ميدانهاي انقلاب اسلامي و آزادي را ميتوان دو سمبل مهم ازخيزش ملت ايران به رهبري حضرت امام خميني (ره) دانست.
حدفاصل اين دو ميدان شاهراه اصلي راهپيمايي 22 بهمن است؛ راهپيمايياي كه تجلي بيعت مردم ايران با آرمانهاي انقلاب اسلامي و دفاع از كيان ايران اسلامي است. حضور مردم در اين راهپيمايي به عنوان معياري از ميزان حمايت مردمي از نظام جمهوري اسلامي ايران تعيين ميشود و همين حضور گاه نشانهاي از پايان برخي بحرانهاي ملي بوده است.
به عنوان مثال حضور پر شور مردم در راهپيمايي 22 بهمن سال 88 نمادي از پايان چندين ماه آشوب در داخل كشور بوده است. با اين وجود و در آستانه 40 سالگي انقلاب اسلامي اين سؤال مطرح است كه آيا حمايت مردم از انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن همچنان به اندازه سالهاي ابتدايي انقلاب اسلامي است.
آيا ميتوان انتظار داشت كه اين حمايت گسترده در سير تحولات گوناگون همچنان بر جاي خود استوار است و يا تحول ديگري در بينش مردم ايران نسبت به انقلاب اسلامي ايجاد شده و بايد انتظار تحولات جدي را در آينده داشت.
داستانهاي خيابان انقلاب
اگر بخواهيم به اين سؤال پاسخ جامعي بدهيم بايد به داستانهاي بين اين دو ميدان نگاهي ديگر بيندازيم. اين خيابان همواره محلي براي حمايت از نظام جمهوري اسلامي ايران نبوده است. در طول 30 سال گذشته و به خصوص پس از پايان دفاع مقدس و در بزنگاههاي حساس اين خيابان صحنه رويارويي برخي گروههاي سياسي و طرفداران آنها با نظام جمهوري اسلامي ايران بوده است.
اولين موردي كه ميتوان از آن ياد كرد درگيريهاي كوي دانشگاه در سال 78 است كه ميدان انقلاب و برخي خيابانهاي اطراف آن را به صحنه نبرد خياباني بين نيروهاي پليس و برخي آشوبگران تبديل كرده بود.
اگرچه در نهايت آشوبگريها با ورود مستقيم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به معركه به طور كامل پايان يافت اما آنچه سبب شد تا اين فتنه به طور كامل پايان بپذيرد، حضور دهها هزار نفر از مردم تهران در حمايت از نظام جمهوري اسلامي ايران در اين خيابان بود.
البته اين سلسله تجمعات تنها محدود به تهران نبود، بلكه در ساير شهرها نيز تكرار شد اما اين تجمع مردمي نشان داد كه نظام جمهوري اسلامي از چنان مقبوليتي در بين مردم برخوردار است كه بتواند پاسخي دندان شكن به اعتراضات آشوبگرانه بدهد. اين حضور گسترده درحالي اتفاق ميافتاد كه برخي از حاميان اين شورشها در پستهاي حساس دولتي و امنيتي مشغول به كار بودند.
اين خيابان خاطرهساز همچنين بارها و بارها شاهد حضور گسترده مردم براي تشييع پيكر شهدا بوده است. شهدايي كه به عنوان حاميان معنوي نظام جمهوري اسلامي شناخته ميشوند. اين در حالي بود كه برخي از انديشمندان اجتماعي در ايران اعتقاد داشتند كه جامعه ايران در حال فاصله گرفتن از ارزشهايي همچون شهادت و يا فداكاري در راه اسلام هستند، اما استقبال گسترده مردم از كاروانهاي شهدا نشان داد كه اين تفكر اشتباه است.
در كنار اين بارها اين خيابان شاهد حضور گسترده دستههاي عزاداري بوده است. دستههايي كه عمدتا هدف اصلي خود را از حضور در خيابان نشان دادن حمايت جدي مردم ايران از شعائر مذهبي تعريف ميكردند. با اين حال جدي ترين آزمون در اين خيابان براي اثبات پايداري نظام جمهوري اسلامي در سال 88 روي داد.
زماني كه نظام زورآزمايي 88 را برد
سال 88 را ميتوان سالي توصيف كرد كه نظام جمهوري اسلامي ايران با جديترين چالش سياسي خود در طول برگزاري انتخاباتهاي رياست جمهوري روبه رو شد. اعتراض به نتايج انتخابات رياست جمهوري از سوي يكي از كانديداها به سرعت تبديل به يك فتنه همه جانبه شد كه خشونت اصليترين وجه آن بود.
