کد خبر: 894693
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
نگاهي به فيلم خسرو معصومي
فيلم «كار كثيف» به كارگـرداني خسـرو معصــومي از ضعيف‌ترين فيلـم‌هـاي حـاضـر در سـي‌و‌ششمين جشنـواره فيلـم فجــر است.
ایزد مهرآفرین

فيلم «كار كثيف» به كارگـرداني خسـرو معصــومي از ضعيف‌ترين فيلـم‌هـاي حـاضـر در سـي‌و‌ششمين جشنـواره فيلـم فجــر است.
 اين فيلم كه عملاً درباره هيچ چيز نيست سعي مي‌كند به طور نصفه و نيمه مسائلي از قبيل فقر، بيكاري جوانان، مهاجرت، خريد و فروش غيرقانوني مشروب و نوستالژي ايراني‌ها در غربت را مطرح كند. 
فيلم «كار كثيف» كه سر و شكلي شبيه تله‌هاي درجه دوم تلويزیوني دارد، مشخصاً با بودجه اندكي ساخته شده و آقاي معصومي جهت فرصت دادن به جوانان، اشتغال‌زايي درون فاميلي و ايضاً صرفه جويي در هزينه‌ها از جمع كثيري از اعضاي خانواده‌اش (به گواهي تيتراژ) به عنوان عوامل استفاده كرده است. 
هيچ لحظه خلاقانه‌اي در فيلم وجود ندارد و كار از هر ايده‌اي كه توان به وجد آوردن مخاطب را داشته باشد تهي است. آدم‌ها، موقعيت‌ها و لحظه‌ها به شكل يأس‌آور و نااميدكننده‌اي معمولي هستند.
سرمايه گذاران فيلم كار كثيف چه تصويري از فروش گيشه‌اي براي فيلمشان متصور هستند؟ سود به كنار، آيا فيلم توان بازگرداندن سرمايه اوليه خود را دارد ؟ شخصيت پردازي مطلقاً وجود ندارد و ما با كاراكترهايي بدون عمق و شبه تيپ مواجه هستيم؛ كاراكترهايي كه در انجام اعمال و رفتارشان سر سوزني ذكاوت از خود نشان نمي‌دهند. در هر لحظه و با انجام هر فعلي مخاطب احساس مي‌كند كه از كاراكترها باهوش‌تر است و اين آغاز انفصال مخاطب از فيلم است. 
فيلم عملاً در هيچ لحظه‌اي از خود توان انگيختن سمپاتي مخاطب را ندارد. ما نمي‌توانيم با كاراكترها همراه شويم. آنها را دوست بداريم، برايشان دل بسوزانيم، آرزوي موفقيت كنيم يا از آنها متنفر باشيم. فيلمنامه توانِ بخشيدنِ وجوهِ انساني باورپذير و همزادپنداربرانگيز به كاراكترهاي خود را ندارد. در واقع كاراكترها كاغذي، تك بعدي و بي‌عمق هستند. فيلمساز نسبت به مسائلي كه سعي مي‌كند در فيلمش مطرح كند، عملاً بي‌موضع است. اين بي‌موضع بودن البته با ناظر بودن تفاوت ماهوي دارد. بدون موضع بودن درواقع وضعيتي بلاتكليفانه است. فيلم بلاتكليف است، نسبت به همه شئون خود. 
سكانس‌هاي فيلم رابطه علي- معلولي با هم ندارند. سكانس‌ها يكديگر را درنمي‌يابند و منتج به قبل و بعد از خود نيستند. به راحتي مي‌توان تعداد زيادي از سكانس‌ها را با هم جا به جا كرد يا از فيلم بيرون آورد، بدون اينكه در روند داستان تغييري ايجاد شود. فيلم به شدت پير، فرسوده، خنثي و بلااستفاده است. هر كسي كه از پشت ويترين كتابفروشي‌ها، جلد كتاب «چگونه فيلمنامه بنويسيم» اثر «سيد فيلد» را تماشا كرده باشد، اين را مي‌فهمد كه سكانس‌بندي فيلم «كار كثيف» فرسنگ‌ها با اصول اوليه سكانس‌بندي فاصله دارد. 
مي توان به اندازه يك خروار جمله در ذم و نكوهش اين «كار ضعيف» قلم فرسود اما چه سود كه اين فرسايش دردي از فيلم‌هايي كه پشت درِ ورودي جشنواره فجر نگه داشته شدند دوا نمي‌كند. 
سؤالي كه بايد از مسئولان برگزاري جشنواره پرسيد اين است كه آيا هيچ‌كدام از فيلم‌هاي متقاضي شركت در جشنواره، سيادت و برتري نسبي بر فيلم «كاركثيف» نداشتند؟ براي فيلمسازي با سابقه خسرو معصومي حضور و عدم حضور در سي‌و‌ششمين جشنواره فيلم فجر شايد تفاوت چنداني نداشته باشد، اما براي جواناني كه با هزار اميد و آرزو و شوق و ذوق، با خون دل سرمايه‌اي فراهم كرده‌اند و با چنگ و دندان فيلمشان را ساخته‌اند، حضور در جشنواره فجر مي‌تواند پرشي بلند به سمت آينده باشد. 
مسئولان برگزاري جشنواره بر چه مبنايي اين حق را از آن جوانان سلب و به «كار كثيف» اعطا كرده‌اند؟ چه مصلحتي يا منافعي را در نظر گرفته‌اند؟ آيا مي‌دانيم كه اين مصلحت‌انديشي‌ها مي‌تواند موجب نابودي و فراموشي يك فيلمساز جوان براي هميشه شود؟ چه كسي پاسخگوي اين اتلاف استعداد و سرمايه است؟
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار