گفتوگو: زهرا چيذري
حركتهاي اعتراضي شكلگرفته در كشور ظرف مدت زمان كوتاهي به اغتشاش كشيده شد و به شكستن شيشه بانكها و اماكن عمومي و كشته و زخمي شدن تعدادي از هموطنانمان منجر شد. در اين بين شبيه به جريانات سياسي و فتنه 88 از آن سوي مرزها گروهي ابتكار عمل را به دست گرفتند. اظهار شعف علني محمد بن سلمان و ترند شدن ناآراميهاي ايران در توئيتهاي سعوديها در كنار حمايت چهرههايي همچون ترامپ از اين اغتشاشات نشان ميداد مطالبه مردمي و حركت اجتماعي شكل گرفته بستر مناسبي شده تا در اين ميان بعضيها مغرضانه از آب گل آلود ماهي بگيرند. سير شعارهاي مردمي هم از مطالبات اقتصادي به سمت شعارهاي سياسي كشيده شد. جالب اينكه زمان و مكان و در واقع برنامه تجمعات در كنار شعارهاي آن از طريق برخي كانالهاي تلگرامي اطلاعرساني ميشد و در نهايت كار به جايي رسيد كه دولت براي در دست گرفتن كنترل اوضاع ناگزير به فيلتر موقت تلگرام شد. همين اقدام كافي بود تا اوضاع تا حد زيادي تحت كنترل در آيد و با دستگيري عاملان اغتشاشها آرامش به كشور بازگشت. با اين وجود ناآراميهاي اخير حكايت از چالشها و ريشههايي داشت. چالشهايي كه زير پوست جامعه جاري است و به اين شكل و شمايل نمود پيدا كرد. حتي با پذيرش انحراف اين حركت و دخالت غرضورزانه بيگانگان در تغيير ماهيت آن نميتوان بر ريشههاي شكلگيري چنين حركتي چشم بست؛ چراكه با باقي ماندن ريشهها هر لحظه ممكن است چنين ناآراميهايي زمينه بروز و ظهور بيابد و بديهيترين اتفاق در چنين بزنگاههايي سربرآوردن مغرضان و بدخواهان براي سوءاستفاده و مصادره حركتهاي مردمي براي دستيابي به مطامع خاص خودشان است. ريشهها و عوامل شكلگيري اين اعتراضات و تبديل آن به اغتشاش در ميزگردي با حضور دكتر مجيد ابهري، آسيبشناس اجتماعي و متخصص علوم رفتاري و عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي و دكتر شهرام وزيري، روانشناس و عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي بررسي كردهايم كه در ادامه ميآيد.
موضوع ميزگرد ما بررسي و ريشهيابي ناآراميهايي است كه چندي پيش شاهد آن بوديم. با توجه به فرونشستن اعتراضات آيا ميتوان اينگونه تحليل كرد كه اين اعتراضات در برهههاي ديگري به وجود میآید؟ با توجه به طرح اين موضوع تلاش داريم اين پرسش را به بحث بگذاريم كه ریشه این اعتراضها را باید در کجا جستوجو کرد؟ از سوي ديگر ميخواهيم نگاهي داشته باشيم به نقش شبكههاي اجتماعي فارغ از آن چيزي كه در مورد ساماندهي اغتشاشات طرح و بيان ميشود. ما در اين ميزگرد به دنبال پاسخ اين پرسش هستيم كه نمايش شكاف طبقاتي در شبكه اجتماعي در ايجاد حس محروميت و تحريك عقدهها و شكافها آيا تأثيري داشته است يا خير؟ از طرفي ميخواهيم صفحات اينستاگرامي همچون بچه پولدارها، شاخها و... را در شكلگيري حس محروميت و نقش آن در اعتراضات اخير بررسي و تحليل كنيم.
ابهري: از نظر بررسي رفتاري و ماهوي اين آشفتگي و اغتشاشات چند وقت اخير بايد بگويم اين اعتراضات با فتنه 88 كاملاً متفاوت بود چه در زيرساخت و چه در روبنا. فتنه 88 برنامهريزي شده از قبل بود و ريشه در زيرساختهاي سياسي داشت، اما اين آشفتگيهاي اجتماعي اخير زيرساختهاي اقتصادي- اجتماعي داشت و ريشههاي آن نيز به سالهاي اخير باز ميگردد.
همچنين در يك بررسي كلي ميتوان گفت كه در حدود 95 درصد از شهرهايي كه اعتراضات اخير در آنجا حادث شد ما شاهد اعتراضات و تجمعاتي به دليل اعتراض به مؤسسات و صندوقهاي مالي بوديم. مؤسسات و صندوقهايي كه سرمايه مردم را گرفته و برنگردانده بودند. اگر اين مؤسسات مجاز بودند كه بايد دولت پاسخگو در اين زمينه باشد و اگر هم مجوز نداشتند بايد بررسي شود كه اينها چگونه قارچ گونه رشد كرده و پول و سرمايههاي مردم را بلعيدهاند. متأسفانه بايد گفت به رغم وجود اين مشكل هنوز كسي در اين زمينه پاسخگو نيست. اين يك بخش ماجرا.
در اين خصوص بايد به فاحش شدن شكاف طبقاتي بين مردم نيز اشاره داشت. ما امروزه در جامعه خودمان ميبينيم كه مردم براي تأمين جهيزيه دختر خود يا براي تأمين هزينه تحصيل دانشگاه فرزندان خود اقدام به فروش كليه خود ميكنند و در عين حال در همين جامعه شاهد هستيم كه جواناني 23، 24 ساله سوار بر آخرين ماشينهاي مد روز و لوكس خود در شهر رژه نمايش ثروت گذاشتهاند. مردم مدام ميبينند كه چطور ميلياردرها شوآف ميكنند، ميبينند كه گوشتهاي كيلويي يك ميليون تومان و هويج كيلويي 90 هزارتومان خريده ميشود. با مقايسه اين وضعيت با شرايط خود، مردم نسبت به كاركرد و عملكرد كل نظام بدبين ميشوند.
از سوي ديگر هم بايد گفت برخلاف برخي كه از نقش جريانهاي سياسي در تحريك اعتراضات سخن به ميان ميآورند معتقدم اين خود مردم بودند كه خودجوش اعتراض كرده و مطالباتشان را فرياد زدند و دقيقاً وقتي دريافتند مطالبات آنها از سوي بيگانگان در حال انحراف است و از آن سوءاستفادههاي ديگري ميشود از حركت ايستادند، اما مطالباتشان همچنان وجود دارد. سكوت فعلي مردم به معناي اقناع آنها و فراموشي مطالباتشان نيست. معتقدم آرامش فعلي مردم به معناي گذشتن از خواستهايشان نيست. متأسفانه شرايط اقتصادي مناسب نيست و گراني بيداد ميكند و تأسف بارتر اينكه كسي در اين زمينه پاسخگو نيست.
در مجموع بايد بگويم كه اين اعتراضات در جهت واكنش به فشارگرانيها، حقكشيها، تبعيضها و شكافهاي اجتماعي است كه در ميانه راه وقتي تلاشهاي بيگانگان براي انحراف آن مشاهده شد و عدهاي اموال عمومي را به آتش كشيده و آسيبهايي به بيتالمال وارد كردند، متوقف شد.
به نظرم بايد در اين زمينه مسئولان پاسخگو باشند، اما كسي در اين زمينه مسئوليت نميپذيرد و همين عدم پاسخگويي و شفافيت موجب ميشود كه برخي از مردم سراغ رسانههاي بيگانه و شبكههاي اجتماعي رفته و اين شبكهها نيز به مردم جهتدهي خاص دهند.
آقاي دكتر وزيري، آقاي ابهري ديدگاههاي خودشان را به لحاظ جامعه شناختي از اعتراضات اخير مطرح كردند، ديدگاه شما در اين زمينه چيست؟
به نظرم بايد ميان كساني كه با اشاره به اعتراضات عوامفريبي ميكنند با كساني كه نگاه غيرجانبدارانه و معقول به اين اعتراضات دارند، تفاوت قائل شد. از طرف ديگر بايد بگويم نهايت بيخردي است اگر باور نداشته باشيم كه هر كشوري به تحولات خاص كشورهاي ديگر چه دوست و چه دشمن توجهي نداشته و بر اساس آن سرمايهگذاري نميكند. طبيعي است وقتي در امريكا اعتراضاتي ميشود،صداوسيماي ما اين اعتراضات را برجسته ميكند همين اتفاق نيز به صورت طبيعي در مواجهه امريكا با اتفاقات كشور ما دنبال ميشود.
