شاهد توحیدي
در سومين سالروز ارتحال عالم مجاهد و سياستمدار صادق مرحوم آيتالله حاجشيخ محمــــدرضا مهدويكني، چاپ سوم خاطرات پرنكته ايشان به درآمد و روانه بازار نشر شد. اين اثر به گاه ِانتشار خود در دهه 70، توجه فراواني را برانگيخت و بحثهايي فراوان را موجب گشت. قدر مسلم اينكه اين سند تاريخي، نقشي درخور در تاريخنگاري انقلاب خواهد داشت و محققان اين حوزه از آن بينياز نخواهند بود. دكتر غلامرضا خواجهسروي تدوينگر اين اثر در اين باره در مقدمه خود بر اين كتاب آورده است: «نگاهي به تاريخ تحولات ايران بعد از اسلام حكايت از آن دارد كه دين اسلام و مذهب شيعه در زمينههاي مختلف با هدف ايجاد ايراني اسلامي، سربلند، آزاد و آباد نقشآفريني كردهاند كه اين نقشآفريني از سطوح مختلف برخوردار بوده است. پرچمداري اين حركت ديني- ملي را روحانيت شيعه عهدهدار بوده است. روحانيت با تعهدي كه به حفظ مكتب و اصول اسلام داشته ايران را پايگاه و امالقراي اسلام دانسته و تمام تلاش خود را در جهت حفظ توأمان اسلام و ايران مبذول داشته است. اين تلاش بر اساس مقتضيات زمان و مكان صور مختلف يافته و نوساناتي به خود ديده، اما اصل قضيه همواره دنبال شده است. همكاري نزديك علماي شيعه با پادشاهان صفويه، شكلگيري حكومت موازي علما در زمان قاجاريه و مبارزه علما با پهلويها جلوههايي از اين قضيه را به نمايش گذاشته است. مهمترين گام را در اين عرصه حضرت امام خميني(ره) با ايجاد و رهبري نهضت اسلامي ايران از سال 1341 برداشتند و با طراحي مدل جديد، حكومت جايگزين را با همت و مساعدت همهجانبه ملت ايران براي هميشه به سنت تاريخي سرسپردگي پايان دادند و حكومتي مستقل از جريانهاي حكومتي موجود در جهان ايجاد كردند. يكي از طيفهايي كه در روشن نگه داشتن چراغ نهضت و امام(ره) در سالهاي تبعيد و سپس كمك به پيروزي نهضت و ايجاد و تحكيم نظام جمهوري اسلامي از خود رشادتها و مساعي فراوان بروز دادند، شاگردان امام(ره) بودند كه با بهرهگيري از دم مسيحايي ايشان به استوانههاي انقلاب اسلامي تبديل شدند و در اين راه همتي جانانه به خرج دادند.
آيتالله محمدرضا مهدويكني از شخصيتهاي مشهور و معروفي است كه با سيراب شدن از مشرب روحاللهي امام خميني(ره) سالهاي نهضت، انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را در متن حوادث قرار داشته و انجام وظيفه نموده است. بهترين راه براي شناخت معظمله يادآوري اين فرمايش منقول از حضرت امام(ره) است كه «من به ايشان[آيتالله مهدوي] ارادت داشتهام، دارم و خواهم داشت.» يكي از ماندگارترين خدمات ايشان تأسيس مركزي علمي چون دانشگاه امام صادق(ع) است كه تاكنون بركات عظيمي داشته است. تقديم 40شهيد از ميان 400 دانشجو در دوران دفاع مقدس و كسب عاليترين مدارج علمي در ميان خيل دانشآموختگان آن بيانگر موقعيت ممتاز اين نهاد مقدس علمي است. از همين رو است كه مقام معظم رهبري در ديدار مسئولان و دانشجويان دانشگاه در عيد غدير 1384 ميفرمايند: «دانشگاه امام صادق(ع) يك پديده ممتاز است... ميخواهد از همه جهت يك الگوي دانشگاه اسلامي باشد؛ از جهت انگيزههاي ايماني، رعايتهاي علمي و رفتاري و عشق به علم و علمآموزي عاشقانه و مؤمنانه».
بخشي از خاطرات آيتالله مهدويكني كه در اين اثر گرد آمده، ميتواند از يك سو بر غناي ادبيات تاريخ فعاليت نيروهاي مذهبي در ايران بيفزايد و از سوي ديگر زمينهاي براي كاوشها و تلاشهاي علمي بيشتر در اين حوزه باشد كه به دلايل مختلف مغفول مانده است و همين غفلت عدم توازن عجيبي در ادبيات تاريخ معاصر ايران ايجاد كرده كه در نهايت به قلب حقايق تاريخي انجاميده است!
حق زيادي كه ايشان بر گردن اين كمترين و امثال بنده داشته، دارند و خواهند داشت و لطفي كه همواره به بنده داشته و دارند ايجاب ميكرد كه ضبط، تدوين و انتشار خاطرات ايشان را پيگير باشم. زماني كه از مرداد 1377 تا اواخر بهمن 1378 متصدي معاونت اطلاعرساني مركز اسناد انقلاب اسلامي بودم و ضبط خاطرات در اين معاونت انجام ميشد، ضبط خاطرات ايشان را به كمك همكار عزيزمان جناب آقاي مرتضي ميردار در دستور كار قرار دادم و با موافقت معظمله سرانجام در مدتي نه چندان كوتاه ضبط خاطرات به پايان رسيد.
در سالهاي پاياني تصدي اينجانب بر معاونت پژوهشي مركز اسناد انقلاب اسلامي تدوين خاطرات معظمله را به كمك يكي از دانشآموختگان دانشگاه امام صادق(ع) به نام آقاي رضا طلايياردكاني متقبل شدم و بهرغم مسئوليت اجرايي و اشتغالات ديگر، اين مهم پس از مدتي به انجام رسيد».
ناشر چندي بعد نيز در پي ناياب شدن اين اثر ارجمند، به بازنشر آن همت گمارد. در اين چاپ نيز در صدر اثر مقدمهاي وجود دارد كه شمهاي از آن به قرار ذيل است:
«انتشار خاطرات حضرت آيتالله مهدويكني به سال 1385 دادههاي بسيار حائز اهميتي را به موجودي تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي ايران افزود. نظر به نقش و جايگاه حساس و مهم راوي محترم، اين مجموعه مورد دقت اهل نظر و علاقهمندان به تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي و مسائل ايران قرار گرفت و جذابيت و ذيقيمت بودن آن موجب شد كه در اندك زماني چاپ اول كتاب به اتمام رسد و مقدمات چاپ دوم فراهم شود. براي چاپ دوم راوي گرانقدر بار ديگر اثر حاضر را با دقت شايان توجه مطالعه و محتوا را مورد تجديدنظر قرار دادند و نكات و اسنادي را بدان افزودند. اين تجديد نظر از آن جهت لازم آمد كه پس از انتشار اثر حاضر اظهار نظرهاي مختلفي درباره آن ابراز گرديد. مجموعه اظهارنظرهاي مكتوب صورت گرفته را ميتوان به سه بخش: الفـ تمجيد از شخصيت اخلاقي و سياسي راوي محترم، رعايت بيطرفي و انصاف توسط ايشان، بـ نقد و ايراد بر برخي سخنان راوي و جـ برداشتهاي جديد از آنچه در حوزه تحولات سياسي و طيفبندي سياسي خصوصاً نسبت به خط امام(ره) رخ داده، تقسيم كرد. آنچه در همه اين اظهارنظرها جلوهگر است اينكه همچنان انقلاب اسلامي ايران و آنچه بدان تعلق دارد، مورد عنايت ويژه و حساسيت همه ايرانيان قرار دارد و اين جاي بسي خوشوقتي است. اكنون كه با عنايات و مدد الهي چاپ دوم اين خاطرات به زيور طبع مزين ميگردد، جاي آن دارد كه از همه صاحبان انديشه و علاقهمندان به حوزه مطالعاتي انقلاب اسلامي ايران تقاضا كنيم كه با مطالعه اين اثر، نظرات اصلاحي و تكميلي خود را از ما دريغ ندارند».