کد خبر: 895046
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۵
انس با آموزه‌هاي قرآني براي جلوگيري از طلاق
طلاق همچون آواري بر سر ما و اعضاي خانواده‌مان خراب مي‌شود و نتيجه‌اي جز كشته شدن علاقه‌ها و محبت‌ها و زنده شدن حِسّ تنهايي و افسردگي ندارد.
    حجت‌الاسلام مهدي حسين‌پور

طلاق همچون آواري بر سر ما و اعضاي خانواده‌مان خراب مي‌شود و نتيجه‌اي جز كشته شدن علاقه‌ها و محبت‌ها و زنده شدن حِسّ تنهايي و افسردگي ندارد. از خود مي‌پرسيم: «مگر من چه گناهي كرده‌ام كه به اين حال و روز افتادم؟ چرا من؟ چرا بعد از اين مدت كوتاه؟ يا چرا بعد از اين همه سال زندگي؟ چرا هيچ‌كس كمك نمي‌كند؟» اينها سؤالاتي است كه اگر خداي ناكرده به مرز طلاق نزديك شويم، به ذهنمان مي‌آيد و به دنبال پاسخ‌شان مي‌گرديم ولي كجا بايد پاسخ اين سؤالات را پيدا كرد و چه كسي مي‌تواند به ما كمك كند؟ قبل از هر تصميمي بايد بنشينيم و زندگي خود را از قبل از ازدواج مُرور كنيم و مشكل را پيدا كنيم. چه شد كه زندگي‌ام به ايستگاه شومي به نام طلاق رسيد، كه ناگزير بايد از قطار زندگي مشترك پياده شوم؟!
            
هر كس براي انجام كاري بايد هدفي داشته باشد اما هدف من يا افراد جامعه از اينكه ازدواج كرديم و زندگي مشترك را شروع كرديم چه بود؟ ازدواج به‌خاطر دور شدن از پدر و مادر بَداخلاقم؟ ازدواج به‌خاطر مستقل شدن؟ ازدواج به‌خاطر كم نياوردن جلوي اقوام و دوستان؟ ازدواج به‌خاطر عشق‌هاي برخاسته از هوا و هوس؟ ازدواج به‌خاطر زيبايي همسر؟ ازدواج به‌خاطر شُهرت همسر؟ ازدواج به‌خاطر پول؟ يا اينكه هدفم از ازدواج به‌خاطر آسان و بهتر بندگي كردن است؟ مهم‌ترين شب براي دختر و پسر، شب عروسي‌شان است.
فاطمه زهرا (س) در اولين شب زندگي‌اش به فكر آخرين شب زندگي‌اش يعني آخرت است. آيا نتيجه اين زندگي مشترك چيزي غير از محبت و صميميت خواهد شد؟ حضرت ازدواج مي‌كند تا نصف دينش را كامل كند. ازدواج مي‌كند تا رضاي خداوند را به‌دست آورد. ازدواج مي‌كند چون مي‌داند خداوند خانه‌هايي كه چراغشان با ازدواج روشن مي‌شود را دوست دارد. ازدواج مي‌كند چون مي‌داند خوابِ يك انسان متأهل از عبادت و شب زنده‌داري يك انسان مجرد برتر است.
وقتي هر انساني به اين نتيجه رسيده كه براي بهتر و آسان‌تر بندگي كردن و براي دوري از گناه بايد ازدواج كرد ديگر پول و مقام و دخالت‌هاي ديگران و بسياري از سوءتفاهم‌ها نمي‌تواند بين اين خانواده جدايي افكند. خانواده‌اي كه شروعش با نام خدا و براي خدا شكل مي‌گيرد، تحمل سختي‌هايش، تحمل رنج‌هايش، تحمل بي‌پولي‌هايش و... آسان مي‌شود.
وقتي انسان عميقاً به اين فكر كند كه: «اصلاً من براي چه به اين دنيا آمده‌ام؟» ديگر مشغول حسادت‌ها و خودنمايي‌ها و مقايسه كردن خود با ديگران نخواهد شد. وقتي به درك اين مفاهيم عميق در زندگي خود برسيم، آن وقت است كه آرامش به ما رو مي‌آورد. «الا بذكر الله تطمئن‌ القلوب» نام خدا، ياد خدا، ذكر خدا، به انسان آرامش مي‌دهد. خداوند فرموده است: «از آيات و نشانه‌هاي لطف پروردگار اين است كه براي شما از جنس خودتان جفتي آفريد كه در كنار او آرامش يافته و با هم اُنس بگيريد. و ميان شما مودّت و مهرباني برقرار كرد.»
اگر اندكي در اين آيه تأمل كنيم، خواهيم دانست كه فقط خداوند است كه مؤدت و مهرباني را بين زن و شوهر قرار مي‌دهد (و جعل بينكم مودة و رحمه). اگر به درك اين مفهوم نائل شويم متوجه خواهيم شد كه پول، مقام، قدرت، زيبايي و شهرت سبب خوشبختي انسان نمي‌شوند.
