جناب واعظي، مدير دفتر رئيس جمهور محترم روز جمعه در دانشگاه امام صادق در خلال فرافكنيها در پاسخ به ناكارآمديها، چند بار از روزنامه جوان و كيهان نام بردهاند كه دولت را ميآزارند.
جناب ايشان حتماً ميدانند كه دولت راستگويان و طرفدار نقد-حتي معصومين- تمام راههاي مادي و غيرمادي را براي تعطيلي روزنامه جوان طي كرده است كه اينجا آن اقدامات را نميشماريم. اما اجازه دهيد « كلاً تعطيل» نشود بلكه به« تقريباً تعطيل» رضايت دهيد. به ايشان و رئيس جمهور محترم صادقانه عرض ميكنيم كه با ذره بين دنبال اقدام عملي مثبت دولت ميگرديم كه با «اميد» آن را معنا دهي كنيم اما كمتر پيدا ميكنيم. ايشان اقداماتي را كه براي مردم انجام ميدهند(نه قرار است انجام شود)، مستند بفرستند تا به عرض ملت« منتظر پسا برجام» برسانيم. بخشي ازمحتواي روزنامههاي همسو با دولت درگير اين مسئله است كه واعظي «رئيس جمهور شماره 2» است يا معاون اول دولت؟ بخشي از انرژي دولت هم در حال تلف شدن در اين منازعه است. تاوان آن را بايد جوان و كيهان پرداخت كنند؟ اينكه از يك خبر برداشت نقد كنيم يا تخريب به خود خبر بستگي ندارد، بلكه جايگاه و پايگاه اجتماعي نقد شونده مبناي معنادهي به آن است.
چرا وزارت خارجه بيانيه صادر كرد
بيانيه وزارت خارجه عليه صدا و سيما احساسي و فاقد منطق مشخص و كليگويي است. علت صدور بيانيه هم مبتني بر اين ضرب المثل معروف ايرانيهاست كه «حقيقت هميشه تلخ است» بر خلاف هميشه كه اصلاح طلبان و ايضاً دولت، صدا و سيما را «تريبون يكطرفه» معرفي ميكنند، اينجا هم برنامه دوطرفه بود و هم فرصت براي حرف زدن برابربود. صحبت از چيستي و آوردهها و نياوردههاي برجام دوستان وزارت خارجه را ناراحت نميكند. گوششان از اين حرفها پر است و برايشان تكرار مكررات است. آنچه اذيتشان ميكند اسناد و فيلمي است كه پخش شد. سندي كه در آن تلاش ميشود با «رقيب هراسي» براي انتخابات آينده از طرف خارجي امتياز بگيرند. اين نوع صحبت در عرف بينالملل(مسائل سياسي داخلي) نامتعارف است و همه ناراحتي دوستان وزارت خارجه از اين قسمت مناظره جبرائيلي -رحمانيان است. خب جناب رحمانيان بودند و ميتوانستند نفي كنند . اشكال به صدا و سيما اينجا موضوعيت ندارد. اميد است اين بيانيه روند تحريم صدا و سيما را تسريع نكند.
آخرش هم علما مقصر شدند!
روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله خود مقصر چالش اخير بين حسن روحاني و علما و روحانيت را كه نشئت گرفته از سخنان رئيس جمهور در مورد جواز نقد معصوم بود، خود علما دانست!
سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي اين اتفاق را تجربهاي براي علما دانسته: « تجربهاي كه از اين واقعه به دست آمده اين است كه حضرات روحاني نبايد بدون بررسي و تحقيق درباره سخني كه براي آنها نقل ميشود، موضعگيري كنند. » انگار كه علما دچار اشتباه شدهاند و اين حسن روحاني نبوده كه جواز نقد معصومين را صادر كرده است! جالب آنكه جمهوري اسلامي در ادامه، واكنش علما به سخنان روحاني را وظيفه اصلي آنان ندانسته و نوشته است كه «با صميميت و دلسوزي به بزرگان روحانيت بگوييم حفاظت از كيان روحانيت، كه وظيفه مهم شماست، ايجاب ميكند وقت گرانبهايتان را صرف امور مهمي كنيد كه رابطه مستقيم با همين وظيفه مهم شما دارد. امروز، سرگرم شدن شخصيتهاي سياسي و روحاني كشور به مسائل فرعي و حاشيهاي و غفلت آنها از مسائل اصلي، زمينه را براي اشغال شدن عرصه فكري و اعتقادي مردم توسط دشمنان اسلام و نظام اسلامي فراهم ساخته... »
بايد از مسئولين اين روزنامه پرسيد آيا وظيفه اصلي علما حفاظت از كيان اعتقادات ديني مردم نيست؟! آيا علما نبايد در مورد زير سوال رفتن يكي از اصول اعتقادي تشيع واكنشي نشان دهند؟! چه وظيفهاي از اين مهمتر؟ يعني رئيس جمهور در مقام رياست دستگاه اجرايي كشور بايد در مورد مسائل ديني نظر بدهد و علما و روحانيت حوزه در مورد اشتغال و وضع معيشت مردم كار كنند؟ همين قدر برعكس؟! شايد باورش سخت باشد، اما روزنامه جمهوري در پايان علما را مقصر آشوبهاي اخير ميداند و در اين مورد مينويسد: « بي تعارف بايد بگوييم مشغول شدن حضرات روحاني به حواشي و در بسياري از موارد فاصله گرفتن آنها از مردم، عامل اصلي اين وضعيت است كه اگر ادامه پيدا كند به «فاجعه» منجر خواهد شد. آيا قرار است اجازه بدهيد اين فاجعه رخ دهد و شما براي جلوگيري از وقوع آن هيچ اقدامي نكنيد؟»