به گزارش جوان، در نامه سردار نقدي به روحاني آمده است: همانگونه كه مستحضريد امروزه فناوري ارتباطات و اطلاعات و نيز فضاي مجازي جزئي لاينفك از ابزار زندگي جامعه بشري است و همه اذعان دارند كه جامعهاي ميتواند به پيشرفت بيشتري برسد كه حداكثر استفاده را از اين ظرفيت بنمايد. گمان نميكنم حتي يك نفر عاقل و دلسوز در كشور وجود داشته باشد كه ضرورت بهرهگيري هر چه بيشتر و فراگيرتر فضاي مجازي را نفي كند، هر چند جوسازيها و عوام فريبيهايي در اين زمينه صورت ميگيرد، ولي اختلاف نظرها در اين حوزه به هيچ وجه مربوط به بود و نبود فضاي مجازي و تعطيل يا برقراري آن نيست، بلكه اختلاف نظر بر سر نحوه مديريت آن است. مسئله اين است آيا مديريت اين فناوري بايد در اختيار ملت ايران باشد و يا اينكه زحمت را ايراني بكشد و آقايياش را ديگران بكنند؟
مردم عزيز ايران حق دارند بدانند چه اتفاقي دارد ميافتد: واقعيت اين است كه فناوري اطلاعات و ارتباطات و آنچه ما آن را فضاي مجازي ميناميم، از چهار جزء تشكيل شده است:
1- بستر شبكههاي ارتباطي؛ 2- زير ساختهاي عمراني و انرژي؛ 3- نرمافزارها و 4- محتوا.
حال چند سؤال اساسي مطرح است:
سؤال اول) چه كساني در بيابانها و خيابانهاي كشور با تحمل خطرات فراوان و مشكلات حاد زير آفتاب سوزان و بارش برف و باران و يخبندان، دهها هزار كيلومتر فيبر نوري را زيرزمين ميخوابانند؟ پاسخ روشن است كارگران و مهندسان ايراني.
سؤال دوم) چه كساني اين فيبرها را كه هر روز بهخاطر حوادث، با قطعي و خرابي مواجه ميشوند، نگهداري ميكنند؟ جواب معلوم است جوانان ايراني.
سؤال سوم) چه كساني مراكز سوئيچ و كنترل فني اين شبكهها را ميسازند و نصب و راه اندازي ميكنند؟ صنعتگران ايراني.
سؤال چهارم) چه كساني با تحمل سختيها و خطرات در گرما و سرماي شديد روي ارتفاعات و قلل مرتفع كشور دكلهاي مخابراتي را نصب ميكنند؟ جوانان ايراني.
سؤال پنجم) چه كسي با پرداخت هزينههاي سنگين، بودجه اين زيرساختها و ساختمانها و ابنيه مورد نياز اين تأسيسات را تأمين ميكند و ميسازد؟ پول جيب مردم، عرق جبين مهندسان ايراني.
سؤال ششم) فضاي مجازي نياز به انرژي و برق و گاز در اقصي نقاط كشور دارد. چه كسي اينها را تأمين ميكند؟ پول جيب و عرق جبين مهندسان ايراني.
سؤال هفتم) محتواي مورد نياز مردم ايران در فضاي مجازي را چه كسي توليد ميكند؟ جواب روشن است، 95 درصد محتوا را خود مردم ايران توليد ميكنند.
سؤال هشتم) نرمافزارهاي تكميلي را چه كسي توليد ميكند؟! 85درصد آن را نرمافزارنويسان و فناوران ايراني.
سؤال آخر اين است كه اين شبكه عظيم كه نرم افزار و سخت افزار و ابنيه و انرژي و شبكه ارتباطي و همه چيز آن را ما ايرانيها با زحمت و سرمايه خودمان درست ميكنيم، مديريتش در دست كيست؟ در دست رژيم صهيونيستي و عناصر مشكوك آن رژيم.
آوار بردهداري مدرن بر ملت ما
اين همه زحمات را ما مردم ايران ميكشيم، سود آنرا چه كسي ميبرد؟ با هر كليك كه ما ميكنيم، دلارها به حساب چه كسي واريز ميشود؟ به حساب امريكا و مؤسسات استعماري وابسته به آن. آيا اين انصاف است؟! آيا اين عاقلانه است؟! اينكه بدتر از دوران بردهداري است. بردهداران قديم لااقل براي مديريت بردگان خودشان بايد در آفتاب ميايستادند و براي شلاق زدن بايد خودشان هم عرق ميريختند، امروز آقاي بردهدار نشسته هزاران كيلومتر دورتر در ويلاي اشرافي و گرم و نرم از جايش هم تكان نميخورد، از يك طرف از همه ما بيگاري ميكشد و جوان و كارگر و صنعتگر و فناور ايراني را در مخاطرات فراوان به ميدان كار ميفرستد تا سامانهها را آماده كنند و از طرف ديگر، با هر اشاره و انگشت ما پول به جيبش سرازير ميشود.
لااقل بردهداران قديم غذا و محل سكونت بردههاي خود را ميدادند. امروز اين بردهداران مدرن به ملت ما كه اين همه زحمات را ميكشند چه ميدهند؟! فحشا و نابودي نواميس و اخلاق را به ملتها پمپاژ ميكنند. حجم بالاي دروغ و شايعه و شبهههاي ديني و اخلاقي را بر سر ملت آوار ميكنند. مواد مخدر و كالاهاي بنيان برانداز خودشان را با فشار تبليغات به جوانان ما تحميل ميكنند و هر موقع هم كه سازمانهاي اطلاعاتي غرب بخواهند اين فضا را تبديل به ارتش جنگي براي به آشوب كشيدن كشور و آتش زدن مساجد و امامزادهها و مغازهها محل كسب و كار مردم و از بين بردن امنيت كشور ميكنند. اين چه معامله زشت و تحقيرآميزي است كه ما با ملت خودمان ميكنيم؟
جوانان متخصص خودمان را باور كنيم
آقاي رئيس جمهور! حرف ما يك جمله بيشتر نيست و آن اينكه اگر همه زحمات فضاي مجازي بر گردن ما ايرانيهاست، مديريت آن هم بايد به دست ايراني باشد. انواع شبكههاي اجتماعي و پيامرسانهاي ايراني به دست دانشمندان و فناوران ايراني توليد شده است كه با قدري حمايت توسط دولت ميتواند فراگير شود. چرا بايد قدر اين ظرفيتها را ندانيم؟ چرا بايد به جاي ايجاد شغل براي جوانان متخصص ايراني در اين عرصه براي جوانان روسي و امريكاييها شغل ايجاد كنيم ؟ چرا جوانان متخصص خودمان را باور نداريم؟ آيا اين باورپذير است كشوري كه 10 سال پيش ماهواره طراحي كرده و ساخته و با موفقيت در مدار قرار داده است كشوري كه شبيهسازي موجودات زنده را در توان دارد، كشوري كه پيچيدهترين رادارها و سامانههاي الكترونيك و جنگ الكترونيك را با طراحي بومي ميسازد، از ساختن يك پيامرسان بومي كه به قدر يك درصد اين سامانهها هم پيچيدگي فني ندارد عاجز باشد ؟! اگر وزارت ارتباطات كشوري كه 10 سال پيش ماهواره پرتاب كرده توانايي راه اندازي يك نرم افزار پيش پا افتاده را ندارد عوضشان كنيد. خيلي بي انصافي است كه با ادبيات انگليسها و شاه با مردم خودتان صحبت كنيم و هر كس را كه مخالف سلطه اجانب است مخالف پيشرفت بناميم. ما ميگوييم فضاي مجازي بايد دهها برابر اين توسعه بيابد، امّا با مديريت ايراني، نه مديريت دشمن. در بهرهبرداري از فضاي مجازي ما فقط در دو راهي انسداد-ولنگاري كه افراط و تفريط است قرار نداريم، بلكه راه سومي هم وجود دارد كه همان راه اعتدال است، نه انسداد و ولنگاري، بلكه بهرهبرداري هر چه گستردهتر از فضاي مجازي با مديريت ايراني؛ همان راهي كه اكثريت كشورهاي مقتدر جهان ميروند و ميبينيم حتي كشورهايي كه هيچ اختلاف اساسي فرهنگي و سياسي با امريكا و رژيم صهيونيستي ندارند، مديريت فضاي مجازيشان را به آنها نميدهند.
به بردگي ملت ايران رضايت ندهيد
اينكه همه زحمات را ما بكشيم و سود كلان و بي شمار مالي و استفاده از آن بهعنوان اهرم ناامنسازي كشور براي دشمنان باشد، اين بردهداري است. شكي نيست هر كه به اين بردگي مدرن رضايت دهد، در بر باد رفتن نواميس ملّت شريك است، آنكه به اين وضع خفّتبار؛ يعني مديريت بيگانگان بر فضاي مجازي كشور رضايت دهد، در خون بيگناهاني كه در حوادث و اغتشاشات تحميلي بيگانگان بر زمين ميريزد، شريك است. تصور اينكه متخصصان ايراني نميتوانند اين شبكه را بومي كنند بزرگترين توهين به دانشگاهيان ماست كه سامانههايي دهها برابر پيچيده تر را طراحي كرده و ساختهاند. همين امروز راه را بر ظرفيتهاي بيشمار داخلي باز كنيد و آنها را جايگزين اجانب نماييد كه فردا دير است. آقاي رئيس جمهور! نپسنديد كه ملت ايران به بردگي برود! شما به پاسداري از عزّت و منافع ملت ايران قسم خورده ايد. آقاي رئيس جمهور به بردگي ملت ايران رضايت ندهيد.