محمد محمدي
انتخاب شائبهبرانگيز دكتر فرهاد مهندسپور بهعنوان دبير جشنواره سيوششم تئاتر فجر و درپي آن رونمايي از پوسترهايي كه قطعاً دون شأن جشنوارهاي در مقياس فرهنگ و هنر انقلاب اسلامي، در خوشبينانهترين حالت ممكن اگر تعمد نپنداريم- كه نگارنده بسيار بعيد ميداند- قطعاً سادهلوحي محض و خسارتآور براي انقلاب و نظام است كه توسط شخص دبير و تيم همكارانش در آستانه بهمنماه و جشنهاي فجر رقم خورد؛ رفتاري كه مؤكداً و بهرغم مخالفت اكثريت دلسوزان جامعه هنري و رسانههاي معتبر كشوري بر ادامه آن اصرار ورزيده و از مواضع اشتباه و هزينهدار خود هرگز كوتاه نيامده و بر اجراي آنها همچنان اصرار ميورزند. اما ظاهراً و در نهايت تأسف رفتارها و اتفاقات عجيب در اين دوره از جشنواره تمامي ندارد و هر روز يك بدعت مهم و استراتژيك رونمايي ميشود.
درحالي كه كمتر از 24 ساعت به شروع سيوششمين دوره از جشنواره تئاتر فجر مانده از ستاد اين فستيوال اسامي هيئت داوران بخش بينالملل جشنواره تئاتر فجر به برخي از رسانههاي نزديك به تيم جشنواره اعلام شد. تركيبي كه شايد در نگاه اول خالي از اشكال نباشد، اما با نگاهي دقيقتر بهسادگي تمام ميتوان شيطنت شكل گرفته در آن را مشاهده كرد. تركيب امسال از دو هنرمند ايراني متشكل از سركار خانم معتمدآريا و جناب قادري و همچنين سه مهمان خارجي است، همين نحوه چيدمان در گام نخست خود، محل اساسيترين اشكال است؛ به ديگر سخن آنكه اساساً خانم معتمدآريا و جناب قادري داراي كدامين صلاحيت براي حضور در هيئت داوران بزرگترين رويداد تئاتر كشور ميباشند؟
خانم بازيگري كه عمده فعاليتهايش در حوزه سينما و تلويزيون بوده و جز خرده و اندك آثار تئاتري آنهم در مقام بازيگر، چه سهمي در تئاتر كشور دارد كه بهعنوان داور انتخاب ميشود؟ يا تحصيلات بيربط به تئاتر در حوزه ادبيات انگليسي و حتي تدريس در يكي از دانشگاههاي تركيه جناب آقاي قادري ميتواند دليل حضور ايشان در بخش داوري جشنواره تئاتر فجر باشد؟ و يك چالش مهم و آن اينكه در جلسات داوري حق داوران و هنرمندان كشور آنهم در جشنوارهاي كه هزينه و اعتبارش از خود او تأمين ميشود، از پنج رأي ممكن تنها دو سهميه است، آيا اين دو هنرمند و پژوهشگر توان چانهزني و دفاع از آثار جشنواره تئاتر فجر را دارند؟
خب در همين گام نخست محرز و مسلم است برنده جلسات رأيگيري جشنواره تئاتر فجر كدام طرف است و اين از نظر نگارنده فاحشترين خطا و بدترين بدعت ممكن از سوي شخص دبير سيوششمين دوره از جشنواره تئاتر فجر است و چگونه است در چنين فستيوالي كه يكي از مهمترين مأموريتهايش ديپلماسي فرهنگي در حوزه هنرهاي نمايشي است، اينگونه منفعلانه و نه حتي بيخاصيت كه در مسیر عكس منحرفشده حركت ميكند؟ و از همه بدتر آنكه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بهعنوان متولي حوزه فرهنگ و هنر كشور نيز كاملاً بيتفاوت نسبت به اين اتفاق سكوت پيشه كرده و گويي نه خاني آمده و نه خاني رفته است و اما اين قصه پر غصه زماني جالبتر ميشود كه همين شخص دبير با سوابق بسيار مبهم براي دور بعدي نيز از سوي متوليان انتخابشده و حتي فراخوان آن نيز آماده شدهاست.
متأسفانه سؤالات و مبهمات جشنواره سي و ششم تنها به بخش داوري و اعضاي آن ختم نشدهاست و ساير بخشها نيز شائبههاي فراواني دارد كه نگارنده بهمرور زمان در خصوص آنها خواهد نوشت، اما آنچه محرز و مسلم است آنكه دوره سي و ششم جشنواره فجر با بدعتهاي غلط به يكي از ماندگارترين ادوار بدل شدهاست و قطع بهيقين تا ساليان سال از اين دوره در بين اهالي فرهنگ و هنر سخنها به ميان خواهد آمد.