روزنامه آرمان خبر داده كه شايد انتخابات هيئت رئيسه فراكسيون اميد مجلس زودتر از موعد مقرر برگزار شود. اين روزنامه اصلاحطلب در مطلبي محمدرضا عارف را پيرو سياست سكوت ناميد كه نتوانسته اهداف اصلاح طلبان را محقق كند: «محمدرضا عارف با سياست سكوت نتوانست چندان گامي بلند در راستاي تحقق انتظارات اصلاح طلبان و آنهايي باشد كه با اميد تحقق خواست ملت به ليست اميد رأي دادند. به اذعان برخي انتخابات هيئت رئيسه فراكسيون اميد زودتر از موعد مقرر كه احتمالاً شهريورماه سال آينده است برگزار شود. » آرمان در ادامه به شكست عارف در انتخابات رياست مجلس اشاره ميكند و سپس ناموفق بودن در كرسي رياست فراكسيون اميد او را محافظه كار و حافظ جايگاه خودش ناميد: «تصور بر اين بود كه او ميتواند با رياست بر فراكسيون اميد در مسير تحقق خواست اصلاح طلبان گامهاي اساسي بردارد اما گذشت زمان نشان داد آقاي عارف در اين جايگاه هم آنچنان كه مورد انتظار است قوي عمل نكرده است. او بيش از تحقق خواست اصلاح طلبان كه در مسير انتظارات جامعه بود به حفظ جايگاه خودش انديشيد... اگر مواضع عارف در مورد موضوعات مختلف مورد بررسي قرار بگيرد اين نتيجه حاصل خواهد شد كه محافظهكاري درگفتار او پررنگ است. » به نظر ميرسد تندروهاي اصلاح طلب نميتوانند با مشي عارف كنار بيايند و به زودي او ديگر رئيس فراكسيون اميد نخواهد بود.
بي بي سي بدون رتوش در اغتشاشات اخير
برخي رسانههاي فارسي زبان غرب كه با شروع اغتشاشات پرده را كنار زدند و عريان وارد صحنه شدند بعد از پايان اغتشاشات سطح منازعه و خباثت را به حالت قبلي برنگرداندند و اين خود شاخصي است كه برنامه ريزي قبلي از دستوركار خارج نشده است. دكتر عبدالله گنجي در كانال تلگرامي خود نوشت: بي بي سي آنقدر لجام گسيخته و پا برهنه به ميدان آمد كه اصلاح طلبان احساس شرمندگي ميكنند و ادامه مسير را براي خود پرهزينه ميدانند. مقاله آرمين در اعتراض به بيبيسي(بخوانيد اصلاح طلبان گرداننده بي بي سي)نشان ميدهد كه بي بي سي در كنار رسانههاي منافقين و سلطنت طلبها قرار گرفته است و البته اين پديده از فرصتهاي خلق شده اخير براي نظام است. اما دو نكته براي تحريك بيروني بسيار موثر است كه حتماً دولتمردان بدان توجه دارند. وجود چالش يا به تعبير رهبري وجود زخم، دشمن را براي زمينه سازي ترغيب ميكند . اما عنصر زمان در برنامه ريزي دشمن عنصر كليدي است. دشمن به دو صورت از بستر زمان بهره ميبرد تا اصل تحريك محقق شود؛ اول، سنجش آستانه تحمل اجتماعي نسبت به مشكلات. به اين معني كه بالقوه بودن اعتراض يا ناراحتي را تشخيص ميدهد و براي بالفعل شدن آن اقدام مينمايد. دوم از بستر مناسبتهاي محرك و تاريخي استفاده ميكند تا بتواند با مشابهت سازي و ادراك سازي ، اصل تحريك را به وجود آورد. مناسبتهاي انقلابي سابق و زمان انتخابات دو بستر زماني است كه ذهنيتها براي تحريك آماده است. دولت و مجلس بايد آسيب داخلي اغتشاشات اخير را پس از شناسايي درست، در سه سطح كوتاه مدت، ميان مدت و دراز مدت تقسيم و براي حل آنها برنامه ريزي كنند و اطلاع رساني آن نيز به نحو احسن انجام شود.