کد خبر: 890229
تعداد نظرات: ۲۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۰
سوبژه (سوژه) و ابژه را مي‌توان به عبارتي مهم‌ترين مفاهيم فلسفه مدرن به حساب آورد كه بسياري از تأملات فلسفي و نظريات شناختي عصر معاصر پيرامون اين دو واژه و نسبت آ‌نها بيان شده است. در ادامه به اجمال تعاريفي از اين مفاهيم مي‌پردازيم.
سوبژه (سوژه) و ابژه را مي‌توان به عبارتي مهم‌ترين مفاهيم فلسفه مدرن به حساب آورد كه بسياري از تأملات فلسفي و نظريات شناختي عصر معاصر پيرامون اين دو واژه و نسبت آ‌نها بيان شده است. در ادامه به اجمال تعاريفي از اين مفاهيم مي‌پردازيم. 
اُبژه : (Object) [فلسفه] ابژه در تعريف به معني مفعول و شيئي است كه فعل بر آن صورت مي‌گيرد يا شناسايي مي‌شود. بنا به همين مفهوم گاهي ابژه را «متعلقِ شناسايي» نيز ترجمه مي‌كنند. ابژه هر آن چيزي است كه حاصل ادراك است. بر اثر ادراك حصول معلوم مي‌گردد و عينيت آن اعتبار مي‌يابد. 
سوژه (subject): [فلسفه] اين عبارت در مقابل ابژه قرار مي‌گيرد و معني لغوي آن «موضوع» است كه گاه «فاعل شناسا» نيز ترجمه شده است. اين واژه در قرون قبل مدرن به عنوان «موضوع ادراك» شناخته شده بود و در فلسفه مدرن، مفهوم آن عمدتاً با عنوان «كسي كه فعل را مرتكب مي‌شود» معرفي شد. در فلسفه اسلامي، سوژه و ابژه گاهي «دال و مدلول» نيز خوانده شده‌اند. 
به منظور درك بهتر اين دو مفهوم اساسي بايد فلسفه مدرن را جست‌وجو كرد. گرچه قبل از دكارت نيز اين دو مقوله موضوعيت داشته‌اند، اما بيشترين بحث‌ها و مدون شدن تعاريف سوژه و ابژه از دكارت و فلسفه نوين آغاز مي‌شود. 
رنه دكارت به منظور حصول معرفت، ابتدا به تمامي محسوسات و ادراك شدني‌هاي پيرامون خود شك كرد و «انديشيدن» را تنها نقطه‌اي دانست كه مي‌تواند به آن اتكا پيدا كند. قدرت تفكري كه دكارت درون خود مي‌ديد مبناي اساسي براي «بودن» او و جهان پيرامونش بود و جمله معروف «مي‌انديشم، پس هستم» مبتني بر همين ديدگاه شكل گرفته است. 
در اصل دكارت دو جوهر مستقل و متمايز را تعريف كرد كه اولي جوهر «خردورزي» است كه انديشيدن صفت مبرز آن است و ديگري ماده يا جسم است كه ويژگي كليدي آن داشتن بعد است. بين اين دو مفهوم، دكارت اصالت را به خردورزي و سوژگي داد كه بر مبناي آن مي‌توان ابژه‌هاي پيراموني را درك و توصيف كرد. عقل انسان از نظر دكارت قادر است به ماهيت همه موجودات پي برده و آنان را مورد شناسايي قرار دهد و در چنين حالتي، خرد انسان «فاعل شناسا» يا همان سوژه خوانده مي‌شود و جهان پيرامون «شيء‌هاي مورد شناسايي» يا ابژه خوانده مي‌شوند. 
البته اين دو مفهوم در اواخر قرن هجدهم و توسط فلاسفه‌اي چون لاك و لايبنيتس متحمل بار معنايي جديد شدند و «كنش‌هاي فكري كه قابل ادراك توسط چشم نيستند» هم به دايره ابژه‌ها اضافه شد و به عبارتي ابژه مفهوم «چيزي كه درباره آن انديشيده مي‌شود» را پيدا كرد. 
سوبژكتيويسم (subjectivism): [فلسفه] سوبژكتيويسم يا اصالت سوژه كه گاهي «ذهنيت گرايي» نيز ترجمه شده است را مي‌توان طبق مفهوم رايج، اعتقاد به خصوصي بودن ذهن هر شخص دانست. به عبارت ديگر، هر فرد ذهنيات خاص خود را دارد كه بر اساس علايق و سلايق وي بوده و همين مسئله وي را از ساير افراد متمايز مي‌كند. هر شخص تجربيات ذهني دارد كه اساس همه قوانين و معيارهاست. سوبژكتيويسم تلاش دارد تا قواعدي را كه به گونه‌اي مستقل از خواست فرد است، به شيوه‌اي ذهني و مرتبط با فاعل شناسا (سوژه) تحليل و توصيف كند. در اين شيوه برداشت، همه احكام را نهايتاً به سلايق ذهني افراد ربط مي‌دهد. 
فيلسوفاني نظير لاينيتس، اسپينوزا و دكارت را مي‌توان سوبژكتيويست‌هايي دانست كه با قائل شدن به اصالت فهم براي عقل ِ انسان با عنوان راسيوناليست يا عقلگرا نيز
 شناخته مي‌شوند. 
اُبژكتيويسم (Objectivism):[فلسفه] رويكرد اصالت ابژه كه گاهي در ترجمه فارسي «عينيت‌گرايي» نيز عنوان شده است، دقيقاً در نقطه مقابل اصالت سوژه قرار دارد. حاميان اصالت ابژه خلاف سوبژكتيويست‌ها كه به ذهنيت اصالت مي‌دهند به عينيت احكام و قواعد اعتقاد دارند و بر اين باورند كه مفاهيم بنيادين (اخلاقي، زيبايي شناختي و... ) كه تعيين‌كننده ارزش‌ها و هنجارها هستند، وجود عيني و خارجي دارند و آنها را نمي‌توان صرفاً بر ساخته ذهنيات افراد دانست. 
به عبارت ديگر، اين مفاهيم اموري هستند كه مي‌توان مستقل از عواطف، احساسات و سلايق درباره شان احكام صادر كرد و صدق و كذب آنها را نشان داد. متفكراني چون «جان لاك» و «هيوم» را مي‌توان فلاسفه معتقد به اصالت ابژه دانست كه مبتني بر عينيت‌گرايي، تجربه حسي را مقدم بر شناخت ذهني دانسته و از اين رو به آنان فلاسفه تجربه‌گرا (آمپريست) نيز اطلاق مي‌شود. 
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۶ - ۱۳۹۷/۱۰/۱۹
4
35
ممنون خوب بود‌
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۸
2
14
افرين
آذین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۵/۳۰
3
21
خوشم اومد ممنون. کاش مثال هم می زدید که فهمش برای مبتدیانی مثل من آسان تر می شد.
آرتمیس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۲ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
4
17
متشکر از توضیحات خوب و واضح شما .
محمد رضا صفایی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۸/۰۶/۳۱
7
23
استفاده از دال و مدلول برای سوژه و ابژه نادرست است
چرا که دال عبارت از شئ خارجی که مدلول از آن برداشت میشود
و مدلول تصویر ذهنی فرد است نه فاعل شناسا خود تصویر مدلول نامیده شده است نه ذهن در فلسفه اسلامی ذهن فاعل شناسا است نه مدلول بله ذهن و دال را میتوان مترادف با سوژه و ابژه نه به معنای دکارتی که اعم از آن دانست
پاسخ ها
مهدی کشت‌کاران
| Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۱
درست است.
البته لزوما دال شی خارجی نیست. مفهوم دال و مدلول نسبی هستند. بستگی به این دارد که فاعل شناسا از کدام به دیگری منتقل شده باشد. گاهی ممکن است از شیء خارجی به تصویر ذهنی منتقل شده باشد و گاهی ممکن است برعکس باشد. اگر انتقال از تصویر ذهنی به شی خارجی باشد در این صورت دال تصویر ذهنی و مدلول شی خارجی است.
محمد مرویان
| Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۱
دال و مدلول اختصاص به موطن خاصی ندارند و در مقام اثبات مطرح می شوند. بنابراین میتوان گاهی از امری خارجی به امری ذهنی منتقل شد. گاهی از امری ذهنی به امر دیگر ذهنی و نیز گاهی از امر ذهنی به امر خارجی منتقل شد.
بنابراین دال و مدلول اعم از ذهن و خارج هستند.
كاوس صادقلو
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۱۰ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۰
4
13
بسيار كوتاه و مفيد، سپاس
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۰
2
5
عالی بوداحسن
اردشیر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
1
5
تشکر عالی و مفید بود.
علی محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
3
28
برای مقایسه ابژه و سوبژه می توانیم یک لیوان آب را مثال بزنیم که از منظر ابژه دارای یک ماهیت مقدار، حجم ، وزن و قیمت یا ارزش است لیکن از منظر سوبژه همین لیوان آب در یک بیابان بی آب و علف ، برای یک فرد تشنه ماهیت و ارزشی متفاوت خواهد داشت.
ایب من
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۳
5
6
برخی بیشتر سایتها که الکی شلوغش می‌کنن و با کلمات طوری بازی می‌کنن که خوپشونم نمی‌دونن کجا می‌برن، توضیحات شما بسیار رسا و خوب بود. ممنونم. باز هم از این دوگانه‌ها بذارید سایت.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۹/۱۲/۱۳
3
2
ممنون خلاصه و مفید بود
حمید بیگدلی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۸
0
0
نوشته یی بسیار سده، روش و رسا است.
مـاهان
|
Netherlands
|
۱۵:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۹
2
2
خوب بود.
من
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
1
0
خوب و بلیغ
علی اکبر سمیعی
|
United States of America
|
۲۱:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۳
1
3
از ساده نویسی و نثر روان متن ، سپاسگزارم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۰
2
2
عالی بود
دمتون گرم
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۸
0
2
تحلیل مناسبی از تفکیک هستی شناسی ذهنی و معرفت شناسی عینی بیان شده است. متشکرم
محمد هرمزی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۰۴
0
1
توضیحات کاملی بود
محمود س
|
Czechia
|
۱۷:۳۱ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۰
0
1
خیلی خوب بود.ممنون
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر