رئیس کمیته ملی المپیک طی یک رقابت نفسگیر انتخاب شد. میدانید که انتخابات کمیته ملی المپیک ایران همیشه بسیار حساس و رقابتی است، اما این بار از همیشه رقابتیتر بود. چون آقای صالحیامیری در رقابت با خودش برنده شد! یعنی کاندیدای دیگری وجود نداشت و ایشان هیچ رقیبی را به جز خودش در مقابل نمیدید. اما اگر کمی دقیقتر به موضوع بنگریم متوجه میشویم رقابت یک نفر با خودش از رقابت همان شخص با دیگران خیلی سختتر است. چون خطراتش بیشتر است. زیرا اگر فرد از خودش ببازد خیلی بد میشود. در این انتخابات هم هر لحظه امکان داشت آقای صالحیامیری از خودش شکست بخورد و حذف شود!
انتخابات کمیته ملی المپیک نکات جالب دیگری هم داشت، مثل اینکه تنها نامزد رقیب آقای صالحی، روز انتخابات انصراف میدهد. آدم یاد نامزدهای پوششی میافتد که چند وقتی است در کشور مد شده!
این انتخاب برای خود آقای صالحی هم نقطه عطفی بود. اگر مسیر حرکت ایشان را در دولت ملاحظه کنیم به یکی از نوادر عرصه مدیریت پی میبریم؛ ایشان که یک زمانی گزینه اصلی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بودند، حضور در کتابخانه ملی، وزارت ارشاد، معاونت دکتر روحانی، قائممقام شهرداری و حالا کمیته ملی المپیک را تجربه کردهاند! بیشتر به نظر میرسد ایشان آمدهاند پیکنیک در دولت! احتمالاً اگر از خودشان بپرسید میگوید من هنوز به گردشگری تعلق خاطر دارم، به خاطر همین خودم را یک گردشگر میدانم تا مدیر دولتی!
اینکه معاونان رئیسجمهور به ریاست کمیته المپیک چشم بدوزند بیسابقه نبوده است، اما معاونان قبلی همگی رؤسای سازمان تربیتبدنی بودهاند و حداقل اینکه از بغل رئیسجمهور مستقیم نپریدهاند وسط کمیته ملی المپیک و حداقل سر راه یک سری به مدیریت ورزشی زدهاند! اما این بار آقای صالحیامیری بیمقدمه زد به قلب کمیته و نشان داد در معاونت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت، تجارب مفیدی اندوخته است! البته کارشناسان هنوز نمیدانند ایشان از معلومات استراتژیک خودشان چگونه قرار است در ورزش استفاده کنند، اما همین که انتخابات را این شکلی بردند، نشان میدهد مصلحت را به موقع تشخیص میدهند!