اوج اين تقابل را ميتوان در ظهر عاشوراي سال 88 دانست كه حضور آشوبگران منجر به توهين به مهم ترين نماد مذهبي مردم ايران شد.
در كوتاهترين زمان ممكن تجمعهاي گوناگوني در محكوميت اين اقدام و حمايت از نظام جمهوري اسلامي در نقاط مختلف به راه افتاد كه در نهايت منجر به پايان قطعي فتنه سال 88 شد. اوج اين پايان نيز همانگونه كه پيش از اين به آن اشاره شد در روز 22 بهمن روي داد كه نظام جمهوري اسلامي را به پيروز اصلي اين منازعه تبديل كرد.
اين بار هدف اقتصادي است
حالا به نظر ميرسد كه دشمنان نظام جمهوري اسلامي ايران قصد دارند با حربه اقتصاد به جنگ نظام جمهوري اسلامي ايران بروند. فاز اول اين برد در سالهاي 90و 92 بود كه با اهرم تحريمهاي يكجانبه اقتصادي آغاز شد. اين تحريمها به رغم اينكه به تعبير مقامات امريكايي جزو سخت ترين تحريمهاي امريكا عليه ايران بود نتوانست ايران را به زانو در بياورد.
حالا به نظر ميرسد كه برخي طرفهاي خارجي قصد دارند با حربه اقتصاد و ايجاد شورش خياباني به دنبال فشار بر ايران باشند. جدي ترين نشانه چنين اقدامي برخي آشوبهاي پراكنده در نقاط مختلف ايران بود؛ آشوبهايي كه بعدها روشن شد سرويسهاي جاسوسي كشورهاي غربي و عربي در پشت سر آن قراردارند. اوضاع به گونهاي است كه مقامات سابق غربي به وضوح در دستور كار بودن چنين اقدامي را عليه ايران تأييد ميكنند.
به عنوان مثال بن آمي وزير اسبق خارجه رژيم صهیونيستي طي سخنان ميگويد: غلبه بر چالشهاي داخلي مسئله مهمتري است. در حالي كه آينده گذرگاه ايجاد شده توسط ايران به عملكرد نيروهاي نيابتي ايران وابسته است، آينده نظام سياسي در ايران به عملكرد آن در خصوص مسائل داخلي پيوند خورده است. در حالي كه برنامههاي خارجي ايران ميلياردها دلار براي اين كشور هزينه داشته است، تنگناهاي اقتصادي باعث شده است، دولت در داخل كشور مجبور شود كه به ميزان بيشتري از يارانههاي پرداختي به مردم بكاهد. اخبار منتشره درباره برنامه دولت براي كاهش بيشتر يارانههاي پرداختي در اعتراضات اخير در ايران مؤثر بود. اين موضوع به ويژه در دوره فعلي كه تحولات فناوري ديجيتال شكاف بين نسلها را افزايش داده، از اهميت بيشتري برخوردار است. در شرايطي كه نيمي از جمعيت ايران زير 30 سال دارند و بيكاري در ميان جوانان به 25 درصد رسيده است.
حالا اين سؤال به صورت جدي مطرح است كه با اين فاز جديد از فشار رواني عليه ايران ميتوان باز هم به حضور گسترده مردم در شاهراه اصلي راهپيمايي روز 22 بهمن اميدوار بود.
تكرار تراژدي براي غربيها
واقعيت اين است كه به رغم تمام اميد كشورهاي غربي به ايجاد نوعي تغيير آرام در نظام جمهوري اسلامي، به نظر ميرسد اين بار هم مردم ايران مؤسسات غربي به خصوص در حوزه سياسي را غافلگير خواهند كرد.
واقعيت اين است كه مردم ايران به رغم انتقاداتي كه به اوضاع اقتصادي و سياسي دارند همچنان ايمان خود را به نظام جمهوري اسلامي ايران حفظ كردهاند. به عنوان مثال در جديدترين نظرسنجي ايران پل 85 درصد مردم ايران مشكلات فوق از جمله مشكل بيكاري را با اصلاحات جدي قابل حل ميدانند.
اين نظرسنجي به خوبي نشان ميدهد كه اقليتي كوچك اين نظام را قابل اصلاح نميدانندو به خوبي نشان دهد كه قرار است چه اتفاقي در 22 بهمن امسال و در خيابان انقلاب روي دهد.