به گزارش خبرنگار ما، بيست و سوم شهريورماه سال 92، مأموران پليس دماوند از قتل مرد 33سالهاي به نام شهروز در يك بزم شبانه باخبر و راهي محل شدند. همسايهها به مأموران گفتند: «شهروز در خانه مجردياش تنها زندگي ميكرد و معمولاً مهماني ميگرفت. امشب هم در خانهاش مهماني داشت كه ناگهان صداي شليك چند تير را شنيديم. همان موقع بود كه مهمانان هراسان از خانه شهروز خارج شدند و فرار كردند.»
با انتقال جسد به پزشكي قانوني، پليس در نخستين گام از تحقيقات خود دريافت عامل قتل صاحب يك طلافروشي به نام سياوش 34ساله است كه بعد از حادثه به مكان نامعلومي گريخته است. يكماه از كشته شدن مرد جوان گذشته بود تا اينكه پليس دريافت، عامل قتل در هتلي در سرعين اردبيل با شناسنامه جعلي اقامت دارد. به اين ترتيب سياوش بازداشت شد و در همان بازجوييهاي مقدماتي به قتل اعتراف كرد. او در شرح ماجرا گفت: «از قبل با يكي از دوستانم به نام پيام اختلاف داشتم. او دوستانش را اجير كرده بود تا از طلافروشي من سرقت كنند، اما اين سرقت ناكام ماند. پيام دست بردار نبود تا اينكه روزي مرا با ماشين زير گرفت و در آن تصادف به شدت آسيب ديدم. خواستم از او شكايت كنم، اما به خاطر وساطت دوستانم منصرف شدم، اما پيام قول داد هزينههاي بيمارستان را كه مبلغ 14ميليون تومان بود را بپردازد.» متهم در ادامه گفت: «پيام هر بار براي پرداخت هزينههاي بيمارستان بهانه ميآورد تا اينكه آخرين بار شنيدم براي اينكه مرا از گرفتن هزينه بيمارستان منصرف كند، يكي از دوستانم را به خانهاش برده و او را به شدت كتك زده است. آنجا بود كه به فكر انتقام افتادم و يك كلت كمري خريدم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «وقتي متوجه مهماني خانه مقتول شدم و فهميدم پيام نيز در آن مهماني شركت دارد كلت را برداشتم و به آنجا رفتم، اما وقتي خواستم به سمت پيام شليك كنم، مقتول جلو آمد و مانع شد. آنجا بود كه گلوله به سينه او شليك شد و باعث مرگش شد.»
با اقرارهاي متهم كيفرخواست عليه وي صادر و پرونده بعد از كامل شدن تحقيقات به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستادهشد. در اولين جلسه رسيدگي به پرونده بعد از درخواست قصاص از سوي اوليايدم متهم در جايگاه قرار گرفت، اما اظهارات تازهاي را مطرح كرد و گفت: «آن شب براي انتقام به خانه مقتول رفته بودم، اما قصد كشتن كسي را نداشتم. فقط ميخواستم پيام را بترسانم تا پولم را بگيرم. از آنجائيكه تا حالا با كلت شليك نكرده بودم دستم روي ماشه رفت و چند تير شليك شد. باور كنيد از مقتول خصومتي نداشتم و نميخواستم او را به قتل برسانم.»
متهم در خصوص يكماه اقامت با شناسنامه جعلي در هتل نيز گفت: «بعد از قتل به شدت ترسيده بودم. به همين خاطر يك شناسنامه از دوستم گرفتم و عكسم را روي آن چسباندم سپس با آن به سرعين رفتم و در هتلي اقامت كردم.»
در پايان هيئت قضائي بعد از آخرين دفاع متهم سياوش را به اتهام قتل عمد به قصاص و به اتهام حمل و نگهداري سلاح به حبس محكوم كرد. اين حكم به ديوان عالي كشور فرستاده شد، اما از سوي قضات شعبه20 ديوان نقض و به همان شعبه ارجاع داده شد تا فاصله دقيق شليك گلوله از اسلحه و همچنين زاويه ورود گلوله به بدن مقتول بار ديگر بررسي شود. به اين ترتيب متهم بزودي محاكمه خواهد شد.