بر اين باوريم كه جانبازان و معلولين و ورزش آنها گل سرسبد ورزش كشورمان هستند. براي اين باور هم دلايل محكمي داريم كافي است نگاهي به عملكرد بروبچههاي جانباز و معلول در رقابتهاي پاراالمپيك، پاراآسيايي و يا حتي رقابتهاي جهاني آنها داشته باشيد و بعد نتايج را با نتايج ورزشكاران سالم مقايسه كنيد.
البته توجه داشته باشيد كه از اين مقايسه اصلاً قصد كوچككردن زحمات ورزشكاران مدالآور و ستاره كشور در مسابقات المپيك و آسيايي و جهاني را نداريم اما حقيقت اين است كه اگر در اين مسابقات دلخوش به درخشش تك ستارههاي ورزشمان هستيم در عوض وقتي پاي جانبازان و معلولان به ميان ميآيد با كوهي از افتخارات و مدال روبهرو هستيم چون ميدانيم كه غيرتمندان و توانمندان جانباز و معلول كشورمان از مسابقات جهاني و آسيايي فقط مدال درو ميكنند. با اين حال، طي ماهها و روزهاي گذشته اخباري ميرسد از وضعيت نامساعد برپايي اردوها و رقابتهاي جانبازان و معلولان كه زياد خوشايند نيست، اينكه مسابقات و اردوهاي آنها به دلايل كمبودهاي مالي لغو و تعطيل شود مسئلهاي نيست كه به راحتي بتوان از كنار آن گذشت. مهمتر اينكه فدراسيون جانبازان و معلولين طي چندماه گذشته بدون رئيس اداره ميشود و اين براي فدراسيوني كه تعداد زيادي از قهرمانان بزرگ جانباز و معلول را زير سايه خود دارد اصلاً قابل قبول نيست.
جانبازان و معلولان چشم و چراغ اين كشور و ورزش آن هستند، همه خوب ميدانيم كه اگر ورزش براي افراد سالم جامعه لازم است براي اين عزيزان امري واجب است تا بتوانند همدوش و همپاي افراد سالم در جامعه و مسائل ريز و درشت اجتماعي حاضر باشند بنابراين رسيدگي به وضعيت فدراسيون جانبازان و معلولين،تعيين يك رئيس كاروان و البته رفع كمبودهاي مالي اين فدراسيون براي رسيدگي به قهرمانان و مدالآوران بايد سرلوحه مسئولان وزارت ورزش و كميته ملي پاراالمپيك باشد. به طور حتم در هيچ كجاي دنيا نميتوان مشاهده كرد كه قهرمان تيراندازي پاراالمپيك از لغو برنامههاي تمريني و رقابتها به دليل مشكلات مالي گلايه كند. بدون هيچ ترديدي واليبال نشسته ايران برترين و پرافتخارين تيم دنياست و اگر كشوري ديگر از اين تيم پرافتخار بهره ميبرد هيچ گاه اجازه نميداد بنابر آنچه بيپولي و يا كمبود امكانات عنوان ميشود از شركت در رقابتهاي بينالمللي محروم شود و يا اينكه خللي در برنامههاي آمادهسازي آن ايجاد شود.
متأسفانه اينها حقايق تلخي است كه در ورزش ايران زياد ديده ميشود، حقايقي كه تنها كمي سروصدا راه مياندازد و بعد خيلي راحت بهدست فراموشي سپرده ميشود و اين باعث نگراني است. نگراني بابت ورزشكاراني را به ورزش تنها به عنوان يك سرگرمي و يا حتي قهرماني و مدالآوري و سكو نگاه نميكنند، جانبازان و معلولين با ورزش زندگي ميكنند و ورزش جزء لاينفك زندگي آنهاست كه اگر بنا به هر دليلي از آنها دريغ شود آن وقت بايد منتظر ضربات جبرانناپذير روحي و رواني آن در سطح جامعه باشيم. پس بدون هيچ اغماض و سهلانگاري بايد صداي اين زنگ خطر را شنيد و به آن توجه ويژه كرد. ورزش جانبازان و معلولين افتخارآفرين بوده، افتخارآفرين هست و افتخارآفرين خواهد ماند به شرط آنكه آقايان مسئول قيد تك بعدي بودن خود و نگاه يك سويه به ورزش را بزنند و بيشتر و بهتر به جانبازان و معلولين افتخارآفرين و ورزش آنها رسيدگي كنند.