به گزارش خبرنگار ما، ساعت23 شامگاه اول ديماه امسال مرد جواني سراسيمه به اداره پليس رفت و از ناپديد شدن ناگهاني برادرش شكايت كرد.
شاكي در توضيح ماجرا گفت: برادرم امشب براي شام خانه ما دعوت بود. نيمساعت قبل صداي زنگ خانهمان نواخته شد. وقتي آيفون را برداشتم برادرم پشت در بود. در را باز كردم و منتظر ورودش به خانه بودم، اما هر چقدر منتظرش مانديم خبري از او نشد. خيلي نگران شديم و به جستوجو پرداختيم و حتي به بيمارستانهاي اطراف هم سر زديم، اما فايدهاي نداشت و او را پيدا نكرديم. وي ادامه داد: برادرم مغازهدار است و شاگردش هم گفت كه ساعتي قبل مغازهاش را تعطيل كرده و راهي خانه ما بوده است.
پس از طرح اين شكايت تيمي از كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي به دستور قاضي بخشوده، بازپرس دادسراي امور جنايي تهران براي پيدا كردن مرد مغازهدار وارد عمل شدند.
در حالي كه تحقيقات درباره اين حادثه ادامه داشت برادر شاكي دوباره به اداره پليس رفت و گفت آدمربايان با او تماس گرفته و مدعي شدند از برادرم 50 ميليون تومان طلب دارند. يكي از آنها گفت: برادرم را گروگان گرفتهاند و براي آزادي او بايد 50 ميليون تومان به آنها پرداخت كنم. پس از اين برادرم نيز با من تماس گرفت و گفت 50ميليون تومان براي او فراهم كنم. او گفت به آدم ربايان بدهكار است. بدين ترتيب مأموران پس از آموزش به شاكي متهمان را در قرار صوري در نزديكي كلانتري بهارستان دستگير و مرد ربوده شده را آزاد كردند.
صبح ديروز سردسته آدم ربايان براي بازجويي به دادسراي امور جنايي منتقل شد.
وي با اعتراف به آدمربايي گفت: مدتي قبل مغازهام را به پرويز فروختم. او چند فقره به من چك داد، اما آخرين چك او كه 50ميليون تومان بود وصول نشد. هر وقت براي طلبم به در مغازه ميرفتم بهانهاي ميگرفت و مرا امروز و فردا ميكرد تا اينكه ناگهان مدتي ناپديد شد. پس از اين خيلي بدنبال او گشتم، اما او را پيدا نكردم. او هميشه براي اينكه بدهي50 ميليونياش را به من پرداخت نكند از دست من فراري بود. من حتي از او در دادگاه هم شكايت كردم و حكم جلب او را گرفتم، اما هيچ وقت او را پيدا نكردم. روز حادثه متوجه شدم او خانه برادرش دعوت است. به همين دليل با سه نفر از دوستانم در نزديكي خانه برادرش كمين كرديم و منتظر او مانديم. وقتي زنگ در خانه برادرش را زد او را صدا زديم و به زور سوار خودرومان كرديم و به خانهام برديم. آنجا از او خواستيم با برادرش تماس بگيرد و براي او 50ميليون تومان فراهم كند. او هم قول داد پول ما را پرداخت ميكند، اما وقتي براي پرداخت بدهي برادرش سر قرار آمد مأموران پليس ما را دستگير كردند. پرويز هم در بازجوييها گفت: من مغازه متهم را خريدم و مبلغ 50ميليونتومان به وي بدهي دارم و اين اتفاق به همين دليل رخ داد و الان از او شكايتي بابت آدمربايي ندارم.
تحقيقات از متهمان ادامه دارد.