کد خبر: 894556
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۱
«ناكارآمد نشان دادن نظام» با «ايجاد نارضايتي عمومي» و «فروپاشي حاكميت» رابطه مستقيم و غيرقابل انكاري دارد ...
محمد اسماعیلی
«ناكارآمد نشان دادن نظام» با «ايجاد نارضايتي عمومي» و «فروپاشي حاكميت» رابطه مستقيم و غيرقابل انكاري دارد به طوري كه باورمند ساختن اينكه ميان «انتظارات مردمي» با «اهداف نظام» شكاف وجود دارد، نارضايتي‌هاي عمومي را افزايش داده و زمينه دوقطبي حاكميت – مردم را فراهم مي‌كند. 

طبيعي است كه غرب طي سال‌هاي گذشته تلاش كند جمهوري اسلامي ايران را ناتوان در برآوردن مطالبات مردمي نشان دهد اما آنچه جاي بحث و تامل دارد اين مسئله است كه موازي با تلاش‌هاي غرب، طيفي در داخل كشور به صورت متراكم و منسجم تلاش مي‌كند خود را ذبح كند تا مديريت نظام و كارآمدي آن با چالش مواجه شود. 

از نظر زماني ، همپوشاني غرب با يك طيف داخلي جهت ناكارآمدن نشان دادن نظام، به حدي داراي همگوني است كه شباهت جهت‌گيري آنها در برخي از مصاديق داخلي بسيار بحث برانگيز است گويي «كشف حجاب در خيابان انقلاب» رخدادي دست‌ساز و واكنش‌هاي كنايي برخي از مسئولان ارشد به اين دست رويدادهاي خرد، كاملا هدفمند است. 

ايجاد نارضايتي عمومي در حوزه‌هاي مختلف اقتصادي، مذهبي، سياسي و فرهنگي از اهداف عمده نظام سلطه جهت ناكارآمد نشان دادن نظام است كه اصل سوژه‌هاي اينچنيني را جرياني در داخل شكل داده و كشوري مانند امريكا وظيفه موج سواري را بر عهده گيرد. 
1- «نارضايتي مذهبي»: تئوري «دين آسان در مقابل دين سخت» توسط برخي از رهبران سياسي در داخل كشور قابليت آن را دارد كه موجي از نارضايتي عمومي را نسبت به جهت گيري مذهبي حاكميت اسلامي ايجاد كند. 

ابراز عباراتي نظير اينكه«نمي توان مردم را به زور به بهشت برد»نه تنها زمينه را براي لیبراليسم فرهنگي-مذهبي در سطح جامعه فراهم كرده بلكه مي‌تواند منجر به شكاف مذهبي ميان مردم و حاكميت شود. يا در موضع گيري مشابه ديگري عنوان مي‌شود: «دولت ديني خيلي خوب است ولي دين دولتي را نمي‌دانم، دين را نبايد دست دولت بدهيم». 
خلأ تعمدي ايجاد شده در عرصه مذهبي اخيرا با خرده خبر«كشف حجاب در خيابان انقلاب» و با طرح مسئله «حجاب اختياري-اجباري» و با اظهار نظر افرادي مانند رسول منتجب نيا، عباس عبدي و محسن غرويان وارد فاز جديدي شده كمااينكه وزارت خارجه امريكا در بيانيه‌اي رسمي ضمن اعتراض نسبت به عدم رعايت حقوق جامعه ايراني توسط حكومت از ضرورت انتخاب حجاب اختياري در ايران گفت. 

ترامپ در همين باره مي‌گويد: « حكومت ايران از مردم ايران مي‌ترسد و آنها را آزار مي‌دهد.»
2- «نارضايتي فرهنگي»: انسجام غرب با يك طيف داخلي در جهت ايجاد شكاف ميان جامعه با حاكميت در بعد فرهنگي نيز قابل مشاهده است و در مصداقي مانند «زبان انگليسي» و «كنسرت»خودنمايي كرد. «مردم خودشان بايد بخواهند و دانش‌آموز هم بايد خودش بخواهد و بايد بتواند انتخاب كند چند زبان مي‌خواهد بياموزد»يا در موضوع كنسرت وبدون توجه به دغدغه‌هاي اقتصادي مردم از لزوم برگزاري كنسرت در جاي جاي كشور سخن به ميان مي‌آيد. 

به دليل رويكردهاي اينچنيني برخي از مسئولان داخلي بود كه بسياري از سياستمداران ارشد امريكا در دولت قبل و فعلي اين كشور از بي توجهي حاكميت اسلامي به خواسته‌هاي فرهنگي جامعه ايران گفته اند، اوباما در همين باره مي‌گويد: «مردم ايران لايق بهترين امكانات بوده و اما جمهوري اسلامي ايران با سياست‌هاي خود مانع از دستيابي جامعه ايراني به اهداف خود است. » ترامپ نيز در مجمع عمومي سازمان ملل مي‌گويد: «اين حكومت تا ابد نمي‌تواند بماند و مردم بايد شاد باشند و رونق داشته باشند. رهبران ايران مملكتي با فرهنگ غني را به كشوري ياغي تبديل كردند. حكومت ايران نقابي از فساد در برابر ادعاي دموكراسي دارد.»

3-  «نارضايتي اقتصادي»: الف- ناتواني مسئولان اجرايي در تحقق مطالبات اقتصادي مردم، ب- فقدان برخورد مناسب با مسئله فساد و ويژه خواري توسط برخي از افراد در داخل كشور باعث شده كه نهايتا منجر به شكل گيري برخي از اعتراضات شد، بستري را به وجود آورده تا غرب در بعد اقتصادي نيز ايجاد نارضايتي عمومي نسبت به سياست‌هاي نظام را نيز دنبال كند. 
تمركز امريكا بر پاشنه آشيلي به نام «اقتصاد»به واسطه تحريم و اختصاص دادن بخشي از سخنراني‌هاي خود به اين مسئله نيز به همين جهت صورت مي‌گيرد. 

4- «نارضايتي سياسي»:كم توجهي به محور مقاومت چه در قالب ديپلماسي و چه در ابعاد معنوي و شكل دهي شعارهاي انحرافي مانند« نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران»و«فلسطين رو رها كن ، فكري به حال ما كن» با فعاليت‌هاي گسترده سياستمداران برجسته امريكا و رسانه‌هاي وابسته به غرب با محور« ايجاد شكاف ميان مردم با سياست‌هاي منطقه‌اي انقلاب»به طور گسترده دنبال شده است.  ترامپ نيز همانند اوباما به مسئله سياست خارجه ايران ورود كرده و به صورت مشخص تلاش مي‌كند تا احساسات جامعه ايران را نسبت به محور مقاومت تحريك كند.  ترامپ مي‌گويد: «ثروت مردم ايران توسط حزب‌الله لبنان خرج مي‌شود. مردم ايران بزرگ‌ترين ضرر‌كننده از حكومت‌شان هستند... صادرات ايران خشونت، خون‌ريزي و هرج و مرج است.» اوباما نيز اظهار مي‌كند: «مردم ايران تاريخ پرافتخار ‌و ظرفيت‌هاي فوق‌العاده‌اي دارند اما شعار «مرگ بر امريكا» اشتغالزايي و ايران را امن‌تر نمي‌كند».

5-  همانطور كه اشاره شد از ديرباز تاكنون غرب «ناكارآمد نشان دادن حاكميت اسلامي»را به عنوان يك هدف مستمر مورد توجه قرار داده اما آنچه مي‌تواند هدف بدون نتيجه غرب را به مرز تحقق نزديك كند، موضع گيري، جهت گيري و سياست‌هايي است كه توسط برخي از چهره‌هاي برجسته داخلي اتخاذ مي‌شود. 

اينكه اخيرا عالي ترين مقام اجرايي كشور بيان مي‌كند: «جوانان هم شنيده شدن صدايشان و هم اثرگذاري فكر و اراده‌شان در حاكميت را خواستارند... ما بايد زمان‌شناس باشيم چرا اگر زمان و شرايط خود را نشناسيم، انجام وظيفه هم براي ما سخت و دشوار خواهد بود... . بايد راه و مسير مورد پسند آنان(جوانان) در اراده و خواست حاكميت همواره تاثير گذار باشد» يا در جاي ديگري عنوان مي‌كند«گوش همه مسئولين كشور بايد در برابر مطالبات و خواست مردم، گوش شنوايي باشد، رژيم گذشته‌اي كه فكر مي‌كرد سلطنتش مادام‌العمر و حكومت سلطنتي ابدي دارد به اين دليل همه چيز را از دست داد كه صداي نقد و نصيحت مردم و صداي مصلحان، ناصحان، علما و بزرگان و فرهيختگان را نشنيد» نه تنها اپوزیسيون نمايي است وگرهي از مشكلات كشور باز نمي‌كند بلكه گام مهمي در جهت «ناكارآمد نشان دادن حاكميت اسلامي»است. اينكه عالي ترين مقام اجرایی كشور در جايگاه منتقد سياست‌هاي نظام مي‌نشيند، در حالي است كه مهمترين کسی که با انبوهي از اختيارات گسترده كه مي‌تواند پاسخ مناسبي به خواسته‌هاي قانوني قشر جوان دهد ، خود وي است‌. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار