کد خبر: 891035
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۱
كاتالوگ زندگي مشترك را حتماً بخوانيد
اين روزها شنيدن آمارهاي طلاق در ايران هر فرد دم‌بختي را به وحشت مي‌اندازد. در مواجهه با اين آمار كه مشخصاً يك لرزه چند ريشتري بر پيكره جامعه وارد مي‌كند چه بايد كرد؟
   دكتر ريحانه نظيري‌راد*

اين روزها شنيدن آمارهاي طلاق در ايران هر فرد دم‌بختي را به وحشت مي‌اندازد. در مواجهه با اين آمار كه مشخصاً يك لرزه چند ريشتري بر پيكره جامعه وارد مي‌كند چه بايد كرد؟ اين آمارها نشان دهنده تزلزل و سست شدن بنياد خانواده است و به ما اين نكته را مي‌فهماند كه فروپاشي يك خانواده پس از شكل‌گيري آن چقدر مي‌تواند در جامعه كنوني راحت رخ دهد. مسلماً چنين واقعه‌اي نگراني‌هاي فراواني براي افراد مجرد و متأهل به وجود مي‌آورد و اينكه چه بلايي بر سر فرزندان حاصل از طلاق مي‌آيد خود بحث بسيار مفصلي است. بهترين راه براي بررسي اين معلول ريشه‌يابي علت است.
      
   خود را فريب ندهيم
در ريشه‌يابي طلاق مي‌توان دلايل بسياري را از جمله مسائل اقتصادي، نداشتن شناخت متقابل، عدم تفاهم، دخالت خانواده‌ها، تكراري شدن زندگي و نبود هيجانات، انتظارات غيرواقع بينانه از ازدواج، عدم آگاهي و... را مطرح كرد. جوانان ما قبل از ازدواج، چه سنتي و چه مدرن نسبت به تمامي علايم و مسائلي كه مي‌بينند كم بينا يا حتي نابينا مي‌شوند و توجه چنداني به نشانه‌هايي كه مي‌بينند، ندارند.
برخي از افراد براي اينكه خطاي خود را توجيه كنند اين جملات كليشه‌اي را به كار مي‌برند: «ازدواج يك هندوانه سر بسته است»، «ازدواج شانس است كه ما نداشتيم»، «بايد پيشاني‌ات بلند باشد»، «همه قبل از ازدواج خودشان را خوب نشان مي‌دهند و بعد از ازدواج تغيير مي‌كنند» و... همه و همه اين جملات براي من و شما آشناست، اما به هيچ عنوان صحت ندارد، پس خود را فريب ندهيم.
مسئله عمده و اصلي جوانان براي ازدواج نه دلايل اقتصادي است و نه هيچ يك از دلايلي كه مطرح شد. مسئله اين است كه جوانان قبل از ازدواج نسبت به تمامي نشانه‌هايي كه مي‌بينند كم توجه هستند و از كنار آنها به راحتي مي‌گذرند. ازدواج نه تنها يك هندوانه دربسته نيست بلكه بسيار هم باز است.
نبي مكرم اسلام مي‌فرمايند: مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً لِمَالِهَا وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ مَنْ تَزَوَّجَهَا لِجَمَالِهَا رَأَى فِيهَا مَا يَكْرَهُ وَ مَنْ تَزَوَّجَهَا لِدِينِهَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ: هر كه با زني به خاطر مالش ازدواج كند، خداوند او را به مال وي واگذار مي‌‏كند و هر كه با او به خاطر جمال و زيبايي‏اش ازدواج نمايد، در او چيزي را كه خوشايند او نيست، خواهد ديد و هر كه با وي به خاطر دينش ازدواج كند، خداوند تمامي اين مزايا را براي او جمع مي‌كند. ايشان در روايت ديگري مي‌فرمايند: شخصي كه ازدواج مي‌كند در حقيقت نصف دين و آئين خود را حفظ كرده است. پس بر او لازم است كه براي حفظ باقيمانده آن تقواي الهي را پيشه خود سازد. بيشترين اهل جهنم انسان‌هاي بي‌همسر هستند. امام صادق(ع) نيز در خصوص اين امر حياتي و مهم مي‌فرمايند: من ترك التزويج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله عزوجل، ان‌الله عزوجل يقول. ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله: هر كس از ترس فقر ازدواج نكند نسبت به لطف خداوند بدگمان شده است، چراكه خداوند مي‌فرمايند اگر آنان فقير باشند خداوند از فضل و كرم خود بي‌نيازشان مي‌كند.
 
    ازدواج را با هندوانه مقايسه نكنيم
جملاتي چون ازدواج هندوانه سربسته است براي توجيه اشتباهاتي است كه افراد در انتخاب‌هايشان مرتكب شده‌اند تا به اين وسيله مسئوليت انتخاب‌هاي اشتباه خود را به گردن نگيرند و از زير بار چنين مسئوليتي شانه خالي كنند. تا زماني كه فرار از پذيرش مسئوليت‌هاي انتخاب در كار باشد مشكلات ناشي از ازدواج چون بدبيني و سوءظن، دست بزن (خشونت)، اعتياد، عدم تفاهم، دخالت‌هاي ديگران و طلاق‌هاي پي در پي و... تمامي نخواهد داشت.
تمامي مشكلات مطرح شده (جز بحران‌ها و اتفاقات پيش بيني نشده در زندگي مشترك آينده) با به دست آوردن شناخت قابل پيشگيري است. اگر خشونت يكي از بدترين و دردناك‌ترين دلايل طلاق و اختلاف در خانواده‌ها باشد يك روزه و يك شبه و دقيقاً روز پس از ازدواج اين آفت به جان خانواده نخواهد افتاد.
در مراجعان خود به كرات شاهد اين خشونت قبل از ازدواج بوده‌ام و ايشان را نسبت به اين موضوع آگاهي داده‌ام اما ترجيح بيشتر اين افراد بر آن است كه اين نشانه‌ها را كم اهميت و ناچيز جلوه دهند و فقط كاري كنند و طوري رفتار نمايند تا به فرآيند ازدواج و زندگي مشترك برسند به اين اميد كه پس از ازدواج و با زير يك سقف رفتن همه چيز تغيير مي‌يابد و نسبت به قبل اوضاع بهتر خواهد شد.
اين دقيقاً همان نقطه‌اي است كه در آينده‌اي نه چندان دور افراد از ازدواج نااميد شده و طلاق‌ها يكي پس از ديگري رخ خواهد داد و ازدواج هراسي روز به روز بيشتر خواهد شد، حتي اگر طلاق قانوني هم رخ ندهد شاهد طلاق‌هاي عاطفي خواهيم بود كه پيامدها و عواقب آن اگر بيشتر از طلاق قانوني نباشد كمتر از آن نيست.
 
   ازدواج بدون مشكل نداريم
سالم‌ترين و موفق‌ترين ازدواج‌ها، مشكلات و استرس‌هايي براي شما به ارمغان مي‌آورند چه برسد به ازدواج‌هايي كه از ابتدا مشكل دار بوده است. در واقع يك ازدواج موفق از مشكلات شما نمي‌كاهد، ازدواج پيماني است كه در آن تعهد و مسئوليت حرف اول را مي‌زند، بنابراين در اوايل هر ازدواجي افراد بالغ نيز در پذيرش و انجام اين تعهد به طور طبيعي دچار مشكل خواهند شد.
نوع برخورد با چنين مشكلاتي است كه يك ازدواج را موفق يا ناموفق مي‌كند. ازدواج را مي‌توان مانند هر كالاي با ارزشي دانست كه مطمئناً هنگام توليد در كارخانه يك كاتالوگ همراه آن مي‌كنند تا شما را از نحوه صحيح استفاده كالا مطلع سازند. متأسفانه در ازدواج و روابط زناشويي و برخورد با مشكلات افراد نگاه دقيقي به اين كاتالوگ نكرده  و به آساني و با كم بينايي از كنار كاتالوگ به اين مهمي گذر مي‌كنند.
در فرهنگ كنوني ما تغيير باور «شاهزاده‌اي سوار بر اسب سفيد» نسبت به ازدواج كاري بس دشوار است،چراكه از كودكي مرتباً به فرزندانمان اين جملات را مي‌گوييم:«ان شاءالله عروسيت، ان شاءالله تو لباس سفيد ببينمت، ان شاءالله رخت داماديت رو بپوشي.» از نظر ما والدين، اينها بهترين جملاتي است كه به فرزندانمان مي‌گوييم غافل از آنكه همين جملات بلاي جان فرزندانمان در آينده خواهد شد، زيرا براي آنها دنيايي شيرين و بدون چالش ترسيم مي‌كنيم.
باورهايي كه در دوران طفوليت به كودكان داده مي‌شود بسيار ريشه‌اي‌تر و قوي‌تر نسبت به باورهايي است كه در دوران نوجواني و جواني خودش كسب مي‌كند. با گفتن اين جملات از زبان اطرافيان و شنيدن آن از سوي كودكان به او فقط همين پيام منتقل خواهد شد كه وقتي بزرگ شدي تنها كار مهمي كه براي انجام دادن داري ازدواج است و پوشيدن لباس عروسي و نشستن بر سرسفره عقد و نه چيز ديگري. اين در حالي است كه به كودكمان نگفتيم اهميت پيمان ازدواج در چيست؟ يا چرا ازدواج مي‌كنيم؟ در اين پيمان به چه چيزهاي متعهد خواهيم شد؟ و براي اين پيمان بهترين و مهم‌ترين معيارها با توجه به خواسته‌هاي هر كدام از ما در زندگي چه مي‌تواند باشد؟ و چگونه مي‌توان به بهترين شناخت قبل از ازدواج رسيد؟ و چه كسي با چه خصوصيات اخلاقي در اين پيمان مي‌تواند ما را همراهي كند؟
اين روزها والدين نه تنها چنين آگاهي‌هايي را به فرزندانشان نمي‌دهند، بلكه گارد محكمي در مقابل ارائه چنين آگاهي‌هايي مي‌گيرند كه فرزند شش يا هفت ساله من متوجه چنين مسائلي نمي‌شود كه من بخواهم چنين آگاهي‌هايي را به او بدهم يا اينكه براي سن او مطرح كردن چنين مسائلي بسيار زود است.
در پاسخ به اين والدين بايد گفت چطور كودكان مي‌توانند شاهد نزاع و درگيري‌هاي بي‌پرده يا نااميدي و شكست در ازدواج شما باشند، اما نمي‌توانند خصوصيات يك ازدواج سالم را شنونده يا بيننده باشند. كودكان در اين سنين مرتباً نقش خود را از والدين تقليد مي‌كنند و اين مشاهدات در آينده‌اي نه چندان دور بهترين سرمشق براي آنها مي‌شود.
 
   آموزش تفكر به فرزندان
مهم‌ترين مشكل والدين ما ندانستن و نداشتن مهارت صحبت با كودكان به روشي ساده است و اينكه چگونه كودكان را با صحبت‌هاي ساده دعوت به تفكر كنند، در حالي كه زبان تفكر بهترين زبان آموزش به كودكان است.
اگر بتوانيم به نوجوانان و كودكان امروز با زبان تفكر آموزش دهيم كه در فرآيند ازدواج قبل از هر چيز در راه شناخت باشند و نسبت به علايم و نشانه‌هاي شخصيتي طرف مقابل حساس و آگاه (به دور از هر شك و ترديد و سوءظن) مي‌توانيم در آينده شاهد شكل‌گيري خانواده‌هايي با بنياد محكم‌تر باشيم، بنابراين يكي از بهترين انتخاب‌هاي موفق قبل از ازدواج در نظر گرفتن شناخت حاصل از ويژگي‌هاي شخصيت طرف مقابل است.
توجه كنيد فردي كه براي ازدواج كانديدا كرديد چه خلق و خويي دارد؟ چگونه با شما رفتار مي‌كند؟ كم حرف است يا پرحرف؟ تندخو است يا دمدمي مزاج؟ پرخاشگر و عصبي است يا منعطف و سازگار؟ اهل ابراز احساسات كلامي است يا خشك و خالي از هرگونه ابراز كلامي؟ نسبت به رفت و آمدها و معاشرت‌هاي شما چه واكنشي نشان مي‌دهد؟ لجباز و خودخواه است يا به نظرات شما نيز احترام مي‌گذارد؟ در مواقع اختلاف و مشاجره چگونه برخوردي دارد؟ همه و همه اين موارد مي‌تواند شما را به يك انتخاب مناسب هدايت كند.
 
  همسر ايده‌آل نداريم
با در نظر گرفتن تمامي اين موارد باز هم نمي‌توان منتظر يك همسر ايده‌آل و انتخاب بي‌عيب و نقص بود، چراكه خود ما نيز ايده‌آل و بي‌عيب و نقص نيستيم، بنابراين شناخت حاصل از ويژگي‌هاي شخصيت، نگاه واقع بينانه‌تري را در انتخاب به شما مي‌دهد. مهم‌ترين اصل در يك انتخاب موفق آن است كه با توجه به در نظر گرفتن 50 درصد از معيارهايي كه در اولويت هستند، طرف مقابل شما آن را دارا باشد. اين اولويت‌ها شامل تفكر و خاستگاه شما از ازدواج و تشكيل خانواده مي‌شود.
مي‌توان گفت افراد در همه جاي دنيا تشكيل خانواده و داشتن خانواده را با افتخار به ديگران اعلام مي‌كنند،چراكه خانواده را يكي از مهم‌ترين و مقدس‌ترين اركان جامعه مي‌دانند. اين در حالي است كه در جامعه ايران مطرح كردن اعلام ازدواج و داشتن خانواده، بيشتر اوقات با شوخي‌هاي زننده‌اي همراه است و توصيف مي‌شود: «رفتي قاتي مرغ‌ها؟  چند سال پيش اسير شدي؟ مجردي و از هفت دولت آزاد و...»
زماني كه در صحبت‌هاي روزانه اين جملات زننده عادي را ناديده بگيريم خود به خود از اهميت و ارزش ازدواج و احترام به جنس مخالف كاسته و به كم بينايي قبل از ازدواج نيز دچار خواهيم شد و شاهد شكل‌گيري جبهه‌هايي نامرئي بين هر دو جنس (زن و مرد) در جامعه نسبت به يكديگر خواهيم بود و كودكان نيز شاهد همه اين رفتارها و گفتارهاي ما خواهند بود، بنابراين نمي‌توان از كودكان در آينده توقع داشت بهتر از آنچه اكنون ما هستيم و به آنها مي‌دهيم، باشند.
 
   اول شناخت، بعد عاشقي
فرجام سخن اينكه اگر مجرد هستيد قبل از ازدواج در راه شناخت باشيد نه عاشق شدن، اين اطمينان را به شما مي‌دهم كه پس از شناخت كافي و سالم وقت براي عاشق شدن و عاشقي كردن بسيار است. اگر هم متأهل هستيد از اين پس بيشتر به اظهارنظرهايتان در باره ازدواج (به خصوص جلوي فرزندانتان) دقت كنيد. اگر شما در ازدواجتان با شكست مواجه شديد يا چندان رضايتي از آن نداريد دليل بر آن نيست كه پيمان ازدواج مشكلي داشته باشد، لازم است بار ديگر نگاه عميق‌تري به انتخابتان و نوع توقع‌هايتان از زندگي مشترك بيندازيد و به خودتان اين فرصت را بدهيد تا با افرادي كه در اين زمينه متخصصان اميني هستند مشورت كنيد.
*روانشناس

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر