به گزارش خبرنگار ما، يكم بهمنماه سال 95، مأموران پليس از مرگ مشكوك مرد 30سالهاي به نام فرزين در خيابان سراج باخبر و راهي محل شدند. يكي از دوستان فرزين كه در محل حضور داشت به مأموران گفت: «ساعتي قبل فرزين با يكي از دوستانمان به نام حسام به خاطر اختلاف حسابي كه از قبل داشتيم درگير شد. هنگام درگيري، حسام سوار خودروياش شد و بعد از برخورد با فرزين از روي بدن او عبور كرد و فرار كرد.»
با انتقال جسد به پزشكي قانوني، مأموران با بررسي دوربينهاي مداربسته حسام 40ساله را بازداشت كردند. او با انكار جرمش در توضيح ماجرا به پليس گفت: «در كار خريد و فروش برنج بودم و دوستانم چند بار از من برنج خريده بودند، اما بار آخر برنجها نامرغوب درآمده بود.» او در ادامه گفت: «يكي از دوستانم به نام علي 2ميليون و 900هزارتومان از من برنج خريده بود كه وقتي معترض شد، رفتم بارم را پس گرفتم، اما قرار شد پول برنجها را چند وقت ديگر برگردانم. به فرزين هم از همان بار برنج فروخته بودم كه آنها را پس گرفتم و مبلغ 900هزار تومان نيز به او بدهكار شدم.»
متهم در خصوص روز حادثه گفت: «مدتي گذشت، اما به خاطر مشكلاتي كه داشتم نتوانستم بدهيام را برگردانم تا اينكه علي تماس گرفت و خواست به ديدنش بروم. وقتي سر قرار رفتم، فهميدم بهانه بوده و او با چند نفر ديگر به من حمله كردند و سوئيچ ماشينم را برداشتند. ميخواستم از دست آنها فرار كنم به همين دليل پشت فرمان وانت نشستم و با سوئيچ يدكي كه داشتم ماشين را روشن كردم و حركت كردم. باور كنيد تصادف عمدي نبود و من به فرزين نزدم.»
با انكارهاي متهم اما بنا به شواهد و قرائن موجود كيفرخواست عليه وي صادر و پرونده به شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستادهشد و هفته گذشته مقابل هيئت قضايي به رياست قاضي توكلي قرار گرفت. بعد از قرائت كيفرخواست از سوي نماينده دادستان، اوليايدم درخواست قصاص كردند در ادامه متهم به دستور رياست دادگاه در جايگاه ايستاد و بار ديگر جرمش را انكار كرد و ماجرا را شرح داد. او در آخرين دفاعش گفت: «آنها به قصد درگيري مرا سر قرار كشاندند و وقتي در آن شرايط قرار گرفتم چارهاي جز فرار نداشتم. به همين خاطر سوار ماشينم شدم و حركت كردم. باور كنيد اصلاً متوجه نشدم كه چرخهاي وانت از روي فرزين عبور كرد و قصد كشتن او را نداشتم. مرگ او يك اتفاق بود.»
او در ادامه گفت: « مادرم بيماري سرطان داشت و با وجود چند فرزند هزينه درمان او برايم سخت بود. من از آنها مهلت خواستم و آنها نيز قبول كردند، اما اين فرصت طولاني شده بود و نميتوانستم مبلغ بدهيام را به دوستانم برگردانم.» بعد از آخرين دفاع متهم، رياست دادگاه از علي به عنوان شاهد ماجرا خواست تا در جايگاه قرار بگيرد. او در شرح ماجرا گفت: «ما هيچ نقشهاي نداشتيم و آن روز حسام را اتفاقي در خيابان ديديم. وقتي از طلبمان صحبت كرديم و خواستم آنرا برگرداند درگيري شد. آنجا بود كه حسام مقابل چشم من و ساير دوستان سوار وانت شد و از روي فرزين عبور كرد.» در پايان هيئت قضايي بعد از شور، حسام را از قتل عمد تبرئه و به اتهام قتل شبه عمد به پرداخت ديه و از جنبه عمومي جرم به پنجسال حبس، دو سال تبعيد و دوسال محروميت از رانندگي محكوم كرد.