مسيح محمدي
اين روزها و بعد از پشت سر گذاشتن 2 سالگي اجراي برجام در كشورمان، همچنان بررسي و مداقه كردن درباره آن اگر با چاشني نقد و انتقاد همراه باشد، ممنوع است!
اين ممنوعيت يك مدعاي تنها نيست بلكه واقعيتي است تلخ كه دولتمردان در مواجهه با هر منتقد و يا برنامه تلويزيوني در رابطه با برجام و دستاوردهاي احتمالي اش، واكنش شان سرشار از عصبيت همراه با پرخاش و توهين بوده و هست. آخرين نمونه از اين دست واكنش ها، صدور بيانيه وزارتخارجه درباره محتواي برنامه ثريا و ايجاد برخي پرسش هاي شفاف از پديدآورندگان برجام است كه با ادبياتي به شدت عصبيت گونه و البته مرتجعانه انتشار يافت.
واقعيت اين است كه برجام به عنوان بزرگترین دستاورد دولت یازدهم از سوی دولتمردان معرفی شده است. دستاوردی که منتقدان زیادی هم دارد و مردم همچنان منتظرند تا وعدههای برجامی تحقق یابد و در زندگی روزمرهشان تاثیرات خود را بگذارد. دستاوردی که حسن روحانی ازدواج جوانان، محیط زیست، آب خوردن، کارو اشتغال جوانان، گشایش اقتصادی و ... را منوط به آن کرد و اسامی از جمله «آفتاب تابان»، «فتحالفتوح»، «پیروزی بزرگ ملت ایران» و ... را روی آن گذاشت.
اینک دكتر روحانی شیوه جدیدی برای حمله به منتقدان و دفاع از برجام ابداع کرده است که بیشتر به داستانسرایی و قصهگویی میماند تا شفافسازی درباره نتایج برجام و عمل کشورهای غربی از جمله امریکا به تعهداتی که در این سند توافق هستهای به ایران دادهاند و دولت بر اساس آن قلب رآکتور اراک را با بتن پر کرد. پاسخهایی که بیشتر از آنکه حقوقی و کارشناسی باشند خیالی و داستان است.
ماجرای سیب و گلابیهای برجام در آبانماه سال 1395 حسن روحانی سفری به شهر اراک داشت و در میان مردم استان مرکزی در دفاع از برجام گفت: «ما غاصب را از باغ خود بیرون کردیم و درب باغ به روی مردم باز شده است ولی امروز عدهای کودک به درب باغ آمده و میگویند، سیب و گلابی کجاست که میخواهیم میل کنیم؟ امروز این باغ که نهالهای آن تازه غرس شده آماده باروری است، اما برای به ثمر نشستن صبر لازم است.»
در این سخنان روحانی با استفاده از کلمات «عدهای کودک» به منتقدان برجام حمله کرد و با استفاده از «سیب و گلابی» دستاوردهای برجامی که قرار بود از روز اول همه تحریمها را لغو کند را به آینده موکول کرد.
برجام ابر است؛ رعد و برق برجام را چه کسی دید؟ همچنین حسن روحانی در قصهپردازی دیگری در مراسم روز ملی فناوری هستهای، مورخ یکشنبه 20 فروردین ماه سال جاری گفت: «برجام یک ابر است. این ابر برای اینکه بخواهد ببارد و سرزمین ما را پرآب کند، این جنگل ها، سروها و مراتع است که این ابر را وادار به باران می کنند. اگر پائین سبزه، گل و درخت نباشد، ابر نخواهد بارید. بارش این ابر با این گل ها بود.»
رئیسجمهور ادامه داد: « حالا این که برخی می گویند ما صدای رعد و برق را شنیدیم یا نشنیدیم، بحث دیگری است. شما بارانش را که می بینید حالا رعد و برقش آن بالا بود، شاید شما خواب بودید. شما که باران را می بینید که بر مردم نازل شده است.» كه در اینجا نیز حسن روحانی با اصطلاحاتی چون باران برجام و رعد و برق سعی کرد به منتقدان بتازد.
برجام آفتاب تابان بود/ وقتی ظریف گفت وعده خورشیده و ماه ندادیم! روحانی درحالی چندی پیش برجام را ابر و باران توصیف کرد که در اسفندماه سال 94 درباره برجام گفت: «برجام یک، مانند آفتاب تابان بود و اگر کسی چشمانش را میبندد و میگوید شب است، باید چشمانش را باز کند تا آفتاب را ببیند.»
درحالی که «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان در مهرماه سال 95 به آمریکا سفر کرد و در نشست اندیشکده شورای روابط خارجی گفت:« تیم مذاکرهکننده و دولت به مردم وعده خورشید و ماه یا هر آنچه که در این مابین است را نداده بود و هرگز هم نگفته بود که این توافق، تحریمهای اولیه آمریکا را هم برمیدارد.»
هووهای که میخواهند نوزاد برجام را بکشند! داستان سراییهای شیخ اعتدال در زمان ثبت نام کاندیداتوری انتخابات دوازدهم هم ادامه یافت و حسن روحانی در حکایتپردازی تازه گفت:« هووهایی که بارها به قصد کشتن نوزاد برجام تصمیم گرفته بودند نمی توانند سرپرست خوبی برای این فرزند باشند.»
تعبيرات عجيب رئيس جمهور در تمجيد از برجام و تخطئه منتقدان به نوعي يادآور واكنش صهيونيست ها در رابطه با دروغي مانند هولوكاست است!
به عنوان نمونه روحاني با اصرار عجيبي سعي دارد كه برجام به عنوان يكي از افتخارات بشري در كتب درسي برخي مقاطع تحصيلي گنجانده شود. از طرفي سالروز اجراي آن با ضرب و فشار شوراهاي عالي كشور كه شخص رئيس جمهور يا بر آنها احاطه دارد و يا خودش رئيس آنهاست، در تقويم رسمي كشور گنجانده شده است. به كلام دقيقتر همان كاري كه صهيونيست ها براي تقدس آميز كردن هولوكاست و
تعطيل كردن فضاي پرسش و انتقاد و حتي بررسي بيطرفانه آن ايجاد كردند به
نوعي قريب به اقدامات دولت اعتدال و تدبير براي بحث برجام است. الان و در سطح جهان ، هر گونه بحث و اظهار نظري كه در جهت تاييد و تصديق تام و تمام هولوكاست نباشد به طور كلي ممنوع بوده و حتي قابل تعقيب قضايي و زندان و داغ و ... است!
كشور آلمان به عنوان متهم اصلي، بيش از 50 سال محكوم به پرداخت غرامت شده و هنوز هم در تمام اماكن و جلسات بين المللي در جايگاه متهم نشانده شده و مورد عتاب و خطاب قرار مي گيرد. امروزه در مكاني مانند محل برپايي ديوار برلين كه الان به عنوان سمبل و نماد فروپاشي بلوك شرق و پايان جنگ سرد است ، درست روبروي محل سفارت ايالات متحده ، سازه هاي بتني به شكل سمبليك همانند مقبره و سنگ قبر و به عنوان يادمان كشته شدگان يهودي در جنگ دوم جهاني ساخته شده تا براي هميشه آلمان و ديگر مردم دنيا اين دروغ شاخدار را از ياد نبرده و از مسببانش به عنوان جنايتكاران تاريخ ياد گردد.
البته صهيونيست ها براي اين دروغ شاخدار يك «آشوويتس» و چند اردوگاه ديگر ساخته اند، اما معلوم نيست كه «آشوويتس برجام» دولت اعتدالي كجاست؟! البته تنها نقطه اشتراك «هولوكاست و برجام» اين است كه روز «اجراي برجام» و «خيمه شب بازي هولوكاست» هر دو در دي ماه(ژانويه) قرار گرفته اند، يك تقارن كاملاً اتفاقي و همينجوري!
رئيس دولت بايد به ياد داشته باشد كه چنين تقدس آفريني دروغيني هرگز پايدار نمي ماند. روحاني و تيم مذاكره كننده به خوبي مي دانند كه «اگزجره برجام» در فضاي عقلايي! براي هيچكس پذيرفته نخواهد بود به همين دليل است كه يك شتر گاو پلنگي از آن ساخته اند و هرگاه به شتر اشاره شود، گاو را عَلَم مي كنند. هر وقت منتقدان به گاو اش اشاره كنند مي گويند پلنگ است و هر گاه شتر گاو پلنگ بخوانندش، خواهند گفت كه اصلاً اين «زرافه» است.
«گروتسك برجامي» دولت يازدهم بالاخره بايد رمز گشايي شود و توسط منتقدان و كارشناسان مورد «پيكر شناسي» و «تشريح بدني» قرار بگيرد. چه اينكه سابقه اظهارات و انكارهاي برخي موضوعات برجامي(تعهدات طرفين و آنچه داده بوديم و آنچه كه قرار بود، بگيريم) از سوي تيم مذاكره كننده و شخص روحاني در مورد موضوعاتي مثل «فكت شيت» و ... كه طرف هاي ديگر برجام بالأخص مقامات كشورهايي مانند فرانسه، انگليس و امريكا در سخنراني ها و نشست هاي خبري شان به آنها استناد و اشاره مي كردند؛ با گذشت زمان برملا شد. متأسفانه سابقه نشان داده است كه به رغم مدعاي تيم مذاكره كننده نسبت به صحبت طرف هاي مقابل كه گفته مي شد«اين حرفها براي آنها مصارف داخلي دارد»؛ آن حرفها نه تنها مصرف داخلي نداشتند بلكه حقايقي تلخ و كشنده بود كه «بعداً» مشخص شد.
از برداشتن بالمره تحريمها چه خبر؟ بهترين شاهد مثال در اين زمينه، اظهارات و مدعاي دكتر روحاني و تيم مذاكره كننده در مورد برداشته شدن تحريم هاست. به اين نمونه توجه كنيد:«رئیس جمهور امروز در اولين سالروز اجرای توافق هسته ای با گروه 1+5 در جمع خبرنگاران اظهار داشت: ما به مردم گفتیم که زمانی توافق را میپذیریم که همه تحریمهای هستهای را دولتهای مذاکره کنند بالمرّه کنار بگذارند و آماده نیستیم که تحریمها را قدم به قدم کنار بگذارند. نه یعنی یک روز پتروشیمی، یک روز نفت، یک روز فلزات گرانبها، یک روز حمل و نقل، یک روز بیمه و یک روز روابط بانکی را آزاد کنند، بلکه گفته بودیم تحریمها باید بالمرّه برداشته شود.» اين در حالي است كه به يكباره موضوع «برداشته شدن بالمره تحريم ها» با تشبث به روش هاي نوين «جر زني» از اساس انكار شد.
روحيه «تفرعن» و برخي رفتارهاي «اشرافي» و «اعليحضرتي» كه اين روزها از سوي برخي مسئولين دولتي ديده مي شود باعث نخواهد شد كه منتقدان و دلسوزان انقلابي عرصه را خالي كرده و اجازه احياي مجدد برخي گعده ها مثل «مجمع عُقلا» ، «حلقه نيويوركي ها» ، «حلقه كيان» و اين قبيل «جمع هاي پريشان» را حسب «تلكيف ديني و انقلابي» كما في السابق نخواهند داد چرا كه سالهاست «اشراقيون» از نظريه سايه ها يا همان «عالم مُثُل» افلاطوني عبور كرده و جلودار شده اند.