متأسفانه كساني كه در اين خصوص جوسازي ميكنند و ميگويند كه پس بياييد پيادهروها را هم پرده بزنيد و ميان زن و مرد فاصله بيندازيد، ديد اسلامي ندارند. اسلام يعني تسليم امر پروردگار بودن، حجاب ضرورت دين است و اين نكته بايد از آموزش و پرورش تا دانشگاهها رعايت شود. اگر اسلام در جامعه رعايت نميشود دليل اين نخواهد شد كه در دانشگاه نيز رعايت نشود. اينها مراكز آموزشي ما هستند كه ميخواهند فرزندانمان را تربيت كنند. اگر در دانشگاهها كه مركز عالي آموزشي ماست قوانين اسلامي زير پا گذاشته شود آيا ميشود در جامعه آن را رعايت كرد؟ قاعدتاً پاسخ مثبت نيست. پس رعايت قوانين اسلامي در مراكز آموزشي بسيار مهم است و ديگر اينكه عفت عمومي بايد در اين مراكز تربيتي لحاظ شود. زيرا دانشگاهها قرار است علمآموزي و تزكيه را با هم انجام دهند. همينقدر كم هم كه قوانين اسلامي را رعايت كردهايم در علم پيشرفت كردهايم اما اگر اين پايبندي به اسلام را در دانشگاههايمان رعايت كنيم، بيش از اين نيز موفق ميشويم.
از سوي ديگر منتقدان تفكيك جنسيتي دو دليل مهم را براي نظرشان عنوان ميكنند و ميگويند زماني كه بحث تفكيك جنسيتي دانشگاهها مطرح شد امام (ره) با آن مخالفت كردند و دليل دوم اينكه جوانان ما چه زماني بايد رابطه سالم جنسيتي را بياموزند تا در اجتماع بهكار گيرند، اما پاسخ اينجاست كه مرحوم امام براي ما الگو است و ما تابع نظراتشان بوده و هستيم. البته زاهدي ميگويد مطلبي از ايشان در اين مورد نديده است. وي ادامه ميدهد: از سوي ديگر ما در اوايل انقلاب با كمبود امكانات آموزشي روبهرو بوديم و اگر تفكيك جنسيتي را اعلام ميكرديم بسياري از جوانان را از تحصيل منع و محروم ميكرديم زيرا امكانات آن فراهم نبود ولي امروز تراكم دانشجو كاهش داشته و امكاناتمان نسبت به گذشته بهتر است. دانشگاههاي ما محل تحصيل است نه بازاري براي دوستيابي و همسريابي.
اگر بحث روابط سالم است كه اين روابط سالم را فرزندان ما از كودكي در خانوادهها، كوچه و بازار و اقوام و خويشاوندان و همسايهها ميآموزند. اگر در دانشگاه احساس شد كه بهتر است آموزشي در اين خصوص داده شود يك واحد درسي به دروس دانشگاهي اضافه ميكنيم. مگر دانشجوياني كه دانشگاههايشان تفكيك جنسيتي شده روابط اجتماعي غلطي در جامعه دارند و در برقراري روابط اجتماعي مشكل دارند؟
اسلامي شدن دانشگاهها تنها در تفكيك جنسيتي خلاصه نميشود و شامل موارد ديگري هم ميشود، اخلاق اسلامي، پوشش اسلامي، آداب اسلامي، رابطه اسلامي ميان استاد و شاگرد ميتواند حركت اسلاميسازي دانشگاهها را تسريع ببخشد. پايبندي به آداب اسلامي مختص تفكيك جنسيتي و پوشش نيست. سند دانشگاه اسلامي تا قبل از دولت يازدهم به طور متوسط هر سال تحصيلي بازنگري و به وزارتخانههاي علوم و بهداشت و دانشگاه آزاد ابلاغ ميشد. البته اجراي آن اغلب در دستاندازهاي تدوين آييننامه و ايجاد زيرساختها گير ميافتاد و كمتر مدير دانشگاهي تمايل داشت هزينههاي اسلامي شدن دانشگاهها را بپذيرد. آن هم در زمينه فرهنگي كه اسلامي شدن را مترادف بگير و ببند و امنيتي شدن فضاي دانشگاهها ميدانست. با اين وجود اسلامي شدن محيطهاي آموزشي و پژوهشي از گفتمان دانشگاهي خارج نميشد. اما از سال 92 تاكنون سند اسلامي شدن دانشگاهها در دستانداز بازنگري مانده است و اين مصوبه لازمالاجراي شوراي عالي انقلاب فرهنگي به بهانه اجازه بازنگري دورهاي و فرصت قانوني پايش آن هنوز به اجرا نرسيده است.