به گزارش خبرنگار ما، دوازدهم بهمنماه سال93، مأموران پليس از كشف جسد مرد جواني در حفره فاضلاب اتوبان شهيد ياسيني باخبر و راهي محل شدند. شواهد نشان ميداد جسد متعلق به كيوان 28سالهاي است كه مدتي به پاتوق معتادان در آن نزديكي براي تهيه و مصرف مواد رفت و آمد داشته است. با انتقال جسد به پزشكي قانوني، مشخص شد مرد جوان بر اثر فشار بر عناصر حياتي گردن فوت كرده است. بدين ترتيب پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد و كارآگاهان پليس تحقيقات فني خود را در اين زمينه آغاز كردند. آنها در اولين گام از بررسيهاي خود دريافتند گوشي تلفن همراه مقتول سرقت شده است. به همين دليل براي شناسايي عامل يا عاملان قتل اقدام به رديابي تلفن همراه مقتول كردند تا اينكه به مجرم باسابقهاي به نام كريم –دوست مقتول- مظنون شدند و وي را تحت تعقيب قرار دادند.
در حاليكه چند ماه از قتل كيوان گذشته بود، كريم در همان پاتوق معتادان شناسايي و دستگير شد. او در بازجوييها به قتل کیوان با همدستي يكي از دوستانش به نام علي اعتراف كرد و گفت: «چند سالي است معتاد به مواد مخدر هستم و در پاتوق معتادان رفت و آمد داشتم آنجا بود كه با مقتول و ديگر معتادان آشنا شدم. در آن محل حفره فاضلابي بود كه من و دوستانم براي مصرف مواد داخل آن ميرفتيم و مشغول كشيدن مواد ميشديم.» متهم در ادامه گفت: «روز حادثه من و علي در همان حفره در حال مصرف مواد بوديم كه كيوان سر رسيد. او ميخواست همراه ما مواد مصرف كند، اما مخالفت كرديم و خواستيم از حفره بيرون برود. اين بهانه درگيري شد و مقتول شروع به فحاشي كرد. او ميخواست با پايپ به صورت علي ضربه بزند كه به هواخواهي از دوستم كاپشني را روي صورتش كشيدم و دست و پايش را با يك پيراهن كهنه بستم. بعد از آن گوشي همراهش را سرقت كرديم و از حفره بيرون آمديم. بعدها بود كه فهميدم کیوان به خاطر خفگي مرده است.» بعد از اعتراف كريم، همدست وي نيز بازداشت شد، اما گفت در قتل نقشي نداشته است.
با توجه به شواهد و قرائن موجود، كريم به اتهام قتل عمد و سرقت و علي به اتهام معاونت در قتل و سرقت روانه زندان شدند. پرونده با صدور كيفرخواست كامل و به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در اولين جلسه رسيدگي به پرونده اوليايدم كه پدر و مادر مقتول بودند درخواست قصاص كردند. سپس كريم در جايگاه قرار گرفت و بعد از شرح دوباره ماجرا در آخرين دفاعش گفت: «باور كنيد قصد كشتن كيوان را نداشتم. آن روز براي هواخواهي از دوستم خواستم مقتول را تنبيه كنم كه اين اتفاق افتاد.» در ادامه متهم رديف دوم نيز در جايگاه قرار گرفت و در آخرين دفاعش گفت: «چند روز قبل از حادثه در جريان درگيري با پليس در حال فرار بودم كه پايم تير خورد و مجروح شدم. روز حادثه وقتي با مقتول درگير شديم او به من حمله كرد و به خاطر جراحت پايم نميتوانستم از خودم دفاع كنم به همين دليل كريم به هواخواهي از من با مقتول درگير شد و ميخواست او را آرام كند. من در آن درگيري فقط چند سيلي به صورت كيوان زدم و از حفره فاضلاب بيرون رفتم.» در پايان هيئت قضايي بعد از شور هر دو متهم را به اتهام سرقت به حبس و كريم را به اتهام قتل عمد به قصاص و علي را به اتهام معاونت در قتل به حبس محكوم كرد. اين حكم به ديوان عالي كشور فرستاده شد.
پس از اين متهم رديف اول به رأي دادگاه اعتراض كرد و ديوان عالي كشور هم پس از نقض رأي، پرونده را براي رسيدگي بيشتر به شعبه هم عرض فرستاد. بدين ترتيب پرونده براي رسيدگي به شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و براي دومين بار روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي عبداللهي قرار گرفت. در آن جلسه اوليايدم بار ديگر درخواست قصاص كردند سپس متهم در جلسه در دادگاه حرفهاي قبلي خود را تكرار كرد و مدعي شد كه اصلاً قصد كشتن كيوان را نداشته و فقط ميخواسته است او را تنبيه كند.
در پايان هيئت قضائي وارد شور شد و با توجه به مدارك موجود در پرونده، متهم را براي دومين بار به قصاص محكوم كرد.