دكتر سيدرضاميرطاهر
همزمان با پايان سال 2017، سرگئي لاوروف، وزير امور خارجه روسيه، رئوس برنامههاي روسيه در حوزه سياست خارجي براي سال جديد ميلادي را اعلام كرد. در راهبرد سياست خارجي سال 2018 روسيه مسائل مختلفي مورد بحث قرار گرفته است. از جمله آنها انتقاد شديد از سياست يكجانبهگرايي و تأكيد بر چند جانبهگرايي، مسئله بحران هستهاي كره شمالي و درخواست حل و فصل مسالمتآميز آن، لزوم پيشبرد راهحل سياسي در بحران سوريه و مبارزه با تروريسم و انتقاد از همراهي امريكا با گروههاي تروريستي، توسعه مشاركت راهبردي با مصر، تأكيد بر پيشبرد گفتوگوهاي سياسي به منظور حل بحران يمن، تأكيد بر گسترش روابط تجاري و اقتصادي با چين و انتقاد شديد از ادامه سياست تحريمي از سوي غرب به ويژه امريكا قابل ذكر است.
نگاه انتقادييكي از مهمترين مسائلي كه در چارچوب رئوس سياست خارجي روسيه در سال 2018 مطرح شده، انتقاد از يكجانبهگرايي و لزوم شكلگيري جهاني چند قطبي است كه مبتني بر چند جانبهگرايي باشد. به گفته لاوروف، نظريه جهان چند قطبي نه 10 سال بلكه 20 سال قبل به ميان آمد. از نگاه وي، گروه بريكس يكي از مظاهر جهان چند قطبي است. روسيه و چين به عنوان دو عضو مهم بريكس بارها با اقدامات يكجانبهگرايانه غرب بهويژه امريكا در زمينه مسائل مختلف بينالمللي به مخالفت برخاستهاند. كما اينكه اين دو كشور به مواردي مانند حمله به يوگسلاوي، اشغال عراق، بحران ليبي و جنگ داخلي در اوكراين به عنوان مواردي از مداخلهجويي و يكجانبهگرايي امريكا اشاره كردهاند. در واقع شواهد حاكي از آن است كه غرب به رهبري امريكا در سالهاي اخير از مداخلهجويي به عنوان شيوه معمول براي دستيابي به اهداف سلطهجويانه خود استفاده كرده است. بهويژه مسئله يكجانبهگرايي امريكا كه هنوز خود را قدرت برتر در سطح بينالمللي ميپندارد و بر اساس اين پندار موهوم به تعيين تكليف مسائل جهاني ميپردازد ، از جمله مهمترين انتقاداتي است كه مسكو و پكن در سالهاي اخير عليه واشنگتن مطرح كردهاند. امريكا خود را پليس بينالمللي ميداند و به خود حق ميدهد بدون مجوز شوراي امنيت به عمليات نظامي در نقاط مختلف بپردازد. در مقابل مسكو و پكن، اين عملكرد امريكا را صرفاً به منزله اقدامي تلقي ميكنند كه باعث مختل شدن وظايف شوراي امنيت و گسترش هرج و مرج در صحنه بينالمللي شده است. در عين حال مسئله كاربرد معيارهاي دوگانه از سوي امريكا در قبال مسائل بينالمللي نيز مطرح است كه بارها نمونه آن را از جمله درباره مسئله هستهاي ايران مشاهده كردهايم. در واقع امريكاييها صرفاً خود را در صحنه بينالمللي محق ميدانند و بنابراين هر گونه اقدام خود را مشروع و بر حق تلقي كرده و در مقابل اقدامات ديگر قدرتهاي رقيب را نامشروع ميدانند. كما اينكه از ديدگاه امريكاييها، مداخله آنها در اوكراين در راستاي حمايت از دولت غربگراي كييف مشروع است، اما اقدامات روسيه در زمينه حفظ حقوق روستباران شرق اوكراين نامشروع و غيرقانوني است. امريكا و متحدانش به منظور تغيير موضع روسيه در اين باره تحريمهاي يكجانبه و گستردهاي را عليه روسيه به اجرا گذاشتهاند. كارنامه يكجانبهگرايي امريكا از سال 2000ميلادي تاكنون كارنامهاي سراسر منفي و فاجعهبار بوده است.
ابعاد جديدي در يكجانبهگرايي از زمان روي كار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئيسجمهور جديد امريكا، شاهد اوجگيري يكجانبهگرايي امريكا در عرصه جهاني با اعلام شعار «اول امريكا» توسط وي هستيم. سند استراتژي امنيت ملي امريكا كه در دسامبر 2017 توسط ترامپ اعلام شد، بر اين مسئله تأكيد كرده كه بايد به دوستان و متحدان امريكا اين اطمينان داده شود كه ايالات متحده متعهد به پيمانهاي خود است و رهبري جهان آزاد را بر عهده خواهد داشت. در عين حال اين سند به دشمنان و رقباي استراتژيك هشدار ميدهد كه استراتژيهاي شكست خورده كنار گذاشته شده و امريكا آماده مبارزه با چالشهاست و قدرت خود را در خدمت تأمين امنيت مردم امريكا قرار داده است. به عبارت ديگر ترامپ با هشدار به جهان بر اين موضوع تأكيد ميكند كه آماده كاربرد قدرت سخت براي تحقق اهداف جهاني امريكاست. در اين سند راهبردي شاهد به كارگيري ادبيات تهاجميتر در همه سطوح به خصوص در مقابل رقبا و دشمنان امريكا در دو سطح بينالمللي عليه چين و روسيه و در سطح منطقهاي عليه ايران و كره شمالي هستيم. اين رويكرد ترامپ حتي انتقاد متحدان اروپايي واشنگتن را نيز برانگيخته است. كما اينكه آنگلا مركل صدراعظم آلمان در اواخر آگوست 2017 ضمن انتقاد از سياستهاي ترامپ، به وي هشدار داد كه سياستهايش به منزوي شدن و نه افزايش قدرت امريكا منتهي خواهد شد. از ديدگاه وي، تفكر ترامپ مبني بر قرار دادن امريكا در اولويت نخست، اين خطر را به وجود ميآورد كه اهميت و قدرت نفوذ آن در عرصه جهاني كاهش يابد. به گفته ماري سِسيل ناو، محقق فرانسوي، سياستهاي ترامپ كه قصد پايان دادن به جهان چند قطبي را دارد، بر تحكم، بلوف و زد و بند مبتني بوده و ويژه شخص اوست. ديدگاه مركل در تضاد كامل با رويكرد ترامپ است، زيرا رئيسجمهور امريكا عقيده دارد كه سياستهاي يكجانبهگرايانه و خودمحورانه واشنگتن به افزايش قدرت و غلبه اين كشور بر رقبايش منجر خواهد شد. در اين چارچوب امريكا نه فقط به تحميل سياستهاي مورد نظر خود به ديگر كشورها ميپردازد، بلكه در عرصه تجاري و اقتصادي نيز به سياست حمايتگرايانه روي آورده و رويكردي را در پيش گرفته كه از ديدگاه بسياري از كارشناسان به ضرر اقتصاد و تجارت جهاني است. پس از پيروزي ترامپ در انتخابات و راهيابي وي به كاخ سفيد در20 ژانويه 2017، وي موضعگيريهاي علني زيادي عليه سياست تجارت آزاد و مخالفت با پيمانهاي تجاري بينالمللي ابراز كرد كه واكنش ديگر كشورها را برانگيخت. ترامپ در اواخر ژانويه 2017 فرمان خروج امريكا از «پيمان تجارت آزاد دو سوي اقيانوس آرام » را صادر كرد كه با واكنش منفي ديگر اعضاي اين پيمان بزرگ تجاري مواجه شد. در اين چارچوب ، مقامات ارشد و رؤساي كشورهاي عضو گروه 20 به عنوان بزرگترين گروه اقتصادي جهان ، بارها مخالفت صريح خود را با اين مسئله ابراز كرده و درباره پيامدهاي خطرناك آن براي اقتصاد جهاني هشدار دادهاند. كما اينكه وزراي دارايي اين گروه در نشست خود در واشنگتن در اواخر آوريل 2017، درباره پيامدهاي منفي سياستهاي حمايتي از صنايع داخلي كشورها هشدار دادند. يكي ديگر از عرصههاي سياستهاي يكجانبهگرايانه امريكاي دوره ترامپ، اعمال تحريمهاي يكجانبه با انگيزههاي سياسي است كه نماد آن امضاي قانون «كاتسا» پس از تصويب آن در كنگره امريكا توسط ترامپ در ژوئيه 2017بود. طبق اين قانون تحريمهاي گستردهاي عليه روسيه به اجرا درميآيد كه باعث محدوديت در زمينه سرمايهگذاري، تجارت و انتقال فناوري عليه روسيه ميشود. ولاديمير زاخاروف با اشاره به قانون كاتسا ميگويد: امريكا با اقدامهاي تازه خود در واقع ناتواني اتحاديه اروپا و ضربه زدن به كشورهاي اروپايي را ميخواهد. اعمال تحريمهاي جديد عليه روسيه توسط دولت امريكا ميتواند به ضرر ۱۰۰ ميليارد دلاري شركتهاي نفتي و گازي امريكايي منجر شود. ولاديس لاواينك، كارشناس روس پيشبيني كرده است اعمال تحريمهاي جديد از سوي امريكا عليه روسيه ميتواند به شركتهاي نفتي ـ گازي امريكايي و برخي ديگر از شركتهاي اين كشور ضربه وارد كند.
جمعبنديبا توجه به مسائل متعددي كه روسيه در عرصه منطقهاي و بينالمللي با آنها مواجه است، تلاش جدي را براي ارائه و اجراي سياستهايي در پيش گرفته كه ضمن حفظ منافع ملي آن موجب تقويت موقعيت بينالمللي آن به عنوان بازيگري مهم و تأثيرگذار در عرصه جهاني شود. ضمن اينكه يكي از محورهاي اصلي سياست خارجي روسيه، تغييرات متناسب با تحولات در عرصه منطقهاي و جهاني در ديگر جنبههاي رويكرد خارجي روسيه است كه از جمله آنها ميتوان به تغيير رويكرد تجاري و اقتصادي روسيه اشاره كرد. با توجه به ادامه رويكرد تحريمي از سوي غرب به ويژه امريكا و اتحاديه اروپا عليه روسيه، مسكو سياست نگاه به شرق را در پيش گرفته و روابط گسترده و چند جانبه با كشورهاي شرق و جنوب آسيا برقرار كرده يا در حال برقرار كردن است. ضمن اينكه روسها متوجه امريكاي لاتين نيز شده و به توسعه روابط با برخي كشورهاي اين منطقه نيز پرداختهاند. از سوي ديگر نگاه روسيه به خاورميانه نيز اكنون نگاه توسعه حضور و نفوذ است و در اين راستا ضمن حفظ پايگاههاي خود در سوريه به دنبال گسترش روابط با كشورهاي مهم منطقه از جمله مصر و ايران هستند. در مجموع سياست خارجي روسيه در سال 2018 رويكردي پويا و پرتحرك به عرصههاي بينالمللي و مناطق مختلف جهان دارد.