به گزارش خبرنگار ما، اول خرداد ماه سال 94، مردي مأموران پليس را از قتل همسرش به نام كريمه در يك مجتمع مسكوني در بلوار ارتش باخبر كرد. آن مرد كه عظيم نام داشت به مأموران توضيح داد: «اهل افغانستان هستم و وقتي به ايران آمدم همراه خانوادهام به عنوان سرايدار در اين مجتمع مسكوني ساكن شدم. شب قبل بعد از انجام كارهاي ساختمان به خانه آمدم و بعد از خوردن شام خوابيدم. ناگهان از خواب پريدم و متوجه شدم كريمه نيست. هرچه او را صدا كردم جوابي نشنيدم. به همين دليل به طبقات رفتم تا اينكه ديدم چراغ استخر روشن است. نگران شدم چون آن موقع شب كسي حق استفاده از استخر را نداشت. وقتي از يكي از درهاي ورودي وارد استخر شدم، ديدم جنازه همسرم در استخر افتاده است.» بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني كارشناسان علت فوت را فشار بر عناصر حياتي گردن اعلام كردند. در حالي كه دو فرزند خردسال مقتول به پليس گفتند آن شب پدرشان با مادرشان درگير شده و با بشقاب به سر او زده است تحقيقات وارد مرحله تازهاي شد.
به اين ترتيب با توجه به شواهد و قرائن موجود عظيم به اتهام قتل عمد بازداشت و روانه زندان شد. پرونده نيز بعد از صدور كيفرخواست كامل و به شعبه يازدهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و صبح ديروز روي ميز هيئت قضائي به رياست قاضي متين راسخ قرار گرفت. ابتداي جلسه بعد از قرائت كيفرخواست مادر مقتول اعلام گذشت كرد و معاون قوه قضائيه از طرف فرزندان صغير مقتول نيز درخواست پرداخت ديه كرد. سپس متهم در جايگاه قرار گرفت و بار ديگر جرمش را انكار كرد و گفت: «من و همسرم اختلافي نداشتيم و من او را دوست داشتم. چه دليل داشت كه بخواهم او را به قتل برسانم. آن شب وقتي به خانه آمدم كريمه شام مورد علاقهام را درست كرده بود . حدود ساعت 12 بود كه از خواب پريدم و ديدم كريمه نيست. آنجا بود که در جستوجوي او با جسد شناورش روي آبهاي استخر روبهرو شدم.» در پايان هيئت قضائي جهت صدور رأي وارد شور شد.