کد خبر: 891000
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۸
مهمترین اشتباهی که حاکمین شوروی داشتند، تغییر و تحولاتی بود که مبنای آن نزدیک شدن به غرب بود. گورباچف در یکی از سخنرانی های خود به صراحت طرح خانه مشترک اروپایی را مطرح می کند که از مرزهای غربی شوروی آغاز می شود و تا شرقی ترین مرزهای شوروی ادامه پیدا می کند. منظور از خانه مشترک اروپایی، ادغام شوروی و اروپا در یک واحد اقتصادی و بعدها در یک واحد امنیتی بود. به نظر می رسد این دیدگاه ها مبنی بر همگامی و گرایش به غرب یکی از اشتباهات مهم حاکمیت شوروی بود.
پایگاه تحلیلی مصداق:  به بهانه سالروز نامه تاریخی امام خمینی(ره) به گورباچف و با توجه به شدت گرفتن فعالیت جبهه استکبار علیه اسلام و نظام جمهوری اسلامی، جهت بررسی دقیق طرح آمریکا برای فروپاشی شوروی و تلاش این کشور برای پیاده سازی این مدل در سایر کشورها، با «دکتر شعیب بهمن» کارشناس مسائل روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز (اوراسیا) به گفتگو نشستیم که بخش اول آن در ادامه تقدیم می­ گردد.

«مصداق»: در ابتدای بحث شرح مختصری از ماجرای فروپاشی شوروی، اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن زمان و اجزا و شاخص ­ها و ویژگی های طراحی غرب برای سقوط رقیب دیرینه خود بفرمایید؛

در بحث فروپاشی شوروی باید به جنگ سرد و چگونگی به وجود آمدن آن اشاره کنیم. تضاد ایدئولوزیک بین شوروی و آمریکا مبتنی بر افکار و اندیشه هایی بود که هرکدام از این دو ابرقدرت را شکل داده بود. هرکدام از این مکاتب داعیه جهان شمول بودن داشتند و این نکته باعث شده بود این دو ابرقدرت علاوه بر اختلافات ژئوپلوتیک، در حوزه اندیشه ای نیز با یکدیگر تقابل و مواجهه جدی داشته باشند.

آمریکا از ایده های لیبرالیستی، کاپیتالیستی و سرمایه داری حمایت می کرد و خواهان صدور لیبرال دموکراسی خود به همه کشورهای دنیا بودند که این خواسته تا امروز هم ادامه دارد. در مقابل شوروی براساس و مبنای اندیشه های مارکسیستی بنا شده بود، هرچند در داخل، تفکرات لنین و استالین بر این تفکرات مارکسیستی اثر گذاشت و باعث ایجاد دگرگونی هایی در اندیشه های اولیه مارکس شد، ولی این تضاد ایدئولوژیکی بین دو طرف همچنان باقی ماند.

بر همین مبنا کشورهای بلوک غرب، خواهان مبارزه جدی، فروپاشی و سقوط شوروی بودند که این جدال پس از پایان جنگ جهانی دوم پدیدار شد. پس از پیشرفت های فنی و تکنولوژیکی شوروی، مخصوصا در زمان استالین و دستیابی به بمب اتم، موضوع برای بلوک غرب حساس تر شد، بخصوص که کشورهای مختلفی در گوشه و کنار جهان به کمونیسم روی آوردند و در پناه شوروی قرار گرفتند.

در این زمان رویارویی نظامی دو بلوک شرق و غرب عملا منجر به بروز جنگی ویرانگر و نابودی بخش قابل توجهی از جهان می شد. در نتیجه تقابل نظامی عملا از برنامه های دوطرف کنار گذاشته شد و جنبه های دیگر قدرت شوروی هدف بلوک غرب قرار گرفت. جنبه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی؛

