کد خبر: 895094
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۴
40‌سالگي همواره آغاز يك مرحله‌ جديد در زندگي انسان تلقي مي‌شده است. در معارف اسلامي كسي كه 40 سال از عمرش گذشته باشد را داراي «كمال عقل» مي‌دانند. اكنون عمر جمهوري اسلامي به 40 رسيده است و اين يعني بايد چهره‌ جديدي از جمهوري اسلامي انتظار داشته باشيم. 
در اين 40 سال كه با فراز و نشيب‌ها، نقاط قوت و ضعف، خطاها و بحران‌ها جمهوري اسلامي رشد كرد و باليد داراي تجربه‌هاي ارزشمندي شده است. اين تجربه‌ها حتماً بايد در40 سال بعدي حكومت مورد توجه قرار گيرد. انقلاب اسلامي اين ظرفيت را دارد كه نظام سياسي را عقلاني و هوشمند سازد زيرا در اصل انقلاب اسلامي يك انديشه و معرفت است كه البته در آن شور و احساسات هم وجود دارد. تا كنون و در اين 40 سال بيشتر به جنبه‌ حماسي و شورآفرين انقلاب توجه شده است و از جنبه‌ عقلانيت انقلاب غافل بوديم. انقلابي بودن در افكار عمومي گاه مترادف هيجان، عدم مدارا، بي‌توجهي به علم و دانش، حتي بي‌نظمي و بي‌قانوني است. در صورتي كه اين صفات نه ذات انقلاب است و نه اصلاً قاطبه‌ انقلابيون اين صفات را دارا هستند. سيد انقلابي‌ها كه رهبر انقلاب اسلامي هستند به هوشمندي، مطالعه، قانونمندي و مردمداري معروف هستند اما اندك خطاكاران انقلابي و رسانه‌هاي معاند چنين ذهنيتي از انقلابي بودن ايجاد كرده‌اند. 
در دهه‌ چهارم انقلاب نهادهاي توليدكننده‌ معرفت و عقلانيت در جمهوري اسلامي لازم است براي بسط عقلانيت در حاكميت و در ميان عموم مردم تلاش كنند و انديشه‌ انقلاب اسلامي را رشد و گسترش دهند. انقلاب در قالب احساسات و هيجانات سطحي نمي‌تواند برد و عمر زيادي داشته باشد. عقلاني شدن هر مكتب و تفكر است كه باعث طول عمر آن مي‌شود. وابسته كردن جمهوري اسلامي به علايق و احساسات ملي (اشعار و سرودهاي وطن‌پرستانه)، مصرف كردن نام و ياد شهدا، خرج كردن از حساسيت‌هاي مذهبي مردم، يادآوري مكرر مخاطرات، تهديدها و دشمني‌هايي كه در محيط پيراموني جمهوري اسلامي جريان دارد همگي ناكافي و داراي طول عمري محدود هستند. معتاد شدن نظام سياسي به برانگيختن احساسات مردم در ايام انتخابات، بحران‌ها و تلاطمات سياسي – اجتماعي در بلندمدت آسيب‌زاست و كم‌كم اثربخشي خود را از دست مي‌دهد. عقلاني شدن روندها و اقناع فكري مردم است كه مي‌تواند تضمين‌كننده‌ ثبات نظام سياسي در آينده شود. روز به روز نيز اين ويژگي بيشتر ظهور پيدا مي‌كند و انتخابات‌هاي اخير نيز نشان مي‌دهد كه مردم به جريان‌هايي اظهار تمايل مي‌كنند كه عقلاني‌تر رفتار كرده و در نزد مردم عاقل‌تر تصور مي‌شوند. اين نشانه‌ها بيانگر اين موضوع است كه شهروندان جمهوري اسلامي در اين چند دهه، عقل‌رس‌تر شده‌اند و انتخاب‌هاي عقلايي‌تري دارند و بايد بيش از برانگيختن احساسات با زبان عقل و تدبير با آنها سخن گفت. 
