فاطمه زندي
معاشرت و نحوه ارتباطگيري با ديگران نوعي مهارت است كه بسياري از افراد بدون آنكه متوجه شوند از خلأ آن در شخصيت وجودي خود رنج ميبرند. وقتي صحبت از مهارت به ميان ميآيد مقوله آموزش و يادگيري نقش پررنگي پيدا ميكند. در واقع علت اصلي خلأ چنين مهارتهاي حياتي، عدم آموزشهاي كافي و لازم در اين زمينه است. اگر اين مهارت ضروري و مهم به طور جامع و صحيح در جامعه در سطوح مختلف فراگرفته شود بسياري از مشكلات ارتباطي و ناهنجاريهاي زباني و گفتاري و حتي رفتاري برطرف ميشود. بعد از جايگاه مهم خانواده، مدارس مهمترين و اساسيترين نهاد براي تربيت و آموزش افراد محسوب ميشوند. نظام آموزش و پرورش ما همانطور كه از اسمش مشخص است، بايد در مدارس به گونهاي باشد كه علاوه بر آموزش دروس علمي، در حوزه پرورش، آموزش معاشرت صحيح و اخلاقي را در دستور كار قرار دهد و از برنامههاي مهم طولاني مدت در مدارس و حتي جزء دروس اصلي محسوب شود، چراكه اگر فرزند در شرايط نامناسب خانه و به دور از اخلاقيات بزرگ شود، اين خلأ با يادگيري در مدرسه، تا حد زيادي جبران ميشود. در اين زمينه با محمود ساعتچي، عضو انجمن روانشناسان ايران، نويسنده، مترجم و از چهرههاي ماندگار روانشناسي ايران به گفتوگو پرداختيم كه در ذيل شرح آن را ميخوانيد. وي ضمن تبيين دلايل روانشناختي زخم زبان زدن در رفتارهاي ارتباطي، به تشريح نقش مدارس در آموزش معاشرت پرداخته است.
شخصيت سالم اهل نيش و كنايه زدن نيست
به طور كلي و از لحاظ روان شناختي ميتوان شخصيت افراد را روي يك منحني زنجيري شكل قرار داد؛ درصد اندكي از مردم در ابعاد گوناگون روان شناختي دچار روان پريشاني هستند و درصدي هم كه در طرف ديگر منحني قرار ميگيرند بالندگي ذهني دارند و از شخصيت سالمي برخوردار هستند. معمولاً كساني نيش و كنايه و زخم زبان ميزنند كه از بالندگي لازم ذهني برخوردار نبوده و در حقيقت قادر نيستند مسائل خود را با اطرافيانشان حل و فصل يا مديريت كنند و از حيث اينكه به اصطلاح به آن هوش اجتماعي گفته ميشود بهره كمي بردهاند چون هوش اجتماعي يكي از چندين نوع هوش ماست كه به روابط ما مربوط ميشود. چنين افرادي در زندگي خود براي حل و فصل مشكل ارتباطيشان آموزش كافي و مهارت لازم را نديده و در واقع در محيطي رشد نكردهاند كه به بالندگي آنها كمك كند.
افرادي كه زخم زبان ميزنند هوش اجتماعي پاييني دارند
گاهي فرد از ديگران گلهمند و ناراحت است و چون آموزش لازم را براي رفع اين مشكل نديده و از آن هوش اجتماعي لازم به دليل عدم يادگيري، بهرهاي نبرده است از توانايي لازم براي حل و فصل روابطش با ديگران ناتوان است، بنابراين در اين بين مقداري هيجان بسته ايجاد ميشود و حرصش ميگيرد و به جاي اينكه در وهله اول علت ناراحتي خود را از ديگران در تمام وجوه براي خودش تجزيه و تحليل كند كه آيا ناراحتي من بحق است يا خير؟ به رفتار ناپسند زخم زبان براي حل مشكلش متوسل و با نيش و كنايه زدن باعث رنجش ديگران ميشود. به عنوان مثال خانمي ميبيند كه دوستش به خوبي آشپزي ميكند، اگر غبطه بخورد و دوستش را مورد ستايش قرار دهد و تلاش خود را براي بهبود كيفيت آشپزياش بيشتر كند، پسنديده است، اما اگر از روي حسادت زخم زبان بزند روابط بين آنها مخدوش ميشود و حتي ممكن است طرف مقابل هم براي مقابله به مثل كردن به زدن زخم زبان روي آورد، بنابراين اگر نگوييم اينگونه رفتارها، رفتاري بيمارگونه نيست، اما به صراحت ميتوان گفت چنين افرادي از حيث هوش هيجاني و اجتماعي پايين هستند و شخصيت ناسالمي دارند، چون شخصيت سالم همه را دوست دارند. چنين فردي بر رفتار و كلام خود كنترل دارد و سعي ميكند تا حد ممكن از رنجش ديگران دوري كند.
ديگران بايد از رفتار و گفتارمان در امان باشند
اخلاق معناي گستردهاي دارد. يكي از تعاريفش كه از اهميت بسيار بالايي برخوردار است، اين است كه ما به گونهاي رفتار كنيم تا ديگران در محيط اطرافمان از دست و زبان ما آسيب نبينند و در درجه بالاتر نه تنها انسانهاي اطرافمان بلكه طبيعت نيز از اعمال ما در امان بوده و مصونيت داشته باشد. درهمين راستا پيامبر اكرم (ص) فرمودند:« مسلمان واقعي كسي است كه ديگران از دست و زبان او در امان باشند.» بنابراين اگر ميخواهيم به درجات بالايي از اخلاق برسيم، بايد كاري كنيم كه علاوه بر رفتار، بيان و گفتار و حتي فكر، عقيده و اعتقاداتمان نيز نيكو و پسنديده باشد.
آموزش رفتار مدني، وظيفه آموزش و پرورش است
همانطور كه گفته شد اگر كسي مهارتهاي لازم ارتباطي، هوش اجتماعي و رفتار مدني را تعليم ديده باشد براي حل مشكل خود به طعنه و نيش و كنايه روي نميآورد، اما اين تعليم و آموزش را جز خانواده در كجا بايد ببيند؟
متأسفانه سيستم آموزش و پرورش ما به گونهاي است كه آموزش لازم را در راستاي تربيت و اخلاق در اختيار محصلان قرار نميدهد، چون وقتي ما از تعليم و تربيت صحبت ميكنيم انتظار ميرود علاوه بر تعليم و آموزش دروس علمي، در تربيت و پرورش اخلاقي و رفتاري نيز تأثيرگذار باشد. اينكه چگونه حرف بزنيم و رفتار كنيم تا نيكو باشد و سبب رنجش ديگران نشود بايد جزء برنامههاي ثابت و منظم مدارس و حتي دانشگاهها باشد كه متأسفانه مدارس برنامهاي براي اين موضوع ندارند. وزارت آموزش و پرورش بايد برنامههايي را ارائه دهد كه رفتار مدني را به ما بياموزند و نقش دولتمردان در آموزش و پرورش در گسترش رفتار مدني و اسلامي و در آموزش معاشرت بسيار مهم است.
تنها شدن؛ سوغات زخم زبان زدن
اصولاً افراد از زخم زبان شنيدن احساس ناراحتي شديدي ميكنند و ديگر رغبت ندارند با كسي كه زبانش تند است ارتباط داشته باشند، بنابراين يكي از تبعات نيش و كنايه زدن تنها شدن است. از آفات ديگر زخم زبان زدن اين است كه پس از مدتي، ديگركسي براي چنين فردي ارزشي قائل نيست و به اصطلاح از چشم ديگران ميافتد. اين اصل را بايد آويزه گوش خود كنيم كه زخم زبان زدن نه تنها مشكلي را حل نميكند بلكه روابطمان را با ديگران مخدوش ميكند و سبب كاشت تخم كينه و برداشت دشمني ميشود.
هرگز مقابله به مثل نكنيم
مقابله به مثل كردن بدترين راه ممكن هنگام مواجه شدن با فردي است كه نيش و كنايه ميزند. در اين مواقع بهتر است با محبت و آرامش با طرف مقابل صحبت كنيم و علت ناراحتي او را جويا شويم. اگر حق با او باشد عذرخواهي كنيم و اگر اشتباه كند با مهرباني برايش توضيح دهيم.