دو جوان يكديگر را مي‌بينند و ناگهان احساس مي‌كنند كه نيمه گمشده خود را پيدا كرده‌اند! نامش را عشق نهاده و ادعايي فراتر از ليلي و مجنون مي‌كنند. زندگي‌شان با حرارت و شور زيادي از عشق آغاز مي‌شود ولي هر روز كه مي‌گذرد، برگ‌هاي نهال عشق‌شان رو به زردي مي‌گرايد و خبر از زمستاني سرد مي‌دهد.
ديگر آن شور و هيجان سابق را ندارند. احساس تنهايي و شكست مي‌كنند و باز هم مثل قبل با شتاب تمام و باز هم با غلبه احساس بر عقل، تصميم عجولانه ديگري مي‌گيرند و چاره را در طلاق مي‌يابند! بايد به اين افراد گفت كه در ازدواج، اولويت با عقل است نه عشق. بايد عاقلانه تصميم گرفت و عاشقانه زندگي كرد.
اكنون كه در آغاز زندگي مشترك دچار اشتباه شدم چه كنم؟ آيا طلاق راهي مناسب است؟ با توجه به احاديثي كه زشتي طلاق را براي ما بازگو مي‌كنند، نبايد آخرين راه كه طلاق است را به عنوان اولين راه انتخاب كنيم.
وقتي طلاق نزد خداوند، منفور است، چرا ما با سرعت هرچه تمام به سمتش خيز برمي‌داريم؟ اگر كمي با قرآن مأنوس شويم، زندگي‌مان رونق گرفته و راه حل دقيق تمام مشكلات و پاسخ تمام سؤالاتمان را پيدا مي‌كنيم. به عنوان مثال با گذري كوتاه به آيه 35 سوره نساء، چند نكته اساسي درباره زندگي مشترك و نحوه برخورد با مشكلات را مي‌يابيم كه بسيار شفابخش است.
وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا: و اگر از جدايى ميان آن دو (همسر) بيم داشته باشيد، يك داور از خانواده شوهر، و يك داور از خانواده زن انتخاب كنيد (تا به كار آنان رسيدگى كنند). اگر اين دو (داور)، تصميم به اصلاح داشته باشند، خداوند دل‌هاى آن دو را به هم نزديك مى سازد زيرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نيات همه، باخبر است).
نكته اول: قبل از اينكه بحث بالا بگيرد و مشكل احتمالي بين زن و شوهر جدي‌تر شود، بايد اقدام كرد. دوم: براي برقراري صلح و جلوگيري از طلاق بايد يك داور از خانواده شوهر و يك داور از خانواده زن انتخاب شود. سوم: اين افراد بايد دلسوز باشند و هدفشان اصلاح بين زن و شوهر باشد. چهارم: وقتي به نيت صلح و حل مشكل اقدام كرديم، خداوند هم دل‌هاي آنها را به‌هم نزديك مي‌كند. پنجم: از طلاق و جدايي بايد ترسيد. ششم: خانواده‌ها و بستگان در برطرف كردن اختلافات زن و شوهر مسئوليت دارند. هفتم: زن و مرد در انتخاب داور حق يكسان دارند. هشتم: همه مسائل را نبايد به دادگاه و قاضي رجوع داد. نهم: در اين دادگاه، راز كسي افشا نمي‌شود. دهم: اين دادگاه هزينه‌بردار نيست.
من و همسرم بايد بپذيريم كه دو انسان هستيم با دو ديدگاه متفاوت. من و همسرم از دو خانواده هستيم كه با آداب و فرهنگ متفاوتي از هم رشد يافته‌ايم. من و همسرم از دو سليقه و دو مزاج برخوردار هستيم. من و همسرم با هم تفاوت‌هايي داريم و نقاط مشتركي نيز در بين ما وجود دارد. در زندگي بايد نقاط مشترك را پررنگ كنيم و از ايجاد حساسيت در نقاط اختلافي بپرهيزيم. زن و شوهر بايد تلاش كنند از بحث و جنجال بينشان جلوگيري كنند ولي اگر خداي نكرده مسئله‌اي رخ داد، هر كدامشان وظيفه دارند تا با مديريت صحيح خود، آن مسئله را حل كنند. كساني خوشبخت زندگي مي‌كنند كه بتوانند اين رنج‌ها و سختي‌ها را مديريت كنند. تعبير جالبي است كه: طناب بعد از اينكه پاره شد، دوباره گِرِه مي‌خورد و بعد از گِرِه خوردن، دو سر آن به هم نزديك‌تر مي‌شوند.
چه خوب است در يك شرايط مناسب و خوب و به دور از اضطراب و ناراحتي با هم خلوت كنيم و آنچه را در دل داريم و برايمان ناخوشايند بوده را به طرف مقابل بازگو كنيم. با گلايه كردن و حرف زدن، ديگر كينه‌ها فرصتي براي برپايي آشوب نخواهند يافت. چه دقيق است بيان اميرمؤمنان علي (ع) كه مي‌فرمايد: «سبب الفِتَن الحِقد/ علّت فتنه‌ها و آشوب‌ها، كينه‌توزي است.» اميد است با مأنوس شدن با قرآن و حديث، مديريت صحيح زندگي و نحوه برخورد صحيح با مشكلات را فرابگيريم.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
samane
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
0
0
مطلب خیلی زیبا ست
آدم از خوندنش لذت می بره
ان شاالله روزی برسه که دیگه خانواده ها زود از هم نپاشه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر