كبري آسوپار
دو سه روزي از گفتوگوي تلويزيوني حسن روحاني نگذشته بود كه رئيس دفتر رئيسجمهور اعلام كرد در كمتر از دو هفته، روحاني در يك نشست خبري با حضور خبرنگاران حاضر شده و به سؤالات آنان پاسخ خواهد داد. گفتوگويي كه رئيسجمهور با رشيدپور داشت، موجي از انتقاد را به همراه داشت. ميزان نارضايتيها از گفتوگوي رئيسجمهور آنقدر بود كه حسامالدين آشنا، مشاور فرهنگي رئيسجمهور بعد از ديدن نتايج نظرسنجي توئيتري كه در اكانت توئيتر خود در مورد اين گفتوگو گذاشته بود، در اقدامي غيرحرفهاي آن را پاك كرد. بخش اعظمي از توجهات هم در شب گفت و گوي روحاني با مردم معطوف به مصاحبه كننده بود به جاي مصاحبهشونده! و شايد بتوان گفت آن شب به جاي شب روحاني، شب رضا رشيدپور بود كه بيشتر نگاهها را به خود جلب كرده بود. در هر حال گفتوگوي آن شب روحاني به هدف خود حتي نزديك هم نشد؛ هدفي كه هنگام اعلام خبر گفتوگوي روحاني با مردم توسط رئيس دفتر روحاني بيان شد: «بايد برنامههايي براي جوانان و مردم داشته باشيم كه اميد آفرين باشد. اعضاي كابينه از رئيسجمهور خواستند كه خود رئيسجمهور برنامههاي دولت براي ايجاد تحول، نشاط و شغل را با مردم در ميان بگذارد.» آن گفتوگو نه تنها موجب نشاط و تحول نشد، بلكه اساساً از هر نوع ارائه برنامه جديد كه احتمال تحول آفريني هم داشته باشد، تهي بود. حال روشن است كه حجم گلايهها و نارضايتيها از گفتوگوي تلويزيوني روحاني و نيز سؤالات مطرح شده آنقدر بالا بوده كه دولت تصميم گرفته يك برنامه ديگر براي روحاني بگذارد تا اثرات به جا مانده از گفتوگوي تلويزيوني را كه قريب به اتفاق هم منفي بوده، از خاطرهها پاك كند. حال بايد ديد روحاني چه ميتواند بكند كه از حجم نارضايتيها بكاهد. براي بررسي اين موضوع لازم است نوع نارضايتيها از گفتوگوي روحاني را بررسي كنيم و ببينيم روحاني ميتواند چه تغييري در رويكرد تعاملي خود بدهد كه در پاك كردن اثر گفتوگوي قبلي موفق باشد.
انتقادات معطوف به مشكلات اقتصادي
گفتوگوي روحاني اولين گفتوگوي پس از آشوبهاي دي ماه بود؛ آشوب هايي كه روي مشكلات اقتصادي مردم سوار شد تا بتواند وجههاي براي خود بيابد اما با هوشياري مردم صف بنديها و جداسازيها انجام شد و اعتراضات صنفي مردم راهش را از آشوب و اغتشاش جدا كرد. بخش اول انتقادات به گفتوگوي روحاني از اين جهت است كه مشكلات مردم را اغلب در حوزه معيشتي و اقتصادي ميداند. اعتراض را حاصل فشار اقتصادي و توسط قشر پايين جامعه (به لحاظ اقتصادي) تعريف ميكند و نوع سياستهاي اقتصادي دولت را ماحصل نارضايتي اقشار ضعيف جامعه از وضعيت اقتصادي ميداند. اين نظر البته تماماً هم بر نارضايتي اقشار ضعيف مبتني نيست بلكه ميگويد سياستهاي اقتصادي دولت و خصوصاً نوع بودجه بندي سال 97 به گونهاي بوده كه حتي موجب گلايه اقشار متوسط به بالا هم شده است. صاحبان اين تحليل معتقدند رئيسجمهور در گفتوگوي تلويزيوني خود بايد به طور صريح به سؤالات اقتصادي پاسخ ميداد، بايد طرحهاي ويژه براي تحول وضع اقتصادي كشور ارائه ميكرد و توضيحات قابل قبول در مورد مشكلات اقتصادي مردم ميداد.
روحاني آن شب فقط سعي كرد قول بدهد اما آن شب شب انتخابات نبود كه قولها و وعده و وعيدهاي روحاني بتواند حداقل فايده جمع آوري رأي را براي او داشته باشد. او همه اين قولها را 9 ماه پيش و حتي پنج سال پيش در جريان دو انتخابات رياست جمهوري داده بود و حالا بايد توضيح ميداد چرا اجرايي نشده است! نه مشكلات ارزي ساماندهي شده و نه روحاني آن شب توانست دليلي قانع كننده براي بالا رفتنهاي قيمت دلار ارائه دهد. وعده پايان تحريمها هم عملي نشده و ارتباطات بانكي پس از برجام هم همچنان با مشكل روبهرو است. مشكل مسكن مستأجرها را نتوانسته حل كند و حتي خود به خانههاي مردم نام «قوطي» را داد كه آب و برق هم ندارد! بحران ريزگردها هم كه اتفاق كهنهاي است كه دولت روحاني نتوانسته آن را حل كند و برنامهاي براي رفع آن ارائه نداده است.
انتقادات معطوف به مواضع سياسي
بخشي از انتقادات به گفتوگوي تلويزيوني روحاني از منظر سياسي است. جمعي معتقدند رئيسجمهور بايد آن شب از نيروهاي مسلح انتقاد ميكرد، به آزادي بيان و لزوم خواستههاي سياسي بخشي از مردم جامعه توجه ميكرد و... عبدالله ناصري، فعال سياسي اصلاحطلب و عضو بنياد باران در انتقاد به سخنان حسن روحاني در گفتوگوي تلويزيوني حمله به نيروهاي مسلح و ائمه جمعه و رسيدگي به گروههاي هنري در شهرستانها را دغدغههاي اصلي مردم دانست كه روحاني به آنها نپرداخته است: «رئيسجمهور در گفتوگوي زنده خود نتوانست به دغدغههاي جدي مردم پاسخ دهد... موضع اخير وزير دفاع را كه در آن گفته شد نيروهاي مسلح بايد از فعاليت اقتصادي كنار بكشند، اين خبر بسيار خوبي براي جامعه است. حتماً بايد آقاي روحاني از اين موارد حرف ميزد... مثلاً گروههاي هنري در برخي از استانها بلاتكليف هستند... اما در شرايط حاضر، امامجمعه فلان استان به قانون بيتوجهي كرده و مانع تحقق خواست مردم ميشود. اينها مواردي بود كه بايد روحاني در گفتوگوي خودماني با مردم مطرح ميكرد.»
شايد اين تحليل با اشارهاي از سوي خود روحاني هم بيربط نباشد؛ وقتي اعتراضات دي ماه را بيارتباط با ايجاد فضاي باز سياسي ندانست و تأكيد كرد، مشكل مردم فقط اقتصادي نيست. از اين نگاه روحاني در شب گفتوگو بايد حرفهاي سياسي ميزد تا اين دسته حاميانش خشنود شوند؛ چيزي شبيه همان ميتينگهاي انتخاباتي با دست و سوت و هورا!
2 راه مقابل روحاني
از منظر اول، حسن روحاني در نشست خبري كه گفته شده طي دو هفته آينده برگزار خواهد شد، بهتر است رويكردي اقتصادي داشته باشد، البته با راهكارها و برنامههاي روشن و صريح. بايد بتواند به مردم اميد بدهد و آنان را با برنامهها و سياستهاي اقتصادي دولتش همراه كند اما از منظر دوم صرف دادن شعارهاي سياسي ميتواند مردم را قانع كند.
اين گزارش نميخواهد نتيجهگيري كند كه روحاني با چه رويكردي در نشست خبري پيش رو خواهد توانست به رضايت نسبي مردمي دست يابد، اما صرفاً يادآوري ميكند آنچه توانست مردم را در روزهاي آغازين تجمعات فريب دهد و با خود همراه كند، شعار «مرگ بر گراني » بود. راه مقابل حسن روحاني باز است؛ يا همچنان در فضاي سياسي و كف و هوراي قبل انتخابات باقي بماند يا از برنامههاي اقتصادي با مردم سخن بگويد. فضاي استاديومي انتخابات شايد هيجان داشته باشد، اما دولت اگر در پي ایجاد تحول و نشاط عميق و پايدار در مردم است اين مسير از حل مشكلات مردم ميگذرد و قضاوت سادهاي است كه مشكل مردم اكنون تورم و ركود و بيكاري است يا رفع حصر و آزادي بيان و چه و چه!