سيمين جم
مقام معظم رهبري در يكي از سفرهايشان به استان قم درباره اهميت صنايع دستي فرموده بودند: «همه جا شنيده بوديم زنان قم و مردان قم افتخار ميكردند به اين فرشهايي كه در اينجا بافته ميشد و معروف بود، ميگفتند «فرش نخ فرنگ»؛ نميدانم حالا هم به همان صورت معروف است و گفته ميشود يا نه. به مسئله فرششان، به مسئله صنايع دستي ديگرشان اهتمام ورزيده شود؛ اين ميتواند مردم را از درون زندگي خودشان بهرهمند و مرفه كند. ( پنجم آبان 1389)
اين فرمايش صريح و ساده و روشن رهبر معظم انقلاب مرا به ياد روزهايي مياندازد كه تقريباً اكثر زنان و دختران در خانواده سنتي ايران يك يا چند هنر دستي و سنتي بلد بودند و در روستاها هم اگر دختري فرش بافتن نميآموخت انگار چيزي كم داشت، روزگاري كه هنرهاي دستي دختران معيار مهمي براي پيدا شدن خواستگار خوب براي آنان بود. دختري كه هنرهاي خياطي و بافتني و قاليبافي و آشپزي و دهها هنر ديگر را بلد نبود دختري بيهنر محسوب ميشد چراكه يادگيري اين هنرها لازمه تشكيل يك زندگي خوب بود. يك زندگي كه زن پا به پاي مرد در اقتصاد خانواده نقش ايفا ميكرد و نه تنها خانه را از خريد انواع وسايل رنگارنگ و گرانقيمت امروزي بينياز ميساخت، بلكه فروش محصولات هنرهاي دستي و خانگي زنان كمكخرجي براي خانواده محسوب ميشد. آن روزها وقتي ميگفتند دختر فلاني از هر انگشتش يك هنر ميبارد يك غلو يا تعارف نبود، بلكه واقعيت داشت.
اما حالا چه اتفاقي افتاده كه دختران و زنان ما در بازارها و بازارچهها پولهاي زبان بسته را خرج انواع جواهرات زينتي و صنايع دستي چيني و هندي و پاكستاني و البسه تركيهاي ميكنند و خودشان از دوختن يك دستمال هم ناتوان هستند. به نظر ميرسد نسل پيشين و به ويژه مادرها و مادربزرگها در اين زمينه خيلي مقصر هستند. در واقع انتقال دانستهها از نسل پيشين به نسل جديد در اين زمينه بسيار اهميت دارد.
با اين حال خوشبختانه هنوز در روستاها و شهرهاي كوچك موضوع هنرهاي خانگي زنان در قالب حمايت از كارگاههاي كوچك خانگي و توسعه خوداشتغالي دنبال ميشود و هنوز هستند زناني كه با هنر دست خود نه تنها چرخ زندگي را ميچرخانند بلكه به شكوفايي اقتصاد جامعه نيز كمك ميكنند.
اين در حالي است كه ارزش كار زنان روستايي و شهري چه در كشورهاي توسعهيافته و چه در حال توسعه همواره از بعد تاريخي مورد غفلت قرار گرفته است و در اين راستا فعاليتهايي كه از سوي زنان در بازارهاي محلي و همچنين در خانهداري و خدمات خانوار انجام ميگيرد و در اندازهگيري فعاليتهاي اقتصادي كشور ناديده گرفته ميشود.
به هر حال مطالعات نشان ميدهد كه زنان مولداني فعال بوده و در فرآيند توسعه و ايجاد ثروت در جهان سهم مهمي دارند، بخصوص زنان روستايي در كشورهاي در حال توسعه كه در پايداري نظام اقتصادي روستايي نقش اساسي را ايفا ميكنند. همچنين بررسيها نشان ميدهد فعاليتهاي زنان در صنايع دستي، قاليبافي، زيلوبافي، حصيربافي و ديگر صنايع دستي بيشتر از فعاليت آنها در توليد محصولات غذايي بوده است و اغلب بين 50 تا 70 درصد افراد شاغل در بخش صنايع دستي را زنان تشكيل ميدهند.
افزايش درآمد خانوار، بالا رفتن رفاه خانوار، كاهش فشار مالي بر سرپرست خانوار، امنيت اقتصادي، پيشگيري از مهاجرت خانوار به شهرها از جمله نتايج مثبت حضور زنان در صنايع دستي است.
بانوان هنرمند، با دستان ظريف خود نه تنها محصولات هنري بينظير و زيبا خلق ميكنند بلكه با دستان خود حتي كمكي براي مخارج خانواده هستند. هنرهاي خانگي و صنايع دستي بانوان ميتواند چراغي براي رونق مشاغل خانگي و توليد و اشتغال باشد و هم در عرصه اقتصادي و هم اشتغال جامعه مؤثر باشد. از سويي حمايت از اين توليدات ميتواند بستر تحقق اقتصاد مقاومتي و رشد و توسعه اشتغال و توليد ملي باشد.
علاوه بر آنچه در خصوص نقش زنان در اين زمينه گفته شد بدون شك يكي از افتخارات هر ملت و كشوري، صنايع بومي و دستي آن كشور است چراكه اين صنعت و به عبارتي اين هنر- صنعت بيبديل و بيرقيب حاصل ذوق و هنر، سليقه، ابتكار و خلاقيت هنرمندان و صنعتگران عزيزي است كه صبورانه آداب، سنن و رسوم و در يك كلام پيام فرهنگي نسلها را در محصولات توليديشان متجلي كرده و از آن پاسداري ميكنند.
ويژگيهاي ارزنده ديگري كه در اين گونه صنايع وجود دارد بومي و ملي بودن و به تعبير مقام معظم رهبري درونزا بودن، غيروابسته بودن، قابليت ايجاد و توسعه در كليه مناطق شهري، روستايي و عشايري بودن، عدم نياز به كارشناسان خارجي، دسترسي آسان به مواد اوليه و ابزار كار مختصر و ارزان، ارزش افزوده بالا، عدم نياز به سرمايهگذاري زياد، بسترسازي براي توسعه صنعت گردشگري، عدم آثار مخرب زيست محيطي، ايجاد درآمد مكمل و قدرت بالاي اشتغالزايي است.
صنايع دستي در عين حال اثرات قابل ملاحظهاي در برطرف كردن يا تخفيف و تعديل مسائل اجتماعي و توسعه اقتصادي دارد. ايجاد اشتغال مولد و درآمد براي گروههايي از افراد در شهرها كه داراي ذوق و هنر بوده و مايلند تا با پرداختن به يكي از رشتههاي صنايع دستي از اين رهگذر امرار معاش كنند از جمله اين آثار است. ايجاد اشتغال جنبي و درآمد مكمل براي روستاييان و خانوادهشان در فاصله زماني بين كاشت و داشت محصول و نيز در اوقات فراغت از ديگر اثرات توجه به صنايع دستي خانگي است. توسعه هنرهاي سنتي و خانگي و صنايع دستي همچنين موجب جلوگيري از مهاجرتهاي بيرويه به شهرها و استقلال اقتصادي خانوارها ميشود. تقويت روحيه ابتكار در افراد و امكان بهكارگيري ذوق و خلاقيتهاي فردي در امر توليد انواع محصولات صنايع دستي به عنوان ارزندهترين هنر كاربردي كشورمان مورد ديگري است كه ميتوان به آن اشاره كرد. توسعه صادرات غيرنفتي و تأمين بخشي از درآمد ارزي موردنياز، معرفي و حفظ ارزشهاي فرهنگي، آداب و رسوم ديرينه و اصالتهاي موجود در جامعه، زمينهسازي براي ايجاد صنعت مستقل و غيروابسته كشور از ديگر مزيتهاي توسعه صنايع دستي است.
در خاتمه بايد گفت توجه دوباره به احياي هنرهاي خانگي و صنايع دستي در ميان دختران و زنان نه تنها بازگشت دوباره به فرهنگ توليدمحور خانواده است، بلكه در شرايط اقتصادي كنوني گامي بلند در راستاي تحقق اهداف اقتصاد مقاومتي محسوب ميشود.