ انتخاب ديگري در سوريه ندارد و حتي قبل از ورود ترامپ به كاخ سفيد و در دولت باراك اوباما، تمام سرمايه خود را در سبد كردها گذاشته و حالا كه اين سبد در بحران سوريه كارآيي خود را نشان داده، نميتواند تنها براي جلب رضايت اردوغان يا كس ديگري در آنكارا آن را به كناري بگذارد. اين نكته روشن است كه تا رسيدن ارتش تركيه و شبهنظاميان مورد حمايت آن با عنوان ارتش آزاد سوريه به شهر منبج در حدود 100 كيلومتري عفرين، هر گونه اظهار نظر از رسيدن تنش بين تركيه و امريكا به حد نظامي تنها در حد حدس و گمان است و نميتوان چندان حسابي روي لحن تند اردوغان يا چاووشاوغلو كرد و «سيلي عثماني» اردوغان را تنها ميتوان در حد يك لفاظي ارزيابي كرد. تنها وقتي ميتوان اين لفاظي را محك زد كه ارتش تركيه و متحدانش به دروازه منبج رسيده باشد و آن وقت است كه واقعيت «سيلي عثماني» او معلوم ميشود و البته تا آن موقع زمان زيادي مانده چراكه كندي پيشروي ارتش تركيه و متحدانش در عفرين هر گونه تصوري از آن موقع را به محاق ميكشاند.