همه قرائن و شواهد نشان ميدهد كه فتنه ديماه ۹۶ متشكل از غربيها به سركردگي شيطان بزرگ بهعنوان طراح نقشه و فرمانده، وهابيون به سركردگي رژيم سعودي حاكم بر حجاز بهعنوان تأمين كننده مالي و بالاخره پادوهاي داخلي به سركردگي گروهك آدمكش منافقين (بهعنوان مزدوران حلقه بهگوش) از مدتها پيش براي فتنه ۹۶ برنامهريزي كرده بودند:
۱ - تركي الفيصل (رئيس اسبق سازمان استخبارات و جاسوسي سعودي و سفير آلسعود در امريكا) از دو سال پيش در پاريس براي براندازي جمهوري اسلامي ايران، با گروهك منافقين همپيمان شد.
۲ – حدود شش ماه پيش محمدبن سلمان (وليعهد شرور حكومت آلسعود) رسماً اعلام كرد كه بهدنبال انتقال ناآراميها و تحركات ضدامنيتي به داخل ايران هستيم.
۳ - از يكسال پيش برخي شتابدهندهها و مشخصاً يك «رياستارت» با مديريت يك دلقك فراري با هدف توليد جسارت و تمرين قبحشكني از مقدسات و ارزشهاي ديني و نحوه حمله به اماكن مذهبي راهاندازي و فعال شدند.
٤ - بعد از انتخابات رياستجمهوري دوازدهم شبكههاي مجازي «و مشخصاً آمدنيوز» توليد تنفر از ارزشهاي اسلامي، سپاه، روحانيت و ولايت را در دستور كار ويژه خود قرار دادند. شكي نيست كه توطئه برنامه ريزي شده مثلث فتنه بر بستر ضعفها و مشكلات مردم امكان ظهور و بروز پيدا ميكند و مگسها هميشه بر زخمها خواهند نشست. در كنار نقصها، كاستيها و مشكلات مردم، كجسليقگي برخي سياسيون و حلقههاي انحرافي در برجستهسازي اعتراضات و شيطنت عوامل داخلي دشمن در بزرگنمايي و سمت دهي به نوع اعتراضات و زيرسؤال بردن و توهينهاي علني به مقدسات و باورهاي ديني مردم در شكلگيري و حركت آغازين و بهانه فتنه بيتأثير نبودهاست. فتنه ديماه ۹۶ نه اولين فتنه در تاريخ ٤۰ ساله نظام پرافتخار اسلامي ماست و نه آخرين آن خواهد بود بلكه اين نبرد دائمي نظام سلطه با ايران است كه ٤۰ سال است به اشكال مختلف در حوزههاي سخت، نيمه سخت و نرم عليه ايران (ضد ايران عليه ايران)، ملت (ضد ملت عليه ملت) و اسلام (ضد اسلام عليه اسلام) رخ داده و باز هم رخ خواهد داد و وجود فتنههاي رنگارنگ خود بزرگترين دليل بر صلابت و اقتدار نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و خنثي شدن توطئهها و شكستهاي پي درپي دشمنان است. پادوهاي دشمن در اين فتنه با الگوگيري از مدل سوريه و عراق (تصرف پيراموني و بسترسازي براي حضور و دخالت بيگانگان) و با هدف تبديل فتنه به جنگ قوميتي از اقدام در شهرهاي بزرگ اجتناب و شهرهاي پيراموني و كوچك و داراي زمينه بحران را در مناطق قوميتي براي اجراي فتنه شوم خود انتخاب كرده و به تصور باطل خود بهدنبال واگرايي قومي در وهله نخست و ايجاد آمادگي براي ورود اشرار داعشي و غيرداعشي براي تبديل منازعه قومي به منازعه امنيتي بين نظام و اقوام (با مداخله نظام سلطه) بودند.
شكست فتنه ۹۶ مديون و مرهون عوامل متعددي است كه اهم آنها از اين قرار است:
۱ - برآورد غلط دشمن از مردم ايران و اقوام ايراني و رفتن به چاه با ريسمان پادوهاي داخلي و خارج نشين. دشمنان هرگز نميخواهند بپذيرند كه اقوام ايران بزرگترين ظرفيت و فرصت براي مقابله با ددمنشي و سبعيت گرگهاي غارتگر غربي هستند.
۲ - اشتباه محاسباتي در تمييز بين انتظارات واقعي و بهحق مردم با انتظارات مزدوران و عوامل حلقه بهگوش دشمن.
۳- تعارض بين شعارهاي داده شده و اهداف تقلبي فتنهگران.
٤ - دستپاچگي و عجله فتنهگران براي عبور از مرحله اول و ورود به فاز امنيتي براي تمام كردن كار نظام تا ۲۲ بهمن!
۵ - حمايت احمقانه و علني دشمنان بيروني (مثلث عبري، غربي، وهابي) از فتنهگران كه مانند يك شاخص قوي براي تشخيص حق و باطل و سره از ناسره عمل نمود.
۶ - حماقت ترامپ ديوانه در بيان حقايق مكتوم در برنامهريزي براي براندازي نظام ايران. (وي رسماً در يك موضعگيري عجولانه گفت من اشتباه كلينتون را مرتكب نخواهم شد و مستقيماً ورود خواهم كرد.)
۷ - نجابت و خويشتنداري همراه با بصيرت نيروهاي انتظامي و امنيتي و اطلاعاتي در مواجهه با فتنهگران، مبتني بر برآورد درست از ابعاد فتنه.
۸ - مواضع درست احزاب سياسي (اگر چه در اين ميان نيز برخي افراد كم بصيرت در بين احزاب سياسي با گرفتن انگشت اشاره به سمت حزب مقابل متأسفانه به مردم آدرس عوضي ميدادند كه خوشبختانه در معدل مواضع حزبي گم شد).
۹ - مواضع و اقدامات بهجا، بهموقع و متحد مسئولان در قواي مختلف.
۱۰ - و بالاخره از همه عوامل مذكور مهمتر و برجستهتر حضور فراگير و گسترده و همراه با بصيرت و غيرت ديني و ملي آحاد مردم در صحنه مقابله با فتنهگران فتنه ۹۶ را خيلي زودتر از آنچه كه تصور ميشد نابود و خنثي ساخت. مردم نشان دادند كه مثل هميشه حتي از مسئولان و خواص نظام بصيرت بيشتري دارند. در بصيرت مردم دو نكته عالمانه موج ميزد:
۱ - تشخيص عنصر حضور بهموقع كه نماد عيني آتش به اختيار است ؛ مردم براي مقابله با فتنهگران از هيچكس و هيچ دستگاه و نهادي اجازه نگرفتند بلكه با تشخيص به موقع و حضور به موقع آتش فتنه را خاموش كردند و نمادي از حركت انقلابي و جهادي را فراروي مسئولان براي حل مشكلات كشور به صورت جهادي و انقلابي به نمايش گذاشتند.
۲ - درك درست از تمييز بين مشكلات معيشتي خود با اهداف آشوبگران و فتنهجويان. مردم بصير و انقلابي كشورمان كه مانند گذشته بر قله بصيرت واقتدار قرار داشتند ضعفها و مشكلات موجود در كشور را هرگز به پاي نظام ننوشته و در دفاع از ارزشهاي نظام اسلامي تا سرحد بذل جان مايه گذاشته و بهحق همان مردمي كه در معيشت خود دچار مشكل هستند چارهساز شده و دودمان فتنه را به باد دادند. در مقابل چنين مردم نستوه و بصيري چه بايد كرد؟ جز اينكه مسئولان و دولتمردان بهعنوان ميوه و ثمره مردمسالاري ديني و رأي مردم، جبهه شكر بر آستان حضرت حق جل و علا ساييده و با قدرداني از زحمات و حضور مردم بهعنوان حلال همه مشكلات و توطئهها، قول بدهند كه:
۱ - براي افزايش اميد و اعتماد مردم و ريشهكني يأس و نااميدي و تقويت غرور و عزت ملي تلاش كنند.
۲ - براي جذب حداكثري و ايجاد جبهه واحد عليه كفر و شرك و الحاد و دشمنان قسم خورده نظام تلاش كنند.
۳ - از دلبستگي به دشمنان و توهم حل مشكلات از طريق دشمن دست برداشته و با تكيه به ظرفيتهاي داخلي با عزمي جهادي و انقلابي وارد ميدان خدمت به مردم شوند.
٤ - به جاي اعتماد به بدقوليها و بدعهديهاي دشمنان به مردم بصير و انقلابي و موكلان خود تكيه كنند.
۵ - اقدامات واقعي و عملي را در حوزه اقتصاد مقاومتي آغاز كنند.
۶ - براي كاهش فاصله طبقاتي و تبديل اشرافيگري به يك ضد ارزش منفور ملي تلاش كنند.
۷ - براي افزايش روحيه اتحاد ملي و انسجام اسلامي و اقتدار نظام اسلامي از هيچ كوششي فروگذار نكنند كه بيترديد تنها راه غلبه بر توطئههاي دشمنان همين اتحاد و همدلي و افزايش اقتدار نظام است.