معصومه طاهري
مدتي است برنامههاي گفتوگومحور در شبكههاي تلويزيوني به نسبت قبل رواج بيشتري پيدا كرده است؛ رويهاي كه گويا به دليل شرايط مالي كنوني رسانه ملي راهكار مناسبي براي پركردن آنتن محسوب ميشود؛ در اين برنامهها به فراخور موضوعاتي كه در نظر دارند مهمانانشان هم طيف وسيعي از سلبريتيهايي از دنياي هنرمندان، سياستمداران، ورزشكاران و... را شامل ميشود و عمدتاً در بهترين زماني كه تلويزيون بيشترين بيينده را دارد به روي آنتن ميروند و اين يعني تأثيرگذاري بالا.
آنچه در اين ميان مطرح است پوششهاي نامتعارف و بعضاً عجيب و غريب مجريان تلويزيوني است كه بيشتر به مانكنهاي خياباني يا تبليغكننده برندهاي پوشاك شباهت دارد تا اجراكننده برنامه تلويزيوني؛ كت و شلوارهاي تنگ با رنگهاي تند و به اصطلاح جيغ كه گاه دكمههاي لباس به سختي بسته شده طوري كه حواس مخاطب تلويزيوني بيشتر جلب اين پوشش است تا حرفهايي كه زده ميشود؛ اين درحالي است مجري به غير از تواناييهاي اجرايي و رعايت گفتار و رفتارهاي متناسب در شأن مخاطب، بايد در پوشش نيز دقت كند، زيرا زير ذرهبين نگاه ميليونها مخاطب از اقشار و گروههاي مختلف است و قرار نيست به نام رقابت با شبكههاي ماهوارهاي و برنامههاي آنها براي جذب به هر رنگ و قالبي درآمد؟!!
گاه اينطور به نظر ميرسد كه عوامل ناظر تنها به اينكه فردي آستين لباسش بلند باشد و يقهاي پوشيده داشته باشد حساس هستند و ديگر كاري به چگونگي لباس مجريها و عوامل جلوي دوربين ندارند. لباسهاي گرانقيمت و متنوعي كه بهخصوص براي مجريان روتين شبانه و مناسبتي بيشتر جلوه ميكند نشان از اوج مصرفگرايي و تجملگرايي اين طيف دارد كه در كنار آن چنين سبكي را به مخاطب هم القا ميكنند. چند سال پيش مجري جواني ميگفت براي رفتن جلوي دوربين در اجراي برنامه تلويزيوني مجبور شدم كت و شلواري 17 ميليوني با قرض تهيه كنم تا ظاهري آراسته و موجه داشته باشم!! و اين تازه مربوط به چند سال قبل است كه تب تنوعطلبي و خودنمايي سلبريتيها به اين تندي و داغي نبود.
انتظار ميرود در شرايط اقتصادي و بحران مالي كنوني كه اغلب افراد جامعه گريبانگير آن هستند تلويزيون شيوه قناعت و صرفهجويي را در عمل تبليغ كند نه اينكه آتش مصرفگرايي را تندتر كند آن هم زماني كه از يك طرف مردم زلزلهزده كرمانشاه در سرماي زمستان وضعيت بدي دارند و از طرف ديگر خيلي از خانوادهها در معاش اوليه خود دچار مشكل هستند. اينگونه تبليغات لباس و برندهاي پوشاك مردانه و زنانه به بهانه آراستگي از سوي مجريان رسانه ملي اتفاق جالبي نيست. فراموش نكنيم تلويزيون يك رسانه مردمي است و براي بقا بايد با اكثريت جامعه پيش برود و آنها را جذب كند نه اقليت مرفهنشين و سرمايهدار كه به دنبال برند و مارك لباس هستند. البته ناگفته نماند ما مخالف زيبايي و پوشش آراسته مجريان در تلويزيون نيستيم اما قرار هم نيست برخلاف عرف و پوشش رايج خودنمايي شود، كه نه تنها جذابيتي ندارند بلكه باعث دلزدگي و بيتوجهي به موضوعات مطروحه در برنامه هم ميشوند. در همين راستا چند وقت پيش يكي از بازيگران سينما و تلويزيون در كسوت مجريگري در شبكه ورزش با ظاهري ناجور و شلوار پاره حضور داشت!! پوششي كه اصلاً شايسته يك مجري در رسانه ملي نبود. متأسفانه برخي از اين طيف افراد تصور ميكنند چون اين شبكههاي تازهتأسيس به نسبت كمتر مخاطب دارند بهترين فضا براي هنجارشكني و عرض اندام است درصورتي كه مجريان تلويزيوني ازجمله اقشاري هستند كه چه بخواهند و چه نخواهند الگو و در رديف گروه مرجع محسوب ميشوند و وقتي در قاب رسانه ملي دولتي مجريان به لحاظ پوشش و گفتار به گونهاي تابوشكن باشند به طور قطع ارائه دهنده سبك زندگي نامتعارف و الگودهي هستند.
متأسفانه از زماني كه صداوسيما با كسري بودجه مواجه شده است ميبينيم هر فرد يا گروهي به سهولت در آن جولان ميدهد؛ به صورتيكه در رسانه ملي هر تبليغي را به هر قيمتي شاهديم. آنچه هشداردهنده است اين است كه چيزي را كه زماني نماد سرمايهداري ميدانستيم به كار ميبريم تا تأمين بودجه كنيم حتي اگر لباسهاي ناجوري مجريان به تن ميكنند تا تبليغ و معرفي باشد ولي قرار نيست مجريان نقش مانكنهاي خياباني را بازي كنند.