اينجاست كه انديشوران انقلابي بايد هرچه بيشتر در مسير عقلاني‌تر شدن انقلاب پيش بروند و البته مسئولان نيز بايد زمينه را براي اين امر فراهم سازند. تقويت رويكرد عقلاني به انقلاب اسلامي به جاي رهيافت احساساتي و هيجاني، مستلزم به وجود آمدن فضاي تضارب آراست. باورمندان به انقلاب اسلامي بايد بتوانند با منتقدان و حتي معاندان انقلاب در يك فضاي منطقي ديالوگ برقرار كنند. قطع رشته‌ گفت‌وگوي منطقي و مضيق شدن حوزه‌ عمومي (public sphere) منجر به كاهش عقلانيت در جمهوري اسلامي مي‌شود. به همين منظور لازم است عرصه‌ گفت‌وگو بازتر و فراخ‌تر شود. بحث كرسي‌هاي آزادانديشي گامي بسيار مهم بود كه البته لازم است صحنه‌ تقابل جدي‌تر باورمندان و منتقدان نظام سياسي باشد نه اينكه باز هم ملاحظات امنيتي در اين كرسي‌ها حاكم باشد. اگر مسئولان به انديشمندان انقلاب اسلامي و به خصوص جوانان اعتماد داشته باشند مطمئناً در سپردن دفاع از مرزهاي فكري و انديشه‌هاي انقلاب اسلامي ترديد نخواهند كرد اما به نظر مي‌رسد در اين واسپاري ترديد وجود دارد و به همين دليل است كه باز هم تلاش مي‌شود با بستن فضاي عمومي، گستردن مقررات و قوانين به عرصه‌هاي فكري و نيز مراقبت‌هاي امنيتي مانع شكل‌گيري گفت‌وگو ميان مدافعان و منتقدان نظام جمهوري اسلامي در سطح عمومي شوند. 
به جاي اين تمهيدات امنيتي و مراقبت‌هاي غيرلازم بهتر است نهادهاي امنيتي به مسئله‌ نفوذ كه مورد تأكيد رهبر انقلاب است بپردازند كه در بسياري از نهادهاي دولتي رسوخ كرده است. اين نفوذي‌ها هيچ نشاني از وابستگي آنها به دشمن ندارند، بلكه به عنوان كارشناس و مشاور در حساس‌ترين مراكز سياستگذاري و تصميم‌سازي ظاهر شده‌اند. به عنوان مثال اين پرسش را مطرح مي‌كنم كه چه كساني در مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري حضور دارند كه در جديدترين گزارش، از سپاه پاسداران خواسته شده به محوريت وزارت امور خارجه در ديپلماسي عمومي تن دهد؟ (و به اين وسيله زمينه براي مذاكره‌ موشكي و خلع سلاح موشكي فراهم شود). چرا بايد در ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ يعني درست يك روز پس از تجاهر به بي‌حجابي سازماندهي شده توسط ضدانقلاب‌ها در خيابان‌هاي تهران به منظور تحت فشار قرار دادن نظام جمهوري اسلامي براي تجديدنظر در قانون حجاب، شبكه‌ مطالعات سياستگذاري عمومي (وابسته به نهاد رياست جمهوري) به عنوان تيتر يك عكس تمام صفحه از يكي از اين معترضان به همراه روسري بر سر چوب منتشر كند و از نارضايتي نيمي از مردم تهران از قانون حجاب سخن بگويد؟ آيا نبايد ردپاي نفوذ را در اين مراكز كه راهبري دستگاه‌هاي سياستگذاري جمهوري اسلامي را بر عهده دارند جست‌وجو كرد؟اگر مقامات امنيتي عرصه‌ فكر و انديشه را به جوانان انقلابي بسپارند تا از كيان جمهوري اسلامي دفاع كنند، در اين صورت به اندازه‌ كافي فراغت مي‌يابند كه به امور مهم‌تري مانند نفوذ دشمنان در نهادهاي دولتي و سياستگذاري بپردازند. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار