کد خبر: 895459
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
سينماي انقلاب نيازمند پرداختن به الگوهاي عدالت در جامعه است
محفل سينما انقلاب، چند سالي است به دنبال گفتمان‌سازي «سينماي عدالت اجتماعي» در مقابل سينماي سياه‌نماي اجتماعي است. سينماي عدالت اجتماعي در پي آن است كه با بيان مشكلات اجتماعي راه‌حل آنها را نيز ارائه دهد.
   محمدصادقي
محفل سينما انقلاب، چند سالي است به دنبال گفتمان‌سازي «سينماي عدالت اجتماعي» در مقابل سينماي سياه‌نماي اجتماعي است. سينماي عدالت اجتماعي در پي آن است كه با بيان مشكلات اجتماعي راه‌حل آنها را نيز ارائه دهد. اين هدف در راستاي اهداف بلند انقلاب اسلامي است كه با شعار عدالت و برابري به پيروزي رسيد.
 اما تا چه حد سينماي عدالت اجتماعي مي‌تواند در اين زمينه موفق باشد؟ سيدمحمد حسيني، منتقد سينما مي‌گويد: واژه سينما عدالت واژه سختي است. براي رسيدن به مفهوم قهرمان آن بايد اين واژه تحليل شود كه آيا اساساً مي‎توان سينما را اطلاق به حوزه عدالت كرد يا خير؟ يعني مي‎توان از سينما در حوزه اقامه عدل بهره گرفت يا خير؟ آيا سينما موجودي است كه بتواند در اين حوزه وارد شود يا خير؟ يا فضاي آن فضاي عدالت است يا فضاي اراده؟ اين منتقد مي‌افزايد: ما در حوزه سينماي قهرمان‌محور دچار نوعي همذات‌پنداري مخاطب با قهرمان در بعضي حوزه‎ها هستيم. من كمي اين مسئله را باز مي‎كنم. اين همذات‌پنداري، همذات‌پنداري تام نيست. يعني هيچ وقت، در هيچ شرايطي هيچ فيلمي در كره زمين ساخته نمي‌شود كه مخاطب بگويد من كاملاً آن شخصيت هستم كه داخل فيلم است. وجوهي از آن قهرمان را منطبق با خواسته‎هاي درون خود مي‎بيند و هر چه آن وجوه و خواسته‎هاي دروني به هم تطبيق بيشتري پيدا كنند، جغرافياي بيشتري از وجود آدم‎ها را شامل شوند، مخاطب بيشتر از اثر لذت مي‌برد و با اثر همذات‌پنداري بيشتري مي‎كند.
اما اين مسئله هيچ‌وقت تحت هيچ شرايطي صددرصد نمي‎شود. يعني هميشه يك موجود ميانه‎اي در خيال مخاطب خلق مي‎شود كه يك وجوهي از قهرمان و يك وجوهي از خود را دارد اما نه خودش است نه او. يعني هم منيت خود را دارد و هم او را دارد، هر دو را دارد. يعني در خيال خود ميكس شده و آرمان او چنين شده است. از اين وجوه خوشش مي‎آيد. يكي از چيزهايي كه آدم را در اين ساحت گره مي‎زند عنصر عدالت است.
آدم‎ها هميشه عدالت را تحت هر شرايطي دوست دارند. اتفاقاً از عدالت قرائت مي‌‌‎كنند و براي برپا كردن عدالت تنازعات مختلف راه مي‌‌‎اندازند. منتها قرائت‌‎هاست كه دچار اشتباه و اشكال است. سينمايي كه مي‎خواهد در اين زمينه مطلوب باشد، يك قرائت صحيح نياز دارد. يعني اولاً بتواند برنامه را خلق كند، ثانياً بتواند قرائت صحيح از عدالت داشته باشد. اين محصول مطالعه شبه‌فلسفي عدالت است. خيلي فيلسوفانه به عنصر عدالت نگاه كند و آن را درك كند. هنوز اين مسئله در سينماي ما شكل نگرفته است. محسن علي‌اكبري، تهيه‌كننده سينما نظر ديگري درباره سينماي عدالت اجتماعي دارد. به اعتقاد اين تهيه‌كننده باسابقه كسي جلوي ساخت فيلم‌هاي عدالت‌محور را نگرفته است. وي مي‌گويد: برخي از تهيه‌كنندگان معتقد هستند كه امثال ما خيلي دوست داريم در مورد مفاسد موجود در ساختار سياسي فيلم بسازيم اما سياسيون نمي‏‌گذارند! درحالي كه يكي از چهره‌هايي كه هميشه در اين موضوع حمايت و نقد كرده مقام معظم رهبري است. الزاماً قرار نيست بخواهيم مفاسد را در ساختار سياسي نشان بدهيم، موضوع طبقه فقير و غني بحث جدايي است كه هيچ ربطي به قوه قضائيه و نيروي انتظامي ندارد، مي‌تواند فيلم عدالت‌محوري هم باشد اما چرا با وسعت فراوان سينماي عدالت اجتماعي هنوز هم شاهد آن هستيم كه اين گفتنمان انقلابي در سينماي ايران شكل نگرفته است؟
 سليم غفوري، مستندساز و مدير شبكه مستند سيما اعتقاد دارد كه فيلم انقلابي تنها محدود به چند فيلم انقلابي يا  دفاع مقدسي نيست بلكه يك فيلم اجتماعي هم مي‌تواند با موضوعات مشخص خود يك فيلم انقلابي باشد.
براي پربارتر شدن و فعال‌تر شدن تفكر انقلابي نگاه ما بايد به مخاطبان داخلي و خارجي منتقل شود و اين‌ يك هدف مطلوب و البته دست‌يافتني است. اينكه طي ساليان گذشته و طي 40 سالي كه از انقلاب گذشته است موفق شده‌ايم تفكر انقلابي را به مخاطبان داخلي و خارجي خود القا كنيم، يك مسئله نسبي است. اينكه بگوييم هر كاري طي اين مدت كرده‌ايم خراب و باطل است، يك حرف غلط زده‌ايم و اگر بگوييم تمامي كارهاي ما درست و بي‌عيب بوده باز هم حرفي دور از واقعيت زده‌ايم.
غفوري مي‌گويد: اينكه بگوييم پس از انقلاب اسلامي در سينما ژانري به وجود آمد به نام ژانر انقلاب اسلامي، من اين حرف را قبول ندارم. اساساً ژانري به نام ژانر انقلاب اسلامي وجود ندارد بلكه ما معتقد هستيم نگاه انقلابي همانند يك روح، يك نگرش همه‌جانبه و يك تفكر فراگير، در همه كارها ساري و جاري است. ما در موضوعات اجتماعي، سياسي و فرهنگي فعاليت مي‌كنيم، در مورد گردشگري و سفر يا  هر پديده ديگري فيلم مي‌سازيم، اما نگاه مهم است. اگر در ساخت اثر نگاه انقلابي داشته باشيم، يك فيلم انقلابي ساخته‌ايم. اينكه ما انقلاب اسلامي را به يك ژانر تبديل كنيم به اين معناست كه فقط در مورد انقلاب اسلامي فيلم بسازيم و تنها اثري كه در ژانر انقلاب اسلامي جا مي‌گيرد، توليداتي با موضوعات حوادث سال 57 است. از همين ‌جا نتيجه مي‌گيريم كه اين حرف دقيق و درست نيست و نگاه انقلابي بايد در نگاه فيلمساز وجود داشته باشد.
به نظر مي‌رسد رسيدن به مفهوم سينماي عدالت اجتماعي نيازمند اين است كه گفتمان انقلاب اسلامي در سينما حاكم شود. گفتماني كه در آن مي‌توان موضوعات بسياري را در ذيل عدالت طبقه‌بندي كرد و درباره هر كدام از آنها چندين عنوان فيلم ساخت. مشكل فعلي سينماي ايران اين است كه به جاي پرداختن به گفتمان انقلاب اسلامي، تلاش دارد تا با پياده كردن الگوهاي جشنواره‌پسند راه خود را پيش ببرد. غفوري مي‌گويد: سينماي جشنواره‌اي بر سينماي ما چيره است يا  حداقل بخشي از فيلمسازان نگاه و هدفشان فيلمسازي براي جشنواره است. علت و انگيزه اين كارگردان‌ها متنوع است، اما اصلي‌ترين علل روي آوردن كارگردان‌ها به ساخت فيلم‌هاي جشنواره‌پسند بحث اغواگري آن است. شما تصور كنيد جواني كه در جشنواره بين‌المللي موفق به كسب جوايز متعددي مي‌شود، روي استيج مي‌رود و همه برايش كف و سوت مي‌زنند چه احساسي پيدا مي‌كند، براي همين مسئله عده‌اي علاقه‌مند به ساخت چنين فيلم‌هايي هستند. براي رسيدن به سينماي عدالت اجتماعي بايد ابتدا سينماي ايران را از افت جشنواره‌زدگي دور كرد. سپس به دنبال ايجاد فضاي گفتماني براي تبيين شاخصه‌هاي سينماي انقلاب بود. كاري كه مي‌تواند بار ديگر سينماي مستقل ايران را در برابر سينماي تجاري غرب به عنوان يك رقيب مطرح كند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار