بحرانهاي ناشي از بافتهاي فرسوده و خودروهاي فرسوده ساكنان كلانشهر ميليوني پايتخت را كلافه كرده است. سالهاست آلودگي و آلايندگي هواي پايتخت سبب افزايش مرگ آرام شهروندان شده و مقاوم نبودن سازهها و ساختمانهاي شهري و ناپايداري بافتهاي فرسوده نيز بر تهديد جاني و مالي شهروندان افزوده است. در پايان هفته گذشته اين بحرانها در كنار يكديگر قرار گرفته و آسايش و آرامش شهروندان را سلب كرد. هشدارهاي پي در پي نه تنها از بار آلودگي و آلايندگي هوا نكاست بلكه با وقوع زلزله در استان البرز و تبعات آن افزايش مصرف سوخت بر ميزان آلودگي و آلايندگي هوا افزود.
عملكرد دولت در سالهاي گذشته تاكنون نه تنها نتوانسته از اين بحرانها بكاهد بلكه بر ميزان پيچيدگي اين پديدهها نيز افزوده است. دست به دست شدن مسائل و معضلات شهري در ميان دولتها، مجلس و مديريت شهري سبب شده اين بحران بيشترين خسارتهاي جاني، مالي و روحي را به شهروندان وارد سازد. بحران آلودگي هوا و وقوع زلزله از مرز هشدار و تذكر گذشته و گشودن كلاف درهم تنيده بحرانها نيازمند عزم جدي دولت و دستگاههاي متولي است تا اين بحرانها به صورت ملي مورد رسيدگي عملياتي قرار گيرد. در اين ميان برخورد با كمكاريهاي دستگاهها و مسئولان نبايد فراموش شود.
پرده اول: بافتهاي فرسوده و زلزله پايتخت
آمادگی برای مواجهه با وقوع زلزله در پايتخت تاكنون در حد هشدار و پيشبيني باقي مانده است و مسئولان با دادن هشدار و تذكر با حركت لاكپشتي درصدد احيا و نوسازي و مقاومسازي برآمدهاند. ميزان ريسك پايتخت در برابر اين بحران بسيار بالا بوده به حدي كه كارشناسان معتقدند اگر زلزله بزرگ پايتخت پس از سالها رخ دهد چندين ميليون نفر كشته و زخمي برجا خواهد ماند.
خسارتهاي اين فاجعه ملي بوده و تصور خسارتهاي آن به فاجعه قرن تشبيه شده است. با اين حال محمدعلي نجفي شهردار تهران با اشاره به سپري شدن شبي سخت براي بسياري از همشهريان تهراني پس از وقوع زلزله، ابراز كرد: زلزله پايتخت دو نكته مثبت داشت؛ يكي اينكه به طور خيلي طبيعي يك مانور عملياتي براي شهروندان تهراني بود و شهروندان نشان دادند در كمال خونسردي و با سرعت ميتوانند خانههاي خود را تخليه كنند و در نقاطي كه امنيت بيشتري دارد، مستقر شوند. نكته دوم نيز آن است كه اين زلزلههاي كوچك، مقدار زيادي از انرژي زمين و گسلهاي زلزله را خالي ميكند. از اين رو اميدوار هستم با اتفاق افتادن اين نوع زلزلههاي كوچك كه تخريبي نيز به همراه ندارند، هيچگاه با زلزلههاي بزرگ مواجه نشويم.
حل مشكل بافتهاي فرسوده طي 20 سال !
بر اساس اعلام معاون شهرسازي شهرداري تهران تعداد پلاكهاي بافتهاي فرسوده 206 هزار واحد بوده است. تعداد پلاكهاي نوسازي شده 83 هزار، تعداد پلاكهاي باقي مانده 123 هزار و تعداد كل واحدهاي قابل توليد 479 هزار واحد است. به گفته مهدي حجت سهم سالانه توليد واحدهاي مسكوني با فرض سالانه 10 درصد نوسازي، 47 هزار پلاك ميشود. معاون شهردار تهران گفت: ما اگر بخواهيم بازسازی كل بافت فرسوده را ظرف 10 سال انجام دهيم، بايد به طور متوسط، سالانه 10 درصد از نوسازي را انجام دهيم، كه براي اين كار به 3/5 برابر توان فعلي خود نياز داريم. همچنين براي نوسازي بافت فرسوده در عرض 10 سال به 4 هزار ميليارد تومان بودجه نياز داريم كه از اين ميان، يك هزار ميليارد تومان سهم دولت و 3 هزار ميليارد تومان، سهم شهرداري تهران است. اما اگر اين بودجه از توان شورا خارج است و اگر بخواهيم 2/5 برابر به توان فعلي خود اضافه كنيم، مشكل بافت فرسوده در طول 20 سال حل ميشود. بنابراين ما به ازاي هر سال 1500 ميليارد تومان نياز داريم. همچنین معاون شهرسازي و معماري شهرداري تهران با اشاره به بحث گسل شهر تهران گفت: در جهت كنترل ساخت و ساز، بايد نقشههاي گسلي شهر در اختيار شوراي شهر قرار گيرد. صدور مجوز ساختمانهاي با اهميت زياد، طي بخشنامهاي ممنوع اعلام شده است. طرح شناسايي ساختمانهاي غيراستاندارد ساخته شده روي گسلها، شناسايي شده تا مشخص شود كدام يك از آنها قابليت تخريب و برداشته شدن را دارد.
عملياتي كردن مقررات ملي ساختمان، مقاومسازي سازهها در كنار افزايش سرعت نوسازي بافتهاي فرسوده و سبكسازي ميتواند تا حدودي از خسارتهاي ناشي از زلزله بكاهد. بر اين اساس لازم و ضروري است در موضوع پيشگيري اهتمام بيشتري صورت گيرد. نبايد فراموش كرد كه زلزله كرمان و استان البرز هشدار جدي براي مسئولان و پايتختنشينان است كه نبايد از اين بحران غفلت كنند. گير كار در برخورد با بحرانهاي طبيعي و غيرمترقبه كجاست؟ چرا در حل بحرانها نميتوانيم پس از سالها آگاهي موفق عمل كنيم؟ چه كساني مسئول و چه كساني پاسخگو هستند؟ چرا از نظارتهاي سيستمي خبري نيست و چرا خود را مسئول نميدانيم؟
پرده دوم: بحران آلودگي هوا
در كنار بحران زلزله و بافتهاي فرسوده، آلودگي و آلايندگي شهر تهران به بالاترين حد مجاز يعني تخليه شهرهاي آلوده رسيده است. متأسفانه دولت در حوزه كاهش آلودگي هوا نه تتها در چهار سال گذشته كاري انجام نداده بلكه بهدليل استمرار توليد خودروها بر ميزان آلودگي و آلايندگي هوا نيز افزوده است تا شهروندان اين كلانشهر زير ابري خاكستري زندگي را نفس نفس سركنند. تعطيليهاي پي در پي مدارس و شهرها، اجراي طرحهاي ترافيكي همچون زوج و فرد و طرح كاهش آلودگي هوا و طرح ترافيك از ميزان آلودگي هوا كم نكرد. از ابتداي سال تاكنون 70 روز را تهرانيها در هواي ناسالم تنفس كردند. از ابتداي هفته گذشته هواي تهران و پنج كلانشهر ديگر به شدت آلوده است. در روزهايي كه تب آلودگي داغ است، شايد بررسي سرنوشت قوانين كاهش آلودگي هوا، خالي از لطف نباشد. اينكه بدانيم طي يك سال گذشته مصوباتي كه با هدف بهبود كيفيت هوا و به تبع آن كيفيت زندگي شهروندان به تصويب دولت رسيد، چه عاقبتي داشتند. قانون «الزامي شدن نصب فيلتر دوده» روي وسايل نقليه ديزلي از جمله قوانيني است كه بعد از فراز و نشيبهاي بسيار و تلاشهاي زياد تعدادي از دانشگاهيان و ارائه نتايج تحقيقات ميداني در دولت يازدهم به تصويب رسيد اما چرا وسايل نقليه ديزلي تا اين حد محور توجهات قرار گرفتهاند و حتي ماجرا به مرز وضع قانون هم كشيد؟ بر اساس سياهه انتشار آلودگي هواي تهران از مجموع ذرات معلق توليدي در شهر تهران، ۲۳ درصد سهم كاميونها، 4 درصد سهم مينيبوسها، ۱۲ درصد سهم اتوبوسهاي شركت واحد و ۱۸ درصد سهم ساير اتوبوسها است. از اين رو با توجه به ديزلي بودن اين ناوگانها اين طور نتيجهگيري شد كه خودروهاي ديزلي همچنان از عوامل مهم آلودگي هواي تهران هستند.
نياز تهران به 12 خط مترو!
صرفهجويي در توسعه حمل و نقل عمومي جايز نيست و مشكلات متعدد در تأمين اعتبار براي توسعه حمل و نقل عمومي پذيرفته نيست زيرا اختصاص منابع مالي در اين بخش، سرمايهگذاري براي داشتن شهروندان سالم و شهر سالم است كه بدون شك مترو و توسعه خطوط آن يكي از روشهاي مطمئن در اين باره است و اين امر نافي توسعه ساير مدلهاي حمل و نقل عمومي نيست. محسن هاشمي، رئيس شوراي شهر تهران در اين باره معتقد است: تهران نياز به ١٢ خط مترو دارد كه هماينك تنها ٧ خط آن تكميل شده و تكميل باقيمانده آن به حدود ٢٠ تا ٣٠ هزار ميليارد تومان بودجه نياز دارد اما چنانچه اين خطوط تكميل شوند و واگنهاي آن نيز افزايش پيدا كند، ظرفيت جابهجايي مسافر در تهران از ٢ تا ٣ ميليون نفر در روز ميتواند تا ١٠ ميليون نفر افزايش پيدا كند.
وي افزود: در كنار مترو، اگر به توسعه و افزايش تعداد ناوگان اتوبوسراني نيز اهتمام كنيم، ميتوانيم اميدوار باشيم كه اين دو وسيله (يعني مترو و اتوبوسها) به راحتي، از عهده حدود ١٥ ميليون سفر درونشهري در تهران برآيند، در عين حال، درصد بالايي از آلودگي هوا مربوط به عوامل متحرك يعني همان خودروها هستند. واقعيت اين است كه متوسط مصرف سوخت خودروهاي ما امروز حدود ١٠ ليتر در روز است در حالي كه خودروهاي روز جهان بين ٣ تا ٥ ليتر است. مسلم است كه اگر خودروهاي ما نيز به چنين تكنولوژي قابل تأملي برسند، آلودگي هوا به شكلي محسوس كاهش پيدا خواهد كرد.
دست مديريت شهري در دامن نمايندگان مجلس
از سوي ديگر محمدعلي نجفي شهردار تهران نيز به ديدار لاريجاني رئيس مجلس رفت تا براي افزايش اعتبارات حمل و نقل عمومي دست به دامن نمايندگان مجلس شود. وي گفت: قرار شد طرحي در خصوص مقابله با آلودگي هوا به مجلس ارسال كنيم تا بودجه لازم براي عملياتي شدن آن در سال 97 در نظر گرفته شود، همچنين مقرر شد در بودجه 97 تسهيلات و امكانات ويژهاي در نظر گرفته شود و همچنين خواستار آن شديم كه از محل افزايش قيمت حاملهاي انرژي بخشي از درآمدها براي توسعه حملونقل عمومي در تهران تخصيص يابد. وي با بيان اينكه بر اساس قانون، دولت بايد در پرداخت يارانه بليت مترو و اتوبوس، احداث خطوط مترو و خريد واگن مترو به شهرداريها كمك كند و سهمي براي دولت در اين سه اقدام در نظر گرفته شده است، گفت: اگر اين مهم مورد توجه قرار گيرد، اميدواريم تا سقف 7500 ميليارد تومان بودجه تخصيص داده شود.