شاهد توحيدي
اثري كه هم اينك درمعرفي آن سخن ميرود، درعداد آثاري است كه به مناسبت برگزاري اولين كنگره بزرگداشت آيتالله اكبر هاشمي رفسنجاني منتشر و در روز برگزاري اين محفل، در ميان دعوتشدگان توزيع شده است. نام اين يادمان«تا ابد استوار» و توسط آقاي علي اكبر محمودي منتشر شده است. اين مجموعه سعي دارد تا ادوارگوناگون زندگي مرحوم هاشمي را به ترتيب زمان روايت كند، اما در طريق رسيدن به هدف، گرفتار دو آسيب شده است. اولاً اينكه توازن را در پرداختن به زندگي سياسي و مبارزاتي آيتالله مراعات نكرده و بيشتر درباره دو دهه پاياني عمر وي قلم زده است و ثانياً با رويكردي به شدت جانبدارانه نوشته شده وكمتر از سخن و استدلال مخالفان در آن ردي ميتوان جست. با اين همه اين اثر در نوع و موضوع خود، قابل اعتناست و در عداد آثاري قرار ميگيرد كه در تجليل از آيتالله هاشمي رفسنجاني به نگارش درآمده است. ياسر هاشمي رفسنجاني فرزند آيتالله دريادداشتي بر اين اثر آورده است:
«سخن گفتن از اكبر هاشميرفسنجاني، امري سهل و ممتنع است.سهل از آنرو كه ميتوان درباره او بسيار گفت، از خلقيات و رفتارش، تا دانش و عملكردش، از خاطراتش تا آثارش، از اهدافش تا دستاوردهايش، بسيار گفتهاند و بسا كم گفته شده است، اما ممتنع و ناممكن از آن جهت كه اداكردن حق اين بزرگمرد تاريخ پر افتخار ايران، اگر نگوييم محال، امري دشوار است، چگونه ميتوان در قالب واژگان و فرصتي محدود بيش از 60 سال مجاهدت خالصانه و مبتني بر عقلانيت، صبر و اميد را به نگارش در آورد. با اين وجود، وظيفه ما تلاش در جهت تبيين و ثبت اين عمر پربركت براي نسلهاي آينده و تاريخ معاصر است. در مجموعه پيشرو جناب آقاي علياكبر محمودي، از نويسندگان خوشقلم و دلسوز كشور كه يكي از دوستداران خالص آيتالله هاشميرفسنجاني محسوب ميشود، تلاش كرده است كه زندگاني اين ابرمرد ايران معاصر را در حجمي محدود تلخيص و روايت كند. اين مرور كوتاه و گذرا شايد براي نسل جوان كه به مطالعه نوشتارهاي موجز و فشرده علاقهمندند از آثار تفصيلي و مشروحي كه درباره ايشان به نگارش درآمده است، جذابتر باشد. به نوبه خود از زحمات و تلاشهاي نويسنده در نگارش اين مجموعه قدرداني كرده و اميدوارم همه ما بتوانيم با ايفاي مسئوليت گرانسنگ خود در قبال جامعه و وطنمان، پاي در مسير طولاني بگذاريم كه آيتالله هاشميرفسنجاني از سابقون و پيشتازان آن بود.»
علي اكبر محمودي مؤلف اين اثر نيز در ديباچه اين اثر به نكاتي اشاره دارد كه شمهاي از آن به شرح ذيل است:
«ولايتمداري و جدانشدن از ملت دو مؤلفه مهم شخصيتي آيتالله هاشميرفسنجاني بود كه باعث شده بود تا ايشان به عنوان محور اعتدال ايران به حساب آيد. ايشان با تكيه بر اين دو عنصر توانسته بودند تا به اين زمان و امروز با همه ناملايمات داخلي و خارجي بينالمللي و عنادگران داخلي، منظم و مستحكم و استوار به پيش بروند. ميليونها انسان دل در گرو اهداف برنامهها و هدايتهاي آيتالله هاشميرفسنجاني دارند؛ چراكه ايشان محوري براي تعادل و ميانهروي در جامعه اسلامي است.
حضرت آيتالله هاشميرفسنجاني از جواني تاكنون براي رسيدن به اهداف مردمسالارانه و استقرار و تثبيت و تقويت مردمسالاري ديني عزيز از هيچ اقدامي فروگذار نكرده بودند و آنچه در توان علمي و عملي و وجودي خود داشتند براي اين مردم ادا و اجرا كردند. آيتالله هاشمي در عالم سياست، جامعه و ميدان عمل، هيچگاه فرد نبود، بلكه شخصيتي بزرگ، تاريخساز، ملتساز، حكومتساز، دولتساز و رهبري معتدل و عادل بود. امروز نميتوان از همه خصايص حضرت آيتالله هاشميرفسنجاني گفت؛ چراكه شخصيت ايشان در ابعاد مختلفي همچون اسلامشناسي، مبارزه، انقلابيگري، تفسير قرآن، اخلاقمداري، رأفت، همراهي با مردم، قابل تفسير و تبيين است.ميتوان از خاطرات ايشان در ساخت و ايجاد لحظهلحظه اين انقلاب نوشت و آن را منتشر كرد تا براي تاريخ بماند و درسي براي آيندگان باشد تا سالهاي سال ايشان را بشناسيم و در مكتب ايشان درس بگيريم و مسير خويش را بيابيم.
خاطرات ماندگاري كه ايشان به تحرير درآورده است لحظه لحظه اين انقلاب را تفسير ميكند و اجازه نميدهد تا نابخردان، ناكسان و تندرويان و آناني كه همه خصلتهاي اين ملت عظيم را براي اهداف زودگذر خود ميخواهند با تندروي و با جسارت دستاوردهاي بزرگ اين انقلاب را تخطئه كنند.
آيتالله هاشمي در همه تلاطمها، سختيها و گرفتاريها و شرايط بسيار سخت و سنگين كه در مقاطع مختلف تاريخ انقلاب اسلامي بروز ميكرد، هيچگاه هدف را فراموش نكرد و دچار گرفتاريهاي روزمره نشد و مسائل روزانه و مسائل مبتديانه ايشان را گرفتار نكرد تا از مسائل اصلي و اهداف بزرگ انقلاب يك لحظه جدا شود و آنها را ناديده بگيرد.
حضرت آيتالله هاشميرفسنجاني علاوه بر خصايص انقلابي، اسلامشناس و مفسر بزرگ قرآنكريم بود. ايشان علاوه بر تفسير با تأليف كتابهايي براي رهروان خويش مسير راه را مشخص ميكرد كه از ابتداي انقلاب و قبل از انقلاب با نگارش كتابهايي همچون اميركبير و فلسطين شاخههاي اصلي اين مسير روشن شد كه براي آباداني كشور بايد در مسير سازندگي و ماندگاري حركت كرد و براي مبارزه با استكبار و ستمگران نيز حركتهاي انقلابي را تداوم بخشيد.
حضرت آيتاللههاشميرفسنجاني همچنين در مديريت جامعه نيز نقش بسيار ارزندهاي را ايفا كردند. ايشان يك استراتژيست و راهبردگراي بزرگ با اتكا به هوش سرشار بود. حضرت آيتالله هاشميانساني است كه هيچگاه هدفهاي خرد را فداي هدفهاي اساسي و استراتژيك كشور و جامعه نكرد؛ چراكه مديري آيندهنگر بود و اين امر نه تنها در زبان بلكه در بيان، رفتار و منش ايشان قابل مشاهده بود. آيتالله هاشميرفسنجاني يك فرد تصميمساز و تصميمگير بود و در شرايط بسيار سخت كشور هيچگاه اسير مسائل مرحلهاي و جزئي زمان نشد هر چند در اين بين صرفاً در مسائل كلان هم غوطهور نشد و به مسائل جزئي و به مسائلي كه ميتوانست كوچكترين تغيير و تفسير غلطي از فعاليتها و مسير اصلي امام راحل و اسلام و انقلاب ايجاد كند، توجه ميكرد.
حضرت آيتالله هاشميرفسنجاني فردي ريسكپذير، اثرگذار و پيش برنده امور بود كه هيچگاه صرفاً به گذشته و به حال فكر نميكرد و حركت جامعه را رو به سوي آينده و براي آيندهايروشن و هدفمند پيش ميدانست. ايشان همچنين هيچگاه در زمان متوقف نشد و هر روز و هر لحظه در حال حركت و مسيريابي در جهت رفع مشكلات و مسائل بود. ايشان با اين مسلك، كشور و ملت را همراه خويش به سمت و سوي اهداف عالي، بلند نظام و انقلاب اسلامي و ولايت هدايت ميكرد. حضرت آيتالله هاشميرفسنجاني با همه فشارها و تهمتها، با آن همه ناملايمات و سختيها كه بر ايشان گذشت همچون كوهي استوار با قلبي فراخ در مقابل همه آنها مقاومت كرد و بر تداوم مسير انقلابي خويش اصرار ورزيد.»