در ادامه بايد بگويم در خصوص اين اعتراضات، مسئله ايجاد نظام طبقاتي و ناتواني دولت نيست. بعضي از منتقدان يادشان رفته كه در زمان دولت احمدينژاد ارز قيمتش به سه برابر افزايش يافت خب، چرا در آن برهه مردم اعتراض نكردند؟ بايد بپذيريم تا زماني كه زمينه وجود داشته باشد، شعارهاي تندي هم مطرح خواهد شد. همچنين بايد بگويم كه گروه اشراف اصلاً در دايره من و شما نيست. همه اينها جزو گروههاي رانتخوار هستند. شما يك استاد دانشگاه نام ببريد كه لامبورگيني داشته باشد، اما من ميتوانم چهار آقازاده نام ببرم كه اين خودرو را سوار ميشوند.
به نظرم مردم از دوگانگيها گلايه دارند از شكافها ميان شعارها و عمل. از اين گلايه دارند كه به وضوح ميبينند كه عدهاي از سادهزيستي ميگويند اما خودشان بوقلمون خور هستند. قبلاً اين شكاف شعارها و عملها ديده نميشد، اما الان در كسري از ثانيه اين موارد در شبكههاي اجتماعي نشر و بازتاب مييابد. نميشود جلوي جريان فهميدگي مردم را گرفت.
به نظرم بايد نگاهي معقولانه به اتفاقات اخير داشته باشيم. ما آمدهايم يك گروه را مجزا و آنها را از همه مواهب بهرهمند كردهايم. مردم هم اين مواهب و مزايا را حق اين گروه نميدانند. در مجموع بايد بگويم كه نارضايتي وجود دارد و خواهد داشت. مردم بايد بتوانند نارضايتيهاي خود را اعلام كنند. ديگر اينطور نيست كه به مردم بگوييم شما متوجه نيستيد و فهمي در مسائل نداريد، دوره اينگونه فكرها و بيانها گذشته است. همچنين بايد توجه و تأكيد داشته باشيم كه اين فرهنگ بايد بهوجود بيايد كه مسئول به معناي ارباب نيست. مسئول به معناي رئيس نيست. مسئول بايد پاسخگو بوده و خادم مردم باشد. از طرف ديگر بايد بگويم بخشي از كساني كه در حاكميت نقش دارند به دليل قرار گرفتن در مسير مسئوليتها به نوعي از رانتهايي برخوردار شدهاند كه اينها قابل پنهان كردن نيست. پس بياييم شعارهايمان را با عملهايمان يكي كنيم.
به نظرم به جاي اينكه مردم را در مسير افكار خودمان قرار دهيم بياييم صادق باشيم و خودمان را در مسير درست قرار دهيم.
آقاي ابهري، چقدر انتقادات آقاي دكتر وزيري را قبول داريد؟
آقاي وزيري عرض بنده را نقض نكردند بلكه به شكل ديگري بيان فرمودند. به نظرم نارضايتي هميشه بوده و خواهد بود و دشمنان هم از اين فرصتها استفاده كرده و تلاش ميكنند كه بهرهگيري كنند. ما در قبال مردم بايد پاسخگو باشيم، اما در شرايط كنوني كسي پاسخگو نيست. بنده عضو جريان سياسياي نيستم اما اين را ميفهمم كه مردم توقع دارند كه دولت خودش را از مردم دانسته و پاسخگو باشد و در لحظات دشوار و سخت در كنار آنها باشد و كمك كند. اينكه بياييم بگوييم ماهانه مبلغي را به افراد مستضعف كمك كنيم اين كمك نيست، اين خدشهدار كردن عزت نفس افراد است. مردم امروز در فضاي مجازي واقعيت زندگي خود را با زندگي برخي از افراد در صفحات فضاي مجازي تحت عنوان بچه پولدارها، شاخها، لوكسها و... مقايسه ميكنند و فرزندان آنها يا به پدران خود بابت ناتوانيشان معترض ميشوند يا شيوه نبوغ! اين افراد را جويا ميشوند.
ما نميتوانيم بگوييم كه همه مسئولان بد هستند بلكه ما با آنهايي كه از رانت و ويژگي و مواهب مسئوليت خود سوءاستفاده ميكنند، صحبت داريم. ما مسئولاني داريم كه نه اهل رانت بوده و نه فرزندي خارج از كشور دارند، اما برخي از مسئولان اينگونه نيستند. اين مسئول ابتدا بايد خودش را درست كند و بعد خانوادهاش را و بعد بيايد ادعاي اصلاح جامعه را داشته باشد. به نظرم مشكل آنجاست كه حرفهايي ميزنيم و خودمان به آن عمل نميكنيم. مسئولان بايد در اتاق شيشهاي باشند. اينگونه نباشد كه يك نفر را براي دزديدن چند گوسفند دستش را قطع كنند و آن وقت مردم ببينند كسي كه رانتخواري و اختلاس كرده آزادانه مشغول قدم زدن باشد. مردم اينها را ميبينند و در قياس دچار يأس و سرخوردگي ميشوند.
مردم واقعاً مشكلات زيادي دارند. تفاوتها و تبعيضها را ميبينند، مسئولان بايد اين مشكلات را كاهش داده و در جديترين اقدام به ويژهخواريها پرداخته و زمينه ريشه كني آنها را تا حد ممكن كاهش دهند.
وزيري: بهتر است تأكيد كنيم كه مردم الزاماً با ثروتمندان مخالف نيستند. مردم با ثروتي كه از راه نامشروع به دست آمده است، مخالفند. مردم توجه دارند كه خود سرمايه بالذات مذموم نيست.
ابهري: بله، اين مسئلهاي كه اشاره داشتيد، درست است. مردم با سرمايهاي كه با يك امضا و يك رانت و به دليل وجود مواهب يك برادر بهوجود آمده است، مخالفند.
وزيري: ببينيد، مردم برخي سرمايهها را به تلاش، سختكوشي، برنامهريزي و هدفمندي افراد نسبت ميدهند و مشكلي با آن ندارند، اما برخي از اين نمايش ثروت را به رانتخواري و سوءاستفاده از موقعيتها و مسئوليتها نسبت ميدهند. مردم ميان اينها تفاوت و تمايز قائل هستند.
ابهري: آقاي وزيري، لازم است در خصوص نكته شما، نكتهاي را اضافه كنم و آن اينكه اين نوكيسهها و تازه به دوران رسيدهها هستند كه به شوآف و نمايش ميپردازند. اتفاقا آنهايي كه اصيل بوده و هستند هيچ وقت وارد اين فضاي نمايش نميشوند. كساني كه نو كيسه هستند به سمت نمايش ميروند وگرنه كساني كه با زحمت و سختكوشي اندوختهاي كسب كردند به اين رفتارها روي نميآورند.
وزيري: بله. دقيقاً. به نظرم اين نوكيسهها و تازه به دوران رسيدهها هم حتي خرج كردن پولشان را هم بلد نيستند.
ابهري: معتقدم، مردم از اين شوآفها ناراحتند. شما اگر به اين آدمهاي تازه به دوران رسيده نگاه كنيد، ميبينيد كه اين افراد و فرزندانشان در چارچوب نمايش فعاليت ميكنند و اينها با نمايشها و با عقدهگشاييهايشان به شدت روي اعصاب مردم ميدوند و اين مسئله مردم را آزرده ميكند.
ما ابتداي انقلاب شايد بيش از الان با مشكلات اقتصادي مواجه بوديم، اما چه شده است كه هم اكنون همان مردم اينك معترض ميشوند. به نظر شما آيا اين مسئله ناشي از بروز و ظهور عيني شكافها نيست؟
ابهري: شما اگر الان نگاهي به برخي از صفحات شبكههاي مجازي بيندازيد ميبينيد كه برخي افراد حيوانات خانگي خود را به نمايش ميگذارند و قيمت مثلاً 20 ميليوني براي گربه خود گذاشته و به آن هم تفاخر ميكنند. به نظرم اينگونه نمايشها در جامعهاي كه محتاج به نان شب است، موجب اذيت شدن مردم ميشود. ما به جد خواستار آن هستيم كه به عدالت اجتماعي توجه شود، حالا نميخواهيم همان عدالت علوي عقيل و علي پياده شود، اما بايد به حد نسبي و به حدي كه برازنده قانون اساسي است اين مسئله را دنبال كنيم. حالا در اين زمينه نبايد به دنبال متهم كردن اين دولت و آن دولت باشيم. ما بايد سيستم را درست كنيم. سيستم ما رانتپرور است. سيستم ما امضاي طلايي پرور است.
وزيري: دليلش به نظرم همان ميداندار شدن اربابهاست. كساني ممكن است ارباب هم نباشند اما به خودشان به دليل اينكه پست دارند اجازه ميدهند كه رئيس مردم باشند، اما مردم ميگويند ما ميبينيم و ميفهميم. به نظرم بايد در حركتي فرهنگي از خودمان و اطرافيانمان شروع كنيم وگرنه ممكن است در صورت ادامه اين وضعيت دوباره شاهد اعتراضات باشيم. شما اگر دقت كنيد در هر كشوري اعتراضات رخ ميدهد. در آنجا سعي ميكنند كه اوضاع و احوال را بهسازي كنند و ببينند كه كجاها آسيب وجود داشته و در جهت كاهش آسيبها گام برداشته و آن را درمان كنند. در شرايط كنوني متأسفانه چارچوبي وجود ندارد كه بر اساس آن اقدام شود.
آقاي دكتر وزیری! بخشي از اعتراضات مردم به هرحال بر اساس مطالبات بود و در اين شكي نيست، اما بخشي از اين مسئله كه بانكها را آتش ميزنند و تخريب اموال عمومي ميكنند آشوب است، اين مسئله را قبول داريد؟
وزيري: گاهي من بدون اينكه بدانم، در مسيري هدايت شده حركت ميكنم. اينكه كسي شيشهاي را شكسته ممكن است توسط بيگانه تحريك شده باشد، اما عامل آن سيستم بيگانه نيست. اين را هم اضافه كنم كه به نظرمن مديريت اين اعتراضات، مديريت خوبي بود. مديريتي با كمترين برخورد، با كمترين تعارض و كمترين صف آرايي در مقابل مردم. بايد آفرين گفت. به نظرم اينها از كارداني سيستم نشئت ميگيرد. معتقدم اين كارداني بايد در ساير حوزهها نيز وجود داشته باشد. نبايد همه چيز را سياسي كنيم و به دولت نسبت دهيم. بايد آسيب شناسي كنيم و با رفتاري عقلايي مانع از تكرار حواث شويم؛ چراكه كاهش آسيبها منجر به تضمين بقاي ما ميشود.
آقاي دكتر ابهري! اگر موافق باشيد به بررسي اعتراضات و فضاي مجازي و سوءاستفاده از اين موضوع در شبكهها بپردازيم.
ابهري: بله، ببينيد اصولاً ما، يعني مسئولان و ملت غافلگير ميشويم. اتفاقاتي كه ميافتد ما را غافلگير ميكند. ما در خصوص فضاي مجازي هم غافلگير شدهايم. چندين سال پيش نسبت به فضاي مجازي هشدارهايي داده بوديم اما در آن مقطع برخي ميگفتند حالا بگذاريد بيايد ببينيم چطور ميشود و نتيجه ميشود غافلگيري. ميشود اينكه حدود 40 ميليون نفر عضو تلگرام ميشوند. در حال حاضر ميزان ارسال پيام در اين پيامرسان در اختيار ايرانيهاست و بيش از يك ميليارد پيام از سوي ايرانيها در تلگرام ارسال شده است.
ما متأسفانه به جاي اينكه در خصوص استفاده و بهرهمندي از فضاي مجازي آموزش دهيم به دنبال فيلترينگ ميرويم. راهحل اين مسئله فيلتر نيست. راه درست آن آموزش است و ايجاد شبكه رقيب براي تلگرام. همه براي مسائل خاص سراغ تلگرام نميروند، مردم براي ارتباطات و سرگرمي به اين پيامرسان رجوع ميكنند. وقتي زندگي ما جمعي انفرادي ميشود، مشكلات پديد ميآيد.
به نظرم فرزندان ما خيلي منطقي هستند اگر با آنها با منطق و استدلال در خصوص اين شبكهها صحبت كنيم، ميپذيرند، اما اگر با زور باشد، نتيجه معكوسي خواهد داشت. تا وقتي بخواهيم سلبي برخورد كنيم، مسئله معكوس ميشود. ما در آموزههاي ديني هم داريم كه انسان حريص است و آن را از هر چه منعش كنيد نسبت به آن حريصتر ميشود. نميشود ما جوانان را از چيزي منع كنيم و در عوضش چيزي به آنها ندهيم.
به نظرم ما بعد از انقلاب چند كار فرهنگي خوب داشتيم و بايد در همين چارچوب و همين مدلهاي موفق هم براي جوانانمان برنامهريزي كنيم. اين كارهاي خوب عبارتند از: نذر فرهنگي، اردوي راهيان نور، اعتكاف و راهپيمايي اربعين.
ما اگر براي جوانمان برنامهريزي نكنيم، ديگران براي آن برنامهريزي ميكنند و توجه آن را به سمت فضاي خاص در شبكههاي اجتماعي سوق ميدهند.
وزيري: اگر بدانيم مردم نه تنها كمتر از ما نميفهمند شايد بيشتر هم بفهمند آن وقت وضعيت بهتر ميشود و ميتوانيم با احتياط وارد برخي از فرآيندها شويم. مسئولان بايد هوشيار باشند وقتي كه چيزي به مردم ميگويند و مردم سكوت ميكنند دليل بر اين است كه مردم متوجه نيستند، مردم حرمت نگه ميدارند كه حرفي نميزنند. مردم براي اينكه شرايط دشمن شادكن نشود، صحبتي نميكنند.
در واقع شما معتقديد اين ماجراي اعتراضات و سكوتها ميتواند حامل اين هشدار باشد كه اين اعتراضات تكرارشدني است؟
وزيري: بله، اين هشدار قابل طرح است.
ابهري: ما در ماجراي آشفتگيهاي اجتماعي ميتوانيم به ضعف برنامهريزيهاي فرهنگيمان اشاره كنيم. متأسفانه در 30 سال گذشته ما بيشتر كنترل داشتهايم تا پيشگيري. 22 سازمان و نهاد مسئول در زمينه مسائل فرهنگي و اجتماعي داريم اما نتيجه كار آنها متأسفانه شده است آمار معتادان.
در حال حاضر تمام آسيبهايي كه در كشور ذكر ميشود در ساير كشورها بيشتر است، اما ما نبايد غفلت كنيم. ما عقيده داريم كه باورهاي اجرايي و سياستهاي ما بر اساس ارزشهاي ديني است. ضعف برنامهريزي فرهنگي باعث شده است ما از فرزندانمان غفلت كنيم. بايد بگويم كه مسئله گسست نسلها يكي از تهديدهاي بزرگ و دغدغه اصلي ماست. الان ما ميبينيم كه فرزندانمان علاقهاي به شركت در فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي والدينشان ندارند و در باورهاي آنان شريك نميشوند. ما براي حل اين مشكلات بايد بر اساس واقعيتهاي جامعه در خانواده و آموزش و پرورش برنامهريزي كنيم.
كتابهاي درسي ما براي 70، 80 سال پيش است و در شرايط كنوني برخي از محتواهاي آن به درد نسل امروز نميخورد.
ما در حوزه آسيبهاي اجتماعي متأسفانه كمكاري كرده و پيشگيري نكردهايم. خانوادهها به دليل مشكلات اقتصادي و فرصت كم بابت تأمين نيازها، از فرزندان خود غفلت كردهاند كه موجب شكلگيري آسيبهاي اجتماعي همچون دختران فراري، اعتياد و خودكشي شده است.
از سوي ديگر بر اين باورم كه شبكههاي اجتماعي بايد به عنوان يك اهرم در اختيار نهادهاي فرهنگي قرار گيرند. يعني اينها بايد از اين شبكهها براي تبديل تهديدات به فرصتها بهرهگيري كنند. شبكههاي اجتماعي يك ابزار براي ارتباطگيري و بسيجكنندگي هستند.
ما متأسفانه در توزيع آموزش و پرورش هم دچار تبعيض هستيم. ما مدارسي داريم با امكانات خاص از آن طرف هم كلاسهايي داريم كه در كپرها تشكيل ميشود با حضور 70، 80 نفر از دانشآموزان. اين تبعيضها باعث ميشود كه جوانان به دليل نبودن فضاي آموزش و سرگرمي به گوشيها پناه ببرند و در معرض محتواهايي در زمينه باورهاي كاذب، مسائل جنسي و... قرار بگيرند.
به نظرم يكي از دلايل ديگر نارضايتي مردم در اين اعتراضات آوردن كشمكشهاي سياسي به سطح مردم بود. مردم وقتي ميبينند كه چطور مسئولان عليه هم حرف ميزنند دچار يأس و نااميدي ميشوند. اين تزريق يأس و نااميدي به بدنه مردم و عدم پاسخگويي مسئولان و نبودن فرهنگ عذرخواهي باعث بهوجود آمدن برخي مشكلات ميشود.
شما به بحث صفحاتي در شبكههاي مجازي اشاره داشتيد و به موضوع شوآفها. همچنين بحث شكافهاي آموزشي را مطرح کردید، به نظر شما اين شكافهاي آموزشي خود باعث تقويت شكافهاي طبقاتي نميشود؟
ابهري: شايد اين صفحات شبكههاي مجازي براي اين راهاندازي شد كه ايدهاي بود براي تشويق جوانان جهت توليد محتوا و ايده كه پس از خلق آن، محتوا و ايده را در فضاي مجازي به اشتراك بگذارند. متأسفانه بسياري عقده ديده شدن دارند و در همين چارچوب اقدام به گرفتن سلفيهاي خطرناكي ميكنند كه حتي به قيمت از دست رفتن جان ميشود. به نظرم خيلي از بچهها كه علاقه به ديده شدن دارند ميآيند در اين صفحات فعال ميشوند. مثل صفحاتي همچون بچه پولدارها، لوكسها، شاخها و...
نكته ديگر اينكه برخي از اين افراد نيز از اين صفحات براي درآمدزايي استفاده كرده و براي حضور افراد نرخ تعيين ميكنند. به نظرم اينها به خاطر ضعف در مديريت فرهنگ شادي و نشاط است. هيچ ديني به اندازه اسلام بهانه براي شادي ندارد و ما ميتوانيم از آموزههاي ديني براي مديريت شبكههاي اجتماعي استفاده كنيم.
از طرف ديگر بايد بگويم كه برخي براي مطرح كردن خودشان دست به هر كاري ميزنند و اين بر ميگردد به ضعف آموزش و برنامهريزيها. به نظرم آموزش دادن، بيان خطرات و ايجاد شبكههاي بومي تنها راه مقابله در اين زمينه است.
يعني شما بر ضرورت طراحي شبكههاي بومي و سرمايهگذاري روي آنها تأكيد داريد؟ اما بايد در اين زمينه هم اشاره كرد كه اين شبكههاي بومي يا درست تبليغ نميشوند يا اينكه اقبالي به آنها وجود ندارد، نظر شما در اين زمينه چيست؟
ابهري: ما اگر پيامرساني دقيقاً با همان امكانات تلگرام هم درست كنيم برخي اعتمادي براي حضور در آن ندارند. ما بايد اعتمادسازي به صورت غيرمستقيم كنيم. برخي ميگويند ما داخل اين شبكههاي اجتماعي داخلي نميآييم؛ چراكه ممكن است اطلاعات را رصد و چك كنند. اين قبيل صحبتها به دليل بياعتمادي نسبت به سيستم بهوجود آمده است. به نظرم اين صحبتها به دليل عدم ورود رسانهها براي آگاهسازي و كمكاري نهادهاي فرهنگي است. ما بايد به طور غيرمستقيم ابزاري ارائه كنيم كه جوانهايمان به آن اعتماد داشته باشند و از آن استفاده كنند. در اين زمينه هم نبايد عجله كرد. بايد اعتمادسازي كرد و اين اعتمادسازي و كار فرهنگي هم بطئي و آرام بايد باشد.
به نظر شما ميتوانيم بگوييم كه تلگرام در اعتراضات اخير نقش خيلي مؤثري داشته است؟
ابهري: در غيبت واقعيتهاست كه شايعه متولد ميشود. وقتي رسانهها اخبار را با تأخير مخابره ميكنند يا همه آن را منتشر نميكنند طبيعي است كه افراد به شبكههاي مجازي رجوع ميكنند. الان سرعت عمل و برقراري ارتباط رايگان از مزاياي اين شبكههاي اجتماعي است. ما در همين اغتشاشات اخير شاهد القاي شبهه، كشتهسازي دروغين، خبرپراكنيها و خبرسازي در همين شبكههاي اجتماعي بوديم كه قابل كتمان نيست.
تيپ افرادي كه در اغتشاشات اخير دستگير شده بودند، نهايتاً جوانهايي بودند 15 نهايتاً 25 ساله. اينها بچههايي بودند كه در شبكههاي مجازي حضور داشتند. شبكههاي مجازي در اين ماجرا نقش پررنگي داشتند كه در آينده هم ادامه خواهد داشت. ما بايد توجه قابل ملاحظهاي براي حضور در فضاي مجازي بر اساس مخاطب شناسي و ذائقه شناسي داشته باشيم.
در نهايت بايد بگويم در اعتراضات واقعيتهاي داخلياي وجود داشت، اما انحراف آن از خارج از كشور صورت گرفت.