جواد محرمي
جا داشت رسانه ملي به جاي برگشت به عقب در توليد برنامههاي سينمايي معايب «هفت» را كه برنامهاي با هدفگذاري درست و راهبرد مشخص بود اصلاح ميكرد و گامي به جلو برميداشت. در حالي كه سينماي ايران اين روزها از سوي بسياري از كارشناسان، منتقدان و صاحبنظران سينمايي با انتقادهاي زيادي به لحاظ رويكردها و گرايشهايش روبهرو است و جشنواره فجر نيز كمتر از يكماه ديگر آغاز به كار ميكند به نظر ميرسد قرار نيست شاهد برنامه سينمايي چالشي و بدون تعارف براي ارتقاي سينماي ملي باشيم.
حال سينماي ايران خوب نيست، اين جمله را بارها و بارها شنيدهايم، اين خوب نبودن هيچ ربطي هم به مشكلات اقتصادي ندارد چون ورود بخش خصوصي همراه با تمايل سيري ناپذير ارگانها و نهادهاي دولتي و حكومتي براي توليد فيلم واقعيتي انكارناپذير است، اما آنچه سينماي ايران همواره از آن رنج برده و ميبرد ضعف نقد نويسي خرد و كلان در اين حوزه است. در ايام برگزاري جشنواره سي و ششم فيلم فجر قرار است چند برنامه سينمايي اين رويداد هنري را پوشش دهند، شبهاي شفاهي با اجراي محمود گبرلو يكي از آنهاست، برنامهاي كه دوماهي از پخش آن از شبكه شما ميگذرد و با همان سبك و سياق هفت گبرلو روي آنتن ميرود. سينما2 نيز با اجراي حامد عنقا از شبكه دوم سيما در حال پخش است؛ برنامهاي كه نتوانسته از آغاز پخش تا به حال جريان ساز و تأثيرگذار باشد و مخاطبان و علاقهمندان سينما را به تماشا ترغيب كند. غلام عباس فاضلي نيز در شبكه اول برنامه سينمايك را ارائه ميدهد كه احتمالاً در ايام برگزاري جشنواره بيتأثير از اين رويداد بزرگ سينمايي كشور نباشد. سبك و روش قديمي اغلب اين برنامهها و ضعف در به روز كردن قالب و محتواي آن موضوعي است كه سبب ميشود اين برنامهها در برقرار كردن ارتباط با مخاطب توفيقي حاصل نكنند.
بارها و از اين طريق به اين نكته اشاره كردهايم كه براي بسياري از مديران سيما صرف پرشدن آنتن و توليدبرنامه براي خالي نبودن كنداكتور اولويت دارد و براي جذب و رضايت مخاطب فكر و برنامهاي وجود ندارد، تنها كافي است يك فرد بانفوذ به عنوان برنامهساز به اصطلاح دم مدير شبكه يا مدير گروه يك شبكه را ببيند و از اين طريق به توليد برنامه مبادرت كند. اينكه آن برنامه چقدر در جذب مخاطب موفق باشد يا اينكه با چه اهدافي روي آنتن برود و هدفگذاري آن چقدر با نتيجه آن متناسب باشد موضوعي است كه معمولاً مورد بررسي جدي قرار نميگيرد؛ چراكه اگر قرار ميگرفت ما طي چند دهه شاهد آمدن و رفتن انبوهي از برنامههاي خنثي نبوديم.
در حالي كه بعد از حذف بهروز افخمي از اجراي «هفت» بارها نام محمدرضا شهيديفر به عنوان يكي از گزينههاي اجراي فصل چهارم اين برنامه شنيده شد. گويا شهيديفر بناست ويژه برنامه جشنوارهاي «هفت» را اجرا كند. خبر حضور شهيديفر در برنامه سينمايي «هفت» را خبرگزاري «پانا» منسوب به وزارت آموزش و پرورش منتشر كرده و مدعي شده شهيديفرد صرفاً مجري ويژه برنامههاي «هفت» در روزهاي جشنواره خواهد بود و بعد از آن مجري ديگري اجراي اين برنامه را برعهده خواهد گرفت.
شهيديفر با اينكه پيش از اين و در جشنواره سي و يكم فيلم فجر به عنوان مجري ثابت نشستهاي نقد و بررسي فيلمها حضور داشت، اما نميتوان از او به عنوان يك چهره سينمايي ياد كرد و صرفاً به عنوان مجري توانا شناخته ميشود. سپردن اجراي نشست فيلمهاي جشنواره به او كه صرفاً يك كار اجرايي است و نياز به توان مجريگري دارد ميتواند معقول باشد، اما اجراي برنامه هفت در جريان برگزاري جشنواره بيش از قوت مجريگري احتياج به توانمندي كارشناسي در حوزه سينما دارد. اينكه رسانه ملي مجري بودن را به كارشناس بودن ترجيح ميدهد خود گوياي اين مسئله است كه اصلاح وضعيت سينما از وضعيت حاضر به وضعيت مطلوب اساساً مطرح نيست. جا داشت رسانه ملي عوض بازگشت به عقب در توليد برنامههاي سينمايي صرفاً با رفع برخي اشكالات «هفت»گامي رو به جلو را رقم ميزد.