امير عباس رسولي
«براندازي» از مهمترين راهبردهاي نظام سلطه در تقابل با جمهوري اسلامي ايران در طول 40 سال گذشته بوده و کماکان به عنوان يک راهبرد مهم و اساسي مورد توجه سياستمداران ارشد کاخ سفيد است. کمااينکه دولت دونالد ترامپ همانند دولت باراک اوباما نيز خواهان براندازي جمهوري اسلامي ايران شده اند و به صورت صريح چنين هدفي را مي توان از مواضع سياستمداران اين کشور دريافت کرد و مهمتر آنکه در راهبرد امنيت ملي اين کشور نيز بارها از ايران به عنوان يکي از کشورهاي تهديد کننده منافع مليامريکا ياد شده و رسما خواهان برخورد با جمهوري اسلامي ايران به شکل براندازي شده است.
اظهارات اخير ركس تيلرسون وزير امور خارجه امريكا نشان مي دهد که وي نيز همانند جان کري براندازي حاکميت سياسي در ايران را يک هدف اساسي ارزيابي کرده و خواهان تبعيت تمام سياست هاي خارجه اين کشور از چنين مولفه اي مي شود: «سياست ما در قبال ايران پس زدن اين هژموني، مهار كردن تواناييشان براي ساخت سلاح هستهاي و تلاش براي حمايت از عناصري در داخل ايران است كه به تغيير مسالمتآميز رژيمشان منجر ميشود».
وزير امور خارجه اين کشور در طول يک سالي که مديريت اين وزارتخانه را بر عهده داشته به صورت مکرر براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران را به عنوان يک اولويت اساسي مطرح و خواهان حمايت ساير کشورها از چنين ايده اي مي شود.
وي در يکي ديگر از سخنان خود مي گويد :«تلاش ما این است که از صداهای معتدل در ایران حمایت کنیم، از دموکراسیخواهی و آزادیطلبی آنها حمایت کنیم، به این امید که روزی مردم ایران کنترل حکومت این کشور را بازپس بگیرند و تاریخ غنی این کشور را احیا کرده و عضوی مثمر ثمر در تجارت و اقتصاد منطقه باشند... این آخر بازی است، اما این بازیای طولانی است و ما این را درک میکنیم».
جان مككين پس از اظهارات رکس تيلرسون نيز اينگونه از لزوم راهبرد تغيير نظام در ايران سخن به ميان مي آورد : «تغيير نظام در ايران حياتي است» يا جان بولتون تكراري بيان مي کند: «تنها راه حل طولانيمدت براي رفع تهديد ايران در منطقه خاورميانه، تغيير رژيم در اين كشور است».
اعتراف به ناتواني طرح براندازي در ايران
رسانه هاي معتبر آمريکايي نيز بارها از ضرورت بکارگيري چنين هدفي توسط دولت آمريکا سخن به ميان مي آورند،به عنوان نمونه پايگاه امريكايي پوليتيكو در همين باره مي نويسد : « درحاليكه كاخ سفيد در حال بررسي سياستهاي خود در قبال ايران است، برخي مقامات ارشد و همپيمانان ترامپ در حال اعمال فشار به وي براي در پيشگرفتن سياست تغيير نظام در ايران هستند.»
پوليتيکو در ادامه مي نويسد: «حاميان تغيير نظام در ايران مدعي هستند كه اين تنها راه متوقف كردن رفتارهاي خطرناك ايران است. با اينحال منتقدان معتقدند دخالت سياسي در ايران، احتمالاً خطر واكنش شديد ايران را به همراه خواهد داشت، بسياري از جنگطلبان امريكا خواستار تغيير نظام ايران در دوران رياستجمهوري ترامپ هستند».
تاکيد دوباره رهبري بر طرح آمريکايي «براندازي»
رهبر انقلاب اسلامی نيز در سخنراني امروز خود از راهبرد ايالات متحده در رويارويي ايران سخن به ميان آورده و اصرار آنها براي بکارگيري چنين هدفي را بدليل ناتواني آنها از مقابله با جمهوري اسلامي ايران عنوان مي کنند؛ايشان در ديدار اخير خود «براندازی نظام جمهوری اسلامی» را هدف مشخص امریکایی ها عنوان مي کنند و با اشاره به تلاش دولت قبلی امریکا در پنهان کردن این هدف در موضعگیریها و نیز نامه هایی که برای رهبر انقلاب می فرستاد، گفتند: « البته رفتار آنها همان رفتار براندازی بود که دولت فعلی، صریح و بدون ملاحظه آن را اعلام می کند. «عواطف مردم و افکار عمومیِ هم جهتِ با حکومت» و «ایمان و انگیزه جوانان» از جمله ابزارهای اصلی اقتدار ملی است و به همین علت دشمنان درصدد تضعیف و سلب آنها هستند.»
رهبر معظم انقلاب پيش از اين نيز در واکنش به طرح آمريکايي ها براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران با تقويت جريان غربگراي داخلي در تيرماه امسال بيان مي کند: «در طول ۳۸ سال گذشته، چه زماني بوده كه شما نميخواستيد نظام اسلامي را تغيير دهيد، اما همواره سرتان به سنگ خورده است و از اين پس هم همينگونه خواهد بود. اين افراد بيتجربه، ملت و مسئولان ايران را نشناختهاند و هنگامي كه تو دهني بخورند، آن زمان متوجه خواهند شد، حساب و كتاب چيست».
همانگونه که اشاره شد هدف آمريکايي ها مبتني بر براندازي حاکميت سياسي در ايران در دولت هاي قبلي اين کشور نيز مورد توجه جدي سياستمداران ارشد اين کشور قرار داشته است و هيچ گاه چنين هدفي به عنوان يک هدف دسته دوم ملحوظ نظر نبوده است، به طوري که هيلاري کلينتون وزير امور خارجه دولت باراک اوباما در کتاب خاطرات خود به صراحت از حمايت دولت اين کشور از اغتشاشگران ايراني در سال 88 و در جهت براندازي نظام اسلامي سخن به ميان مي آورد.
وي در بخشي از کتاب خود مي گويد:« دولت باراك اوباما، رئيسجمهوري امريكا در سالهاي بعد از اغتشاشات انتخابات رياست جمهوري سال 1388 در ايران با صرف دهها ميليون دلار به آموزش بيش از 5 هزار نفر از مخالفان ايران در سراسر دنيا پرداخت.» كلينتون وزير خارجه سابق امريكا در بخش ديگري از کتاب خود به حمايتهاي آمريکا از فتنه 88 اشاره مي کند و مينويسد: «تيم من در وزارت خارجه در پشت صحنه، تماسهاي مستمري با فعالان در داخل ايران برقرار ميكرد و با مداخلهاي فوري توانست از توقف توئيتر به خاطر تعميرات جلوگيري كند. اگر توئيتر تعطيل ميشد، تظاهراتكنندگان يكي از ابزارهاي مهمشان براي ارتباط را از دست ميدادند».
قدرت ايران عامل استمرار طرح «براندازي»
گزارشي که نيويورک تاميز در حين برگزاري مناظرات سال گذشته انتخابات رياست جمهوري آمريکا منتشر مي کند نشان مي دهد که جمهوري اسلامي ايران مهمترين دغدغه جدي سياستمداران اين کشور و رسانه هاي آنها بوده به طوري که حتي براي رسانه مشهوري به مانند نيويورک تايمز مهم است که جامعه ايراني در مورد نامزدهاي انتخاباتي اين کشور چگونه فکر مي کنند:« در گذشته ايرانيها براي تمسخر ايالات متحده، تمثيل «عمو سام» [ نماد ملي امريكا] يا «مجسمه آزادي» را به آتش ميكشيدند اما در ماههاي اخير با اتفاقات عجيبي كه در انتخابات رياستجمهوري امريكا رخ داده است، ايرانيها با پخش زنده مناظرات انتخاباتي به دنبال مسخره كردن امريكا هستند».
آنچه که مشهود مي باشد اين مسئله است که انقلاب اسلامي ايران به عنوان يک پديده شگرف در سال 57 تاکنون نه تنها قابل حذف نبوده بلکه قدرت گفتماني روزافزون آن نيز قابل کنترل نبوده و علت تمرکز دائمي سياستمداران اين کشور روي پروژه «براندازي »در ايران نمايانگر چنين مسئله است به طوري که وب سايت ضدانقلاب ايرانواير به نقل از يكي از كارشناسان خود مينويسد: «در انتخاباتهاي قبلي، بحث درباره مسائل داخلي امريكا بود اما در اين انتخابات، بحث بسياري روي ايران است، يعني ايران قدرت دارد و امريكا به تدريج در حال شناخت آن است. اگرچه تغيير چنداني به وجود نخواهد آمد اما اين به معناي فقدان رابطه ميان ايران و امريكا نيست. در ۳۸ سال گذشته اين رابطه در حال فراز و فرود بوده است. ما در افغانستان به امريكاييها كمك كرديم، در عراق و لبنان با آنها مذاكره داشتيم و در نهايت، در مورد برجام هم تعداد مذاكرههاي ما از مذاكرههاي ميان جان كري و وزيرخارجه عربستان بيشتر شد».