مهران ابراهیمیان
انرژي بادي در جهان با شيب بسيار تندي در حال توسعه است و توليد برق از اين انرژي پاك آنقدر مقرونبهصرفه شده كه تمايل كشورها به سرمايهگذاري در توليد برق از سوختهاي فسيلي را تحتالشعاع قرار داده است. دكتر سيدهاشم اورعي، رئيس انجمن علمي انرژي بادي ايران دراينباره معتقد است كه بيش از 13 منفعت اقتصادي، امنيتي و فرهنگي در توسعه اين نيروگاهها وجود دارد كه به دليل كماطلاعي سياستگذاران مسير سرمايهگذاري در توليد انرژي كشور را به انحراف و كاملاً برخلاف مسير جهاني هدايت ميكند. استاد تمام دانشگاه صنعتي شريف و فارغالتحصيل دكتراي برق از دانشگاه كمبريج معتقد است: سياستگذاريهاي اشتباه در حوزه تولید برق نتيجه مداخله نوعي شبه مافيا است كه بر نيروگاههاي حرارتي تأكيد دارند و منافعشان از اين مسير تأمين ميشود. وي البته مشكل عمده را فرهنگي ميداند كه بهخصوص در ميان مسئولان به چشم ميآيد. دراينباره گفتوگويي انجام دادهايم كه بخش نخست آن را در ادامه آمده است.
براي شروع، سابقهاي از استفاده انرژي بادي در ايران و جهان بيان كنيد.
سابقه ثبت شده تاريخ براي استفاده از انرژي باد متعلق به ايران و ايرانيان است كه به 500 سال قبل از ميلاد در منطقهاي از خواف به نام نيش تيفان (به معني نوك طوفان) بازميگردد و بقاياي آسيابها هنوز نيز وجود دارد، اما اولينباري كه براي توليد برق از انرژي باد استفاده شد به 120سال پيش بازميگردد كه دانماركيها و بعد امريكاييها در اينباره ورود كردند؛ لذا ما در حوزه بهرهبرداري از انرژي باد به نوعي گرفتار عقبماندگي شدهايم كه دليل آن مانند خيلي از بخشهاي ديگر معلوم نيست.
هماكنون وضعيت انرژي بادي براي توليد برق در جهان چگونه است؟
طبق تحقيقي كه در دانشگاه استنفورد انجام شده، اگر ما بتوانيم 20درصد انرژي باد را براي برق استفاده كنيم، معادل هفت برابر كل برق مصرفي دنيا است. البته در ابتدا ظرفيتها و توليد انرژي از توربينها كم بود، اما در زمان حاضر و در سال گذشته براي اولينبار مجموع ظرفيت ايجاد شده نيروگاههاي بادي و خورشيدي از فسيلي بيشتر شده است و بانك جهاني اعلام كرده كه از امسال ديگر اين بانك پروژههاي نيروگاههاي سوخت فسيلي را تأمين نميكند.
شما اگر به منحني سرمايهگذاري در اروپا در نيروگاههاي بادي، هستهاي، خورشيدي و فسيلي نگاهي بيندازيد، به شدت در حوزههاي هستهاي و نيروگاههاي فسيلي به شكل خطي شده و نيروي خورشيدي با شيبملايم و نيروي بادي با شيب بسيار زيادي در حال رشد و روبهافزايش است.
دليل اين موضوع چيست؟
دليل مهم آن برخلاف تصور عامه اين است كه تكنولوژي استفاده از انرژيهاي بادي ديگر Hi Tec نيست و در حال تبديل به تكنولوژي عمومي است و تا سال 2024 بناست كه توربينهاي مگاواتي 13 تا 15 بهخصوص در سواحل و دريا بگذارند و حتي در درياها براي كاهش هزينههاي نصب قرار است تا در سالجاري توربينهاي 6 مگاواتي شناور نصب شود. اينها نشانههاي مثبتي در كاهش قيمت تمام شده توليد برق از باد است كه روند سرمايهگذاريها را به سرعت بالا برده است.
دليل اينكه تمايل سرمايهگذاران به باد بيشتر از انرژي خورشيدي است، چيست؟
ضريب تبديل انرژي بادي در ايران ميتواند به 40درصد برسد، درحاليكه در انرژي خورشيدي حدود 18درصد است. اصولاً نيروگاههاي بادي ظرفيتشان بيش از دو برابر خورشيدي است و از منظر اقتصادي بيشتر مدنظر قرار گرفته است.
به علاوه به ادعاي انجمن انرژي بادي اروپا بين سالهاي 2025 تا 2030 چيزي بين 50 تا 100درصد انرژي برقي اروپا از انرژيهاي تجديدپذير تأمين خواهد شد. به عنوان مثال اسكاتلند تا 2020 يعني سه سال ديگر يك ليتر نفت يا يك متر گاز براي توليد برق مصرف نخواهد كرد، به عبارت بهتر و واضحتر، دوران نفت و گاز براي توليد برق به سرآمده است.
وضعيت ما در ايران چگونه است؟
به گفته مسئولان و كارشناسان ما در ايران، ظرفيت نصب شده توليد برقمان 75هزار مگاوات است، درحاليكه پيك مصرف حداكثر 55هزار مگاوات است. در عين حال ظرفيت منصوبه بادي ما حدود 120مگاوات است و كل ظرفيت انرژيهاي تجديدپذير هم 200مگاوات است، اما انرژي برقي كه از منابع تجديدپذير (خورشيد، باد، آب، جزر و مد و...) به شبكه برق متصل ميشود، كمتر از یک دهم درصد است!
همين یک دهم درصد ما براي دانمارك فقط براي بادي 43درصد و براي بادي و خورشيدي در آلمان 67درصد است.
البته ما با اين كشورها از لحاظ توسعه تكنولوژي و اقتصادي هم فاصله بسيار داريم.
قبول، اما توليد برق از باد را با تركيه تقريباً آغاز كرديم (حتي زودتر) كه هم اقليم و هم فرهنگش نزديك به ما است. خب ظرفيت تركيه در زمان حاضر 6 هزار و 500 مگاوات است؛ دليلش هم تحريم نيست. اصولاً تكنولوژي نيروگاه بادي تكنولوژي پيشرفتهاي نيست كه مشمول تحريم باشد.
پس مشكل كجاست؟
موانع در حوزه اقتصادي و فرهنگي قابل بررسي است كه من معتقدم در حوزه فرهنگي ما مشكل جديتري داريم.
ما از آن دست آدمهايي هستيم كه ميخوابيم و دير هم بيدار ميشويم؛ مثالش هم درياچه اروميه است. طوري القا كردند كه انگار درياچه اروميه حوضي بوده و شب خوابيدهايم و صبح بيدار شديم و ناگهان فهميديم كه نصف شب يكي سيفون حوض اروميه را كشيده است يا هواي تهران هم انگار يك نفر هر سال ميآيد و چند روز هوا را آلوده ميكند تا مدارس تعطيل شود! اينها يعني ما چند دهه خواب بوديم، نه اينكه يك شبه اين مشكلات به وجود آمده باشد.
هماكنون 20درصد كل آلودگيها ناشي از فعاليت نيروگاههاي ما است و در اين موقعيت وزارت نيروي ما دنبال اجراي 10هزار مگاوات جديد است! يعني ما در خواب غفلتيم و وزارت نيرو در جهت خلاف حركت ميكند. اين در حالي است كه قانونگذار در تركيه اعلام كرده بايد دوسوم نيروگاههاي كشورش از انرژي تجديدپذير تغذيه شوند.
يعني ما و مخصوصاً وزارت نيروي دولتمردان ما باور ندارند، مطلع نيستند و ايكاش ميدانستند كه نميدانند. به عبارت بهتر اكنون مانند افرادي هستند كه خود را به خواب زدهاند و كسي هم نميتواند آنها را بيدار كند.
شما براي توسعه فرهنگي در انجمن چه اقداماتي انجام دادهاید؟
فرهنگسازي هدف اصلي اين انجمن است، زيرا همانطور كه گفتم يكي از موانع توسعه انرژيهاي تجديدپذير بهطور عام و به انرژي بادي بهطور خاص نبود فرهنگسازي لازم دراينباره است؛ لذا ما براي اين منظور مراكز تحقيقاتي و استانداريها را دعوت به اين انجمن كردهايم و سالانه يك كنفرانس بينالمللي برگزار ميكنيم كه دولتيها، صنعتيها و ماليها را مقابل هم قرار ميدهيم و موانع، مشكلات و ايرادات را بررسي ميكنند و ششمين كنفرانس را نيز در خرداد 97 برگزار خواهيم كرديم.
همچنين هر فصل يك همايش استاني برگزار ميكنيم كه دهمين همايش آن 25 بهمنماه در بوشهر برگزار خواهد شد.
اما در مورد موانع اقتصادي!
گفته ميشود كه قيمت تمام شده انرژي بادي از سوختهاي فسيلي گرانتر است، درحاليكه اين اشتباه است؛ اشتباهي كه از تصميمسازي و ارائه اطلاعات غلط برخي جريانهاي داخلي نشئت گرفته است. امروز به نوعي مافياي نفتي داريم كه دانسته يا ندانسته سياستهاي تأمين انرژي داخل را آنها تنظيم ميكنند، وگرنه در هند هزينه توليد براي هر كيلووات ساعت كمتر از 5 سنت شده است، اما آيا هنديها يك شبه به اين قيمت رسيدهاند، بلكه از صنعت حمايت شد و در رقابت با سوختهاي فسيلي برنده شدهاند.
ادامه دارد...