محمد اسماعیلی
اينكه اغتشاشات اخير در برخي از شهرهاي كشور را خاتمه يافته تلقي كنيم و با ارائه گزارشهاي كلي و ناظر به برخي از ابعاد موضوع دست به اقداماتي نظير «فرافكني» بزنيم، نه تنها گرهگشا نيست بلكه ميتواند مقدمات يك غائله گسترده را در آيندهاي نه چندان دور رقم بزند، دليل عمده آن نيز تحقيق و بررسيهاي كشورهایي نظير امريكا درباره علت حوادث اخير و چگونگي بازتوليد آن در آينده است.
بدون ترديد نظام سلطه، مرتجعين منطقه همراه با گروهكهايی مانند سلطنتطلبان و منافقين بيشترين بهرهبرداري را از اعتراضات اخير - كه بعداً شكل شورش و اغتشاش به خود گرفت- كرده است؛ اعتراضاتي كه ابتدا با هدف تعديل مشكلات اقتصادي شكل گرفت و پس از تنها چند ساعت از مسير اصلي خود خارج و زمينهاي براي سوءاستفاده كشورهاي غربي شد.
آنچه در اين ميان مهم مينمايد اين مسئله است كه غربيها و به ويژه امريكاييها اغتشاشات اخير را از چند منظر مورد توجه قرار خواهند داد كه هر كدام از آنها به يك مسير ختم خواهد شد و آن «حفظ ماهيت اعتراضات اقتصادي مردم، گسترش آن در بين اقشار مختلف جامعه و رشد اعتراضات به سمت ناآراميها و شورشهاي اجتماعي» است.
1- تلاش خواهند كرد تا اغتشاشات شكل گرفته در برخي از شهرها را در مقاطع مهمي مانند انتخابات پيش روی مجلس شوراي اسلامي در دو سال آينده حفظ و جامعه ايران را بار ديگر و البته به شكل گستردهتري ملتهب كنند.
2- امريكاييها من بعد گسيل نيروهاي آموزشديده وابسته به سرويسهاي جاسوسي خود را با هدف انجام ترور و عمليات خرابكارانه در كشور بيش از گذشته مورد توجه قرار خواهند داد چراكه تصور ميكنند اتفاقات اخير ايران ظرفيت بالقوه چنين اقداماتي را نشان داده است.
3- برآورد اوليه امريكاييها از اتفاقات اخیر آن است كه تحريمها نه تنها توانسته مواضع جمهوري اسلامي ايران در حوزه هستهاي را به شدت تعديل و ايران را ملزم به پذيرش خواستههاي زيادهخواهانه غرب کند بلكه توانسته اقشار مهمي از جامعه ايراني را به كف خيابانها آورده و آنها را معترض به سياستهاي كلان نظام اسلامي در حوزههاي داخلي و بينالمللي کند. توئيتهاي دونالد ترامپ و ساير سياستمداران غربي در چهار روز گذشته نشان ميدهد امريكاييها علاقه بسياري دارند نشان دهند تنها دليل آنچه در خيابانهاي برخي از شهرهاي ايران صورت گرفته است مشكلات اقتصادي بوده آن هم در شرايطي كه هنجارشكنيها و رفتارهاي خارج از قانون و انسانيت اساساً نسبتي با عامه مردم نداشته و ارتباط اينگونه رفتار راديكالي با خارج از كشور كاملاً مشهود است.
4- نكته مهم ديگر آنكه امريكا با بهرهگيري از شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان تلاش خواهد كرد تمركز خود را بر مشكلات اقتصادي و معيشتي جامعه ايراني بيش از گذشته مورد توجه قرار دهد و با مقايسه سطح زندگي مردم كشورهاي پيشرفته با زندگي مردم ايران، گلايههاي اقتصادي مردم را بيش از گذشته رنگ و بوي سياسي دهد تا زمينه فراگير شدن اعتراضات مردمي در ماههاي آتي شكلي جديتر و گستردهتر به خود بگيرد.
جالب است بدانيم در طول حداقل سه ماه اخير شبكه بيبيسي فارسي و كانال تلگرامي اين شبكه انگليسي تلاش اصلي خود را روي مشكلات اقتصادي مردم ايران متمركز كرده بود و در طول يك روز بارها گزارشهاي مختلف و به ظاهر مستندي را از معضلات معيشتي مردم با هدف گسترش نارضايتيهاي اقتصادي پوشش رسانهاي ميداد.
5- بايد منتظر بود تا سياستمداران امريكايي- اروپايي و حتي مقامات منطقهاي در تريبونهاي خود به مشكلات اقتصادي مردم ايران به عنوان يك محور ثابت سخنراني خود اشاره كرده و با دلسوزي براي مردم كشورمان، وضعيت زندگي در ايران را سياه و غيرقابل توصيف القا كنند.
تصور اين است كه با تكرار چنين توصيفات سياهي از جامعه ايران ميتوان حاكميت اسلامي ايران را تحت فشار قرار داد تا مواضع اصولي و انقلابي خود به ويژه در منطقه غرب آسيا را تغيير دهد، به عنوان نمونه حاكميت وادار به ايجاد محدوديت در نفوذ گفتماني خود در كشورهایي مانند عراق، سوريه، لبنان و يمن شود.
6- در واقع امريكا- اروپا و كشورهاي مرتجع منطقه احساس ميكنند شكستهاي دامنهدار خود در مواجهه با جمهوري اسلامي ايران در طول 40 سال گذشته و به ويژه در شش سال اخير ( در سوريه، عراق، لبنان و يمن) را ميتوانند از مسير اغتشاشات اخير برخي از شهرهاي ايران جبران كنند و با سرگرم كردن ايران در درون مرزهاي خود، منافع از دست رفته در مواجهه با جمهوري اسلامي ايران را بار ديگر احيا و مانع از توسعه قدرت ايران شوند.
چنانچه توجه شود در طول ماههاي گذشته از مقامات رسمي كشورهاي غربي- منطقهاي گرفته تا شبكههاي وابسته به اين كشورها تلاش شد به شكل فزايندهاي مردم ايران خود را مقابل مردم سوريه و عراق احساس كنند چراكه چنين تصوري ميتواند دوقطبي مردم- حاكميت را بهتر از هر زمان ديگري زمينهسازي كند.
آنچه توسط شبكههاي مجازي وابسته به كشورهاي غربي، رسانههاي فارسيزبان وابسته به مراكز جاسوسي و انديشكدهها و مؤسسات آيندهپژوهي غربي قابل برداشت است اين نكته میباشدكه بدون شك مسير حركت نظام سلطه از هم اكنون به سمت «حفظ ماهيت اعتراضات اقتصادي مردم، گسترش آن در بين اقشار مختلف جامعه و رشد اعتراضات به سمت ناآراميها و شورشهاي اجتماعي» پيشروي خواهد كرد که در این زمینه هوشمندی مردم و هوشیاری مسئولان میتواند همه این توطئهها را نقش برآب کند.