در اینجا طرح های مختلفی از سوی غرب برای به اضمحلال کشیدن شوروی مطرح و اجرا شد. به عنوان مثال آمریکا در دوره ریگان با به راه انداختن مسئله جنگ ستارگان، سعی کردن اقتصاد رو به افول شوروی را دچار چالشه ای جدی کند. به این معنا که سردمداران شوروی برای مواجهه نظامی با آمریکا مجبور شدند بخش عمده ای از بودجه های عمرانی و اجتماعی و فرهنگی و بخش درمان و بهداشت مردم خود را در حوزه نظامی سرمایه گذاری کنند.  همین مسئله آسیب جدی به سایر بخش های اقتصادی شوروی زد و موجب کاهش شدید اشتغال و نارضایتی عمومی شد. البته باید توجه داشت که سیستم اقتصادی مارکسیستی در دوره بعد از استالین دیگر مثل قبل جواب نداده و با چالش های جدی مواجه شده بود. به ویژه پس از آغاز دوره گورباچف که با طرح اصلاح اقتصادی تحت عنوان پروستریکا و گلاسنوست که معادل فضای باز سیاسی بود بر سر کار آمده بود.

در مجموع می توان گفت شاخص های طراحی غرب برای فروپاشی شوروی بیشتر معطوف شد به فشارهای اقتصادی بر دولت شوروی و از طرف دیگر نفوذ فرهنگی و اجتماعی؛ به نحوی که موفق شد ذهنیت مردم شوروی را نسبت به کمونیسم تغییر دهد. وقتی این تغییر نگاه صورت گرفت، پیش از اینکه شوروی در واقعیت سقوط کند، در ذهن مردم شوروی فروپاشید. به همین علت بود که استقلال طلبی ها از جمهوری ها و کشورهای کوچک شروع شد و یکی  پس از دیگری اعلام استقلال و جدایی کردند.

در این بین اصلاح طلبانی مثل آقای یلستین و طیف هایی که از او حمایت می کردند، نقش کاتالیزور داشتند و تسریع کننده این فروپاشی اجتماعی و فرهنگی بودند و با جهت گیری ها و مطرح کردن مباحثی که خواهان تندروی برای اصلاحات اقتصادی و سیاسی بودند به شوروی آسیب جدی زده و از عوامل فروپاشی بودند.

البته نمی توان عوامل داخلی نظیر ناکارآمدی نظام کمونیستی، سیستم اقتصادی مارکسیستی و تنگناهای مختلفی که برای مردم شوروی ایجاد کرده بود را نادیده بگیریم؛ ولی در کنار این مشکلات، غرب به عنوان یک عامل تسریع کننده و طراح اصلی ایده سقوط، این جریان را مدیریت و راهبری می کرد و تاحد زیادی در این خصوص توفیق داشت.

 

«مصداق»: اشتباهات اصلی حاکمین شوروی که زمینه ساز تحقق طراحی غرب و سقوط شد چه بود؟

مهمترین اشتباهی که حاکمین شوروی داشتند، تغییر و تحولاتی بود که مبنای آن نزدیک شدن به غرب بود. گورباچف در یکی از سخنرانی های خود به صراحت طرح خانه مشترک اروپایی را مطرح می کند که از مرزهای غربی شوروی آغاز می شود و تا شرقی ترین  مرزهای شوروی ادامه پیدا می کند. منظور از خانه مشترک اروپایی، ادغام شوروی و اروپا در یک واحد اقتصادی و بعدها در یک واحد امنیتی بود. به نظر می رسد این دیدگاه ها مبنی بر همگامی و گرایش به غرب یکی از اشتباهات مهم حاکمیت شوروی بود.

در کنار این انحراف،  فضایی که برای اصلاحات اقتصادی ایجاد  شد به نحوی بود که جامعه شوروی کشش و تحمل آن فضا را نداشت و به یکباره باعث شد که همه ساختارهای اقتصادی که پیش از آن اشتراکی بود فرو پاشید. ساختار های بنیادین قدیمی کارکرد خود را از دست دادند ولی ساختار جدید نتوانست به سرعت جایگزین آن شود و این ضربه اقتصادی گسترده ای به مردم و شوروی وارد کرد. در کنار این فروپاشی ساختارهای قدیمی اقتصادی، نزدیکی سیاسی به غرب نیز بار مضاعفی را در حوزه سیاسی به مردم وارد می کرد.

در خصوص مسائل اجتماعی و فرهنگی، سیاست های فرهنگی گورباچف فضایی را ایجاد کرد که خیلی از مسائل فرهنگی دگرگون شد، در طی سال های قبل تر از آن، شوروی یک جامعه ایده آلیستی برای مردم ترسیم کرده بود که مردم اطلاعاتی نسبت به آن چیزی که بیرون از مرزها و به اصطلاح غربی ها بیرون پرده آهنی یا دیوار آهنی می گذشت نداشتند و تصور می کردند که شوروی پیشرفته ترین و قدرتمند ترین کشور دنیاست. اما با باز شدن فضای سیاسی، ارتباطات با کشورهای غربی گسترش پیدا کرد. بویژه پس از فروریختن دیوار برلین می توان فضای اجتماعی و فرهنگی جدیدی داخل شوروی دید. همین روند سریع نمایش جلوه های غرب و غربی شدن امور در شوروی، خود تحمیل یک سبک زندگی جدید به مردم شوروی بود که از اشتباهات مسئولین شوروی بود. شاید اگر فضا به تدریج و با گذشت زمان باز می شد اوضاع خیلی بهتر اداره می شد.

البته این موضوع را هم باید مد نظر داشت که شوروی از لحاظ فرهنگی و هویتی، یک مجموعه یکدست و همگونی نبود. به رغم اینکه از زمان استالین تلاشی برای همگون سازی و یکسان سازی ملت ها و اقوام مختلف صورت گرفت، ولی واقعیت این بود که بسیاری از مردم هویت قومی و مذهبی خود را پنهان می کردند. نمونه این پنهان سازی در جوامع مسلمان شوروی نمایان است که بلافاصله پس از ایجاد فضای باز سیاسی دوره گورباچف، به یکباره مساجد از رونق برخوردار شده و گرایش های اسلامی پدیدار شد.

 

«مصداق»: در کنار معرفی اوضاع عمومی جامعه شوروی و اشتباهات حاکمین، نقش رسانه ها به عنوان ابزار اصلی غرب برای اجرای طرح فروپاشی، در هدایت افکار و تغییر محاسبات مردم و هیئت حاکمه شوروی چگونه بود؟  

واقعیت این است که رسانه ها نقش قابل توجهی در فروپاشی شوروی داشتند، و این نقش از جهات مختلف قابل بحث و بررسی است. از همان دوره که جنگ سرد آغاز شد، هردو طرف سعی کردند رسانه هایی را برای تاثیرگذاری بر طرف مقابل طراحی و به خدمت بگیرند. شوروی رادیو مسکو را برای جذب توده های مردم به سمت ایده کمونیستی ایجاد کرد که هم برای کشورهای غربی و هم برای سایر کشورها، حتی به زبان فارسی برنامه پخش می کرد. در طرف مقابل آمریکا هم در سال ۱۹۴۸ صدای آمریکا را برای تاثیر گذاری بر مخاطبان اروپایی، در سال ۱۹۴۹ رادیو آزادی و در ادامه رادیو اروپای آزاد را با هدف تاثیرگذاری بر اروپای شرقی کمونیست شکل داد.

این جنگ تبلیغاتی و رسانه ای سهم قابل توجهی از جدال و جنگ مابین دو بلوک را به خود اختصاص داده بود. آمریکا در داخل اقدام به تشکیل کمیته ای به نام کمیته اطلاعات عمومی نمود که وظیفه این کمیته خبرسازی و خبررسانی به اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی بود. این کمیته تلاش داشت خبرها را به نحوی که منافع غرب را تامین کند به مخاطب برساند. برخی اخبار را بزرگ نمایی کرده و برخی اخبار را نادیده بگیرد و یا کمرنگ کند.

علاوه بر رسانه هایی که به صورت مستقیم برنامه سازی داشته و مخاطب را درگیر می کردند، آمریکا تلاش کرد از سایر ابزارهای فرهنگی هم برای  نفوذ بر شوروی استفاده کند. یکی از مهترین این ابزارها سینما بود. بسیاری از فیلم هایی که در هالیوود ساخته می شد رنگ و بوی ضد کمونیستی داشتند و معمولا دو کارکرد  قابل توجه داشتند: یکی نمایش تمدن و پیشرفت در بلوک غرب و در مقابل آن نمایش کشورهای کمنیستی به عنوان کشورهای عقب مانده؛ و کارکرد دیگر بزرگ نمایی خطر کمونیست برای جوامع غربی به منظور پیشگیری از پیوستن این مردم به جریان کمونیستی بود. در این حوزه مجموعه فیلم های جیمز باند، راکی، رمبو، فیلم پرده آهنین، انیمیشن مزرعه حیوانات و … نمایش دهنده این است که جوامع غربی جوامع خوبی هستند و تلاش کرده قهرمان های غربی را انسان های فوق العاده ای نشان دهد که قادر هستند سیستم های کمونیستی را به چالش بکشند. در کنار این داستان پردازی های عامیانه، آن تصویر بد از شوروی هم به مخاطب القا می شد. بنابراین صنعت فیلم سازی و تولیدات هالیوود هم در حوزه نقش رسانه ها محل توجه جدی است.

در کنار اینها، نمادها و سمبل هایی در غرب ایجاد کردند که برای مردم در جوامع کمونیستی تبدیل به حسرت شده بود، به عنوان مثال گروه های موسیقی نظیر بیتل ها یا پینگ فلوید؛ مردم شوروی تا جایی تحت تاثیر رسانه های غربی قرار گرفته بودند که آرزو داشتند به یک صوت یا تصویر از این گروه ها دسترسی پیدا کنند، رسانه های غربی اینطور در جهت القای جذابیت این گروه ها تلاش داشتند و آنها را بزرگنمایی می کردند. یا در حوزه مد و لباس، در مقطعی برای مردم شوروی آرزو بود که به شلوار جین یا لی دست پیدا کنند و بتوانند یک شلوار لی بپوشند. در حوزه تبلیغات و رسانه همچنین می توان به مک دولاند اشاره کرد. زمانی که اولین شعبه مک دولاند در شوروی افتتاح شد یک صف ۷ تا ۸ کیلومتری برای آن تشکیل شد.

اینها همه نشان میدهد که سالها فعالیت رسانه ای و تبلیغاتی برای تغییر ذهنیت مردم صورت گرفته و نگاه مردم شوروی نسبت به غرب تغییر کرده بود. مردم غرب را بهشتی می پنداشتند که سالها از آن محروم شده بودند و پشت پرده آهنینی که غربی ها تبلیغ می کردند زندانی شده بودند. در نتیجه رسانه ها هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم تاثیر داشتند و نقش قابل توجهی در تغییر هویت و ارزشها ایفا کردند.

 

در بخش دوم این مصاحبه، دلایل بی توجهی گورباچف به نامه امام خمینی(ره)، بهره برداری غرب از مدل فروپاشی شوروی برای سایر کشورها و در نهایت شاخص های طراحی آمریکا برای نظام مقدس جمهوری اسلامی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته که بزودی منتشر خواهد شد.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
United States
|
۰۳:۴۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۲
0
0
اول قولهای بلند بالای امریکا به گورباچف با وزیر وقت امریکا که شما از اروپا بروید بیرون و ما هیچوقت به اروپای شرقی نزدیک نمی شویم. اقی گورباچف که در زمان سفارتش در لندن بوسیله سازمانهای جاسوسی غرب استخدام شده بود تمام پیشنهادهای غرب را پذیرفت و عاقبت انشد که روسیه و یالسین برای وام 150 ملیون دلاری حاضر شد که به تمام خواسته های غرب تن در دهد. عین همان کاری که اقای کری با ظریف و ... کرد و بجام را توی گلوی ملت چپانید
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار