احمد كاظمزاده
شايد يكي از رخدادهاي مهم سوريه در روزهاي اخير، حمله سازماندهي شده پهپادهاي مجهز به موشك و مواد منفجره به دو پايگاه هوايي و دريايي روسيه در سوريه يعني حميمم و طرطوس باشد كه در پنجم و ششم ژانويه برابر با 15 و 16 دي ماه جاري صورت گرفت. بر اساس اعلام وزارتخانه وزارت دفاع روسيه، اين حمله با 10هواپيماي بدونسرنشين به پايگاه نظامي حميمم صورت گرفت و سه هواپيماي مشابه هم به پايگاه روسيه در طرطوس حمله كردند. همزمان با اين حملات ناكام حملات خمپارهاي نيز به اين پايگاهها صورت گرفت كه به كشته شدن دو سرباز روس و زخمي شدن هفت نفر ديگر منجر شد اما موشكها رهگيري و پهپادها سرنگون و سه فروند از آنها كه سالم مانده و آسيب نديده بودند، مصادره شدند. ستاد مشترك ارتش روسيه اعلام كرد افراد مسلح در سوريه از پهپادهاي ساخت خارج استفاده ميكنند. هر پهپادي كه در حمله به پايگاه حميمم شركت كرده بود، حامل 10 گلوله راكت بود. طبق اعلام منابع روسي، همه پهپادها از بخش جنوب غربي ادلب كه
دركنترل گروههاي مسلح (به اصطلاح) «معارضان ميانهرو» است، به پرواز درآمده بودند .
چند سؤال مطرح است: نخست اينكه اين پهپادها كه از پيشرفتهترين نوع آنها بوده از كجا تأمين شدهاند و گروههاي مسلح چگونه به آنها دست يافتهاند؟ دوم اينكه چه ملاحظاتي در انتخاب زمان حمله صورت گرفته است؟ و سوم اينكه واكنش روسيه به اين حملات و عوامل دخيل در آن چه خواهد بود؟
در پاسخ به سؤال نخست بايد گفت كه شواهد متقني وجود دارد كه نشان ميدهد امريكا فرماندهي عمليات را برعهده داشته و رادارهاي روسيه به پرواز درآمدن يك فروند هواپيماي جاسوسي امريكايي را به مدت چهار ساعت در ارتفاع 7هزار متري بر فراز پايگاه حميمم و طرطوس طي حمله شبانه به آن دو رصد كرده بودند. با اين حال نميتوان از نقش و حمايت ديگر همپيمانان امريكا و دولت ترامپ در تحولات سوريه و در رأس آن رژيم صهيونيستي و عربستان غافل بود. سؤالي كه مطرح است اينكه تركيه چه نقشي در اين ماجرا داشته است؟! آيا با اين ائتلاف همدست بوده كه در اين صورت هم نقش و جايگاه اين كشور در كنار روسيه و ايران سؤالبرانگيز ميشود و هم اينكه اين سؤال پيش ميآيد كه تركيه چگونه به امريكا كمك ميكند كه ميداند هدف اصلي امريكا افزايش تقويت كردهاي سوريه و نقشآفريني آنها در فضاي پساداعش است؟! از طرف ديگر اگر فرض كنيم كه گروههاي مسلح كه در حمله به پايگاههاي نظامي روسيه دست و نقش داشتند بدون اطلاع تركيه صورت گرفته است، در اين صورت چه توجيهي براي ادامه همكاري و حمايت تركيه از آنها وجود خواهد داشت ؟
آنچه در اين ميان واضح و مبرهن است، اينكه امريكا با گروههاي مسلح و تكفيري سوريه كه طبق قطعنامههاي متعدد شوراي امنيت گروههاي تروريستي تعريف ميشوند، كاملاً ارتباط دارد و از آنها براي مقاصد نظامي خود استفاده ميكند اما در پاسخ به سؤال دوم در خصوص مقطع زماني اين حمله ميتوان گفت كه اين حمله درست در واپسين روزهاي شكست پروژه ايجاد آشوب در ايران و بلافاصله بعد از ناكامي نيكي هيلي نماينده و سفير امريكا در سازمان ملل براي گنجاندن موضوع ايران در دستور كار شوراي امنيت صورت گرفت كه به يك رسوايي براي وي و دولت ترامپ تبديل شد و نماينده روسيه با بيان اينكه اين موضوع هيچ موضوعيتي با اهداف و وظايف شوراي امنيت ندارد تصريح كرد: در اين صورت بايد موضوع سركوب جنبش اعتراضي والاستريت نيز در دستور كار اين شورا قرار ميگرفت. از اين ديد انتخاب زمان حمله هم ميتواند جنبه تلافيجويانه و انتقامجويانه از سوي امريكا عليه روسيه باشد و هم اينكه ميتوانست با اين هدف همراه باشد كه از طريق ضربه كاري به روسيه در سوريه و فعال كردن جنگ در سوريه، فرصتي براي دميدن آتش آشوب در ايران فراهم شود. البته نبايد از اين واقعيت نيز غافل شد كه مواضع روسيه و امريكا در سوريه از مدتها پيش و درست از زماني كه پرونده داعش در سوريه بسته شده ، چالش پيدا كرده است و در واقع همكاريهاي موقتي آنها به پايان رسيده و شايد يكي از دلايل آن اين باشد كه امريكا از روسيه به عنوان ابزاري در چارچوب استراتژي احاله مسئوليت در جنگ با داعش استفاده ميكرد. از ديگر عوامل چالشي در روابط روسيه و امريكا موضوع حل سياسي بحران سوريه است كه امريكا با كمك و درخواست اسرائيل و عربستان ميخواهد توافقات ژنو را مبناي مذاكرات و حل بحران قرار دهد و در واقع اهدافي را كه از طريق سياسي نظامي به دست نياورده است در عرصه سياسي جبران كند اما در مقابل روسيه ميخواهد بر اساس شرايط جديد نشست سوچي را محور و مبناي مذاكرات و حل بحران قرار دهد و از همه ظرفيتهاي سوريه براي حل بحران بهره بگيرد.
اما در پاسخ به سؤال سوم در خصوص برخورد و واكنش روسيه بايد گفت كه روسيه با توجه به نشست سوچي كه براي آخر ماه جاري ژانويه پيشبيني شده است ميخواهد فضا را همچنان آرام نگه دارد و از متشنج شدن اوضاع جلوگيري كند. از اين رو روسيه هم در برخورد با امريكا و هم تركيه راه ديپلماسي و خويشتنداري را در پيش گرفته است. ستاد مشترك ارتش روسيه در بيانيهاي اعلام كرد ژنرال گراسيموف و ژنرال دانفورد در اين تماس تلفني درباره روابط امريكا و روسيه و هماهنگي نظامي در برخي مناطق گفتوگو كردند. همچنين وزارت دفاع روسيه اعلام كرد در اين ارتباط نامههايي را به هولوسي آكار، رئيس ستاد مشترك ارتش تركيه و نيز هاكان فيدان وزير اطلاعات اين كشور تسليم كرده است. در اين نامهها تأكيد شده است ضروري است آنكارا به تعهدات خود مبني بر تضمين آتش بس از سوي نيروهاي تحت كنترل خود در ادلب عمل كند و به منظور جلوگيري از تكرار چنين حملاتي با استفاده از هواپيماهاي بدونسرنشين در منطقه، تلاشهاي خود را براي نظارت بر مناطق عاري از تنش و درگيري دوچندان سازد. بر اين اساس ميتوان گفت كه روسيه به رغم نقش صريح امريكا و همپيمانانش در حمله به پايگاههاي اين كشور در سوريه اولويت را به گفتوگو و مذاكره داده است تا همچنان فضا را براي نشست سوچي آرام نگه دارد و از اين ديد سياست خويشتنداري روسيه تا زماني ادامه خواهد يافت كه مطمئن شود امريكا و عوامل آن مانع از برگزاري آن نشوند، در غير اين صورت هيچ تضمين و اطميناني براي ادامه اين رويكرد وجود نخواهد داشت و از اين ديد مماشات روسيه در قبال حمله ناكام به پايگاههاي خود در سوريه ناشي از رشته ملاحظات سياسي است والا ابايي براي پاسخ به آن نداشته است كما اينكه روسيه با ناكام گذاشتن اين حمله، شكست نظامي ديگري را نيز براي امريكا و متحدان آن به ثبت رسانده و نشان داده كه در آمادگي كامل به سر ميبرد.