کد خبر: 890877
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۷
ثروت‌اندوزي خوب است ولخرجي بد
چند روز پيش ناهار مهمان يكي از همكاران بوديم. واقعاً چه ناهار عالي‌ای بود. البته ناهار ماشين به آن گران‌قيمتي بايد هم اين همه مجلل و عالي باشد.
  حسين گل‌محمدي

چند روز پيش ناهار مهمان يكي از همكاران بوديم. واقعاً چه ناهار عالي‌ای بود. البته ناهار ماشين به آن گران‌قيمتي بايد هم اين همه مجلل و عالي باشد. اين همكار ما با پس‌انداز خود و همسر گرامي يك خودرو BMW خريداري كرده‌اند كه وقتي ما شنيديم دهان‌مان تا ساعاتي از تعجب به حالت نيمه‌باز مانده بود. خب تعجب هم دارد، چرا؟ به اين دليل كه اين همكار ما بعد از سال‌ها زندگي مشترك هنوز مستأجر است و هر سال اسباب و اثاثيه منزل بر دوش، از اين خانه به آن خانه در حال نقل مكان هستند. البته قبل از خوردن ناهار به اين همكار خرسندمان، گفتم: «شما كه مبلغ 300 ميليون و اندي براي خريد اين ماشين پس‌انداز كرده‌ايد، يك وام هم از بانك مي‌گرفتيد يك خانه براي خود مي‌خريديد. اول خيالتان از سرپناه راحت مي‌شد بعد از آن مي‌توانستيد تمام عمرتان هر جور دوست داشتيد خرج كنيد» اما اين همكار خوشحال و خرسند ما در جواب من ضرب المثل قديمي «اجاره‌نشيني و خوش‌نشيني» را ذكر كرد و گفت «حال را بچسب و فردا را بي‌خيال»، در حالي كه امروزه بسياري از ضرب‌المثل‌ها ديگر كاربردي ندارد و اصلاً هم اجاره‌نشيني، خوش‌نشيني نيست.
    
به راستي سبك زندگي امروزي چه بلايي سر ما آورده كه خود ما هم هنوز توي شوك اين بلا هستيم؟ اين بلا باعث شده كه هيچ چيزمان به هيچ چيزمان نخورد! يعني چه؟ يعني اينكه ماشين ما به خانه و محل زندگي ما نمي‌خورد. خانه و محل زندگي ما به اسباب و اثاثيه زندگي‌مان نمي‌خورد. ولخرجي و بريز و بپاش‌مان به سبك زندگي‌مان نمي‌خورد و كلاً درآمد ما به كل زندگي ما نمي‌خورد. اين اتفاق‌ها كه سبك زندگي ما را دچار تغييرات اساسي كرده باعث شده كه همه فكر كنند بايد همه چيز داشته باشند. كارمند ساده يك اداره دولتي دلش مي‌خواهد هر چه كه رئيس و مافوقش دارد او هم داشته باشد. اگر رئيسش موبايل 3 ميليوني يا ماشين شاسي‌بلند دارد او هم بايد داشته باشد. حال حقوق ماهانه اين كارمند، به اين تنوع‌طلبي‌ها و چشم و هم‌چشمي‌ها مي‌رسد يا نه، ديگر كاملاً مشخص است!
اين تنوع‌طلبي مثل يك اپيدمي به جان ما افتاده است. در واقع تنوع‌طلبي و چشم و هم‌چشمي‌هاي امروزي، كليشه‌هاي غلطي را ايجاد كرده است كه اين كليشه‌ها، نگرش‌هاي غلط و اشتباهي را به دنبال دارد. بنابراين به دنبال اين نگرش‌هاي اشتباه از افراد جامعه امروزي رفتارهاي غلطي در زندگي سر مي‌زند. مثلاً قديم‌ها يك لباس را آن‌قدر مي‌پوشيديم تا مستعمل مي‌شد و پدر و مادرها به اين فكر مي‌افتادند كه بايد يك لباس نو براي ما بخرند. چقدر هم ذوق مي‌كرديم كه لباس نو خريديم. اين طرز تفكر كه بايد لباس كهنه و غير قابل استفاده شده باشد تا لباس نو خريده شود فقط مختص قشر ضعيف جامعه نبود، همه مردم اين باور را داشتند تا جايي كه مي‌شود از آن لباس يا وسيله بايد استفاده كرد و اگر ديگر قابل استفاده نبود بايد لباس نو يا وسيله نو جايگزين آن شود. در حالي كه امروزه تفكر غلط تنوع‌طلبي جايگزين آن تفكر صحيح قديمي شده است. معمولاً امروزه اينگونه شده است كه اگر يك لباس را در يك مهماني پوشيده‌ باشند ديگر آن را در هيچ مهماني ديگري نمي‌پوشند. يا اينكه اگر شلواري را شش ماه بپوشند حتماً بايد يك شلوار جديد بخرند. چرا؟ چون شش ماه است آن را پوشيده‌اند؟ يا در شكل حادتر خانم‌هايي هستند كه وسيله‌اي مثل ماشين ظرفشويي خريداري مي‌كنند ولي يك بار هم در آن را باز نمي‌كنند تا داخلش را ببينند. فقط براي اينكه به همه بگويند آنها هم ماشين ظرفشويي دارند كه البته بخشي از دكوراسيون آشپزخانه‌هاي امروزي است پس بايد آن را خريداري كنند.
در زندگي امروزي ما عقلانيت و تفكر درست جايگاه خود را از دست داده و چشم و هم‌چشمي و مصرف‌گرايي جاي آن را گرفته است. تفكرات غلط و كليشه‌هاي ذهني اشتباه سبك زندگي امروزي، باعث شده بسياري از افراد امروزه زندگي خود را بر اساس همان تفكرات اشتباه برنامه‌ريزي كنند. همين موضوع باعث مي‌شود فرد دچار مشكلات بسياري شود و در بسياري از موارد خانواده خود را نيز به مخاطره بيندازد. وقتي دخل زندگي با خرج آن جور نباشد، بدهي پشت بدهي افراد را محاصره مي‌كند. وقتي افراد نتوانند حس تنوع‌طلبي خود را ارضا كنند دچار افسردگي و سرخوردگي در زندگي مي‌شوند يا هميشه در حال حسرت خوردن و مقايسه خود با ديگران هستند. به اين ترتيب به دست خودمان دو دو تا چهارتاي زندگي‌مان را برهم زده‌ايم.
بدون شك اين تصور غلط بايد درست شود. همه بايد سبد زندگي‌شان را براساس درآمد خود و در واقع براساس عقلانيت و برنامه‌ريزي بچينند. اين چشم و هم‌چشمي‌ها فقط باعث مي‌شود مبتلا به بيماري تنوع‌طلبي و بي‌بندباري مالي و ولخرجي شويم. يك جايي از زندگي به مشكل برمي‌خوريم كه ديگر خيلي دير است. با توجه به ضرورت توجه به اقتصاد مقاومتي بايد جامعه خود را از لحاظ اقتصادي مانند شعب ابي‌طالب تصور كنيم نه اينكه خود را بچه پولداري بدانيم كه بي‌محابا خرج مي‌كند. در اين شرايط بايد بسيار مراقب زندگي خود باشيم. مراقب خرج و برج خود باشيم. اگر به چيزي نياز نداريم ولي فقط دوست داريم آن را داشته باشيم اين دوست داشتن را مهار كنيم. با درايت و انديشه درست، درآمد خود را افزايش دهيم. حتي اگر پول زيادي هم داريم و درآمد ماهانه بسيار خوبي هم داريم، دليل نمي‌شود كه چون پول زياد داريم پس ولخرجي و بريز و بپاش زيادي هم داشته باشيم. اين صحيح نيست ما بايد با ارزش افزوده به ثروت خود اضافه كنيم. خرج كنيم ولي صحيح و معقول. قرار نيست كه اگر صاحب پول زيادي هستيم آن را به همه جار بزنيم. ثروت‌اندوزي خوب است و موجب افزايش ثروت جامعه مي‌شود ولي ولخرجي خوب نيست حتي اگر ثروتمند باشيم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر