کد خبر: 886788
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۹
قهر كردن در نهايت به ضرر ماست
آيا تا به حال به رفتاري به نام قهر فكر كرده‌ايد؟ چقدر در زندگي به اين روش متوسل شده‌ايد و تا چه ميزان با اين ترفند به خواسته خود دست يافته‌ايد؟ اصلاً تا به حال به اين فكر كرده‌ايد كه چرا ما قهر مي‌كنيم؟
   مينا محمددوست

آيا تا به حال به رفتاري به نام قهر فكر كرده‌ايد؟ چقدر در زندگي به اين روش متوسل شده‌ايد و تا چه ميزان با اين ترفند به خواسته خود دست يافته‌ايد؟ اصلاً تا به حال به اين فكر كرده‌ايد كه چرا ما قهر مي‌كنيم؟ قهر كردن در واقع نوعي واكنش رفتاري نسبت به اتفاقي است كه در محيط رخ داده است. حال از طرف شخص يا اشخاصي كه در نهايت پيامد آن رخداد، باب ميل ما نبوده و منجر به ناراحتي ما شده است. به شكل معمول خيلي از ما در اينگونه موارد قهر مي‌كنيم. يعني ارتباط با شخص مورد نظر را قطع يا محدود مي‌كنيم. قهر كردن مي‌تواند به شكل‌هاي مختلف باشد. مثل قطع ارتباط چشمي يا صحبت نكردن، به عبارتي حذف رابطه كلامي و قطع رابطه اجتماعي.
         
   چرا قهر مي‌كنيم؟
براي قهر كردن مي‌توان دلايل متفاوتي را عنوان كرد. مثلاً هنگام قهر كردن، در واقع از ابزار رفتاري استفاده مي‌كنيم براي اينكه به خواسته خود دست يابيم. به اين ترتيب كه با اين رفتار مي‌خواهيم به طرف مقابل بفهمانيم كه خواهان تغيير رفتار او هستيم. تغيير به سمتي كه در واقع ايده‌آل ماست. گاه به اين ترتيب مي‌خواهيم به نوعي خود را در جايگاه قدرت نشان دهيم. برخي مواقع نيز به دليل ناكامي‌اي كه تجربه كرده‌ايم از روش قهر كردن استفاده مي‌كنيم،بنابراين مي‌بينيم كه اين رفتار از بار هيجاني برخوردار است. اين هيجان معمولاً منفي و همراه با خشم است. برخي معتقد هستند كه گاه قهر مي‌تواند مثبت تلقي شود. مثل زماني كه در برابر حرف يا رفتاري كه به طور مسلم نامعقول و غيرمنطقي است و ما سكوت مي‌كنيم اما در همين حال هم مي‌توان از روش‌هاي كاربردي ديگري استفاده كرد. معمولاً رفتار قهرآميز مي‌تواند به رفتارهاي آسيب‌زاي ديگري همچون لجبازي منتهي شود. دليلش هم مي‌تواند اين باشد كه به نوعي ما با سكوت، انتظار داريم طرف مقابل مفهوم ناراحتي ما را درك كند، اما آيا واقعاً تضميني براي اينكه ديگري عمق دلخوري ما را با قهر متوجه شود وجود دارد؟ قطعاً اينطور نيست.
 
  آيا علت قهر خود را بيان مي‌كنيم؟
ما با قهر نشان مي‌دهيم از مسئله‌اي ناراحت هستيم. تا همين جا درست است، اما آيا به شكل واضح مشخص مي‌كنيم از چه چيزي ناراحتيم؟ و نكته حائز اهميت در اين مورد اين است كه به طور معمول ما انسان‌ها بنا به شخصيتمان از ديدگاه‌هاي متفاوت به يك موضوع نگاه مي‌كنيم،يعني در اصل اين تفاوت ديدگاه در نگرش به يك موضوع است كه گاه سبب دلخوري‌ها مي‌شود. پس منطق حكم مي‌كند كه ما علت ناراحتي خود را بيان كنيم يا از طرف مقابل بخواهيم دليل دلخوري خود را عنوان كند.
 
  زن‌ها بيشتر قهر مي‌كنند
در برخي موارد مردان كمتر قهر مي‌كنند و دليل اين امر مي‌تواند ريشه در آموخته‌هاي فرهنگي داشته باشد. با اين باور كه اين عمل را نوعي رفتار زنانه تلقي مي‌كنند. مي‌توان زير بناي اين ديدگاه را در تفاوت‌هاي رواني و فيزيولوژيكي زن و مرد جست‌وجو كرد، زيرا همانطور كه مي‌دانيم، زن‌ها از رابطه كلامي بيشتري استفاده مي‌كنند. حال آنكه اكثر مردان در مورد جنبه‌هاي مختلف، به خصوص احساساتشان، كمتر صحبت مي‌كنند. البته اين موضوع چه در مورد خانم‌ها و چه در مورد آقايان، يك قانون نيست و در همه جا و هميشه هم مسئله به اين شكل نيست.
 
   ياد بگيريم قهر نكنيم
حال بپردازيم به اينكه قهر كردن چگونه آموخته مي‌شود؟ مثل اكثر رفتارها، پايه اين رفتار در كودكي شكل مي‌گيرد، يعني به نوعي ما آنچه را كه در محيط و در مراحل مختلف رشد مشاهده مي‌كنيم، مي‌آموزيم. البته اين رفتار از دسته مواردي است كه آموختن آن در بزرگسالي با الگوبرداري از ديگران نيز كسب مي‌شود، اما نكته مهم اين است كه به هر حال به نوعي براي تغيير دلخواهي كه قصد آن را داريم، به شيوه‌اي نادرست متوسل مي‌شويم.
بررسي‌ها حاكي از آن است كه قهر كردن بيش از آنكه فايده داشته باشد، آسيب زاست. يكي از ويژگي‌هاي افرادي كه دائم از اين روش در زندگي استفاده مي‌كنند، اين است كه معمولاً اين گروه فرصت صحيح ابراز وجود در زندگي را نياموخته‌اند ولي به هر حال ما انسان هستيم، اشرف مخلوقات. هر زمان مي‌تواند براي ما مقدمه فراگيري راهكارهاي درست باشد. در اين حيطه پسنديده است كه ما ياد بگيريم در وهله اول هيجان‌هاي خود را خوب بشناسيم.
شناخت هيجان‌ها امري ضروري در تمامي جنبه‌هاي زندگي است. چون در صورت شناخت درست است كه ما ياد مي‌گيريم چگونه اين هيجان‌ها را مديريت كنيم. گفته شد يكي از احساس‌هاي نهفته در پس قهر، احساس خشم و ناكامي است. وقتي ما بدانيم خشم مان از چيست و علت ناكامي خود را درك كنيم و با كمي درنگ (نه بلافاصله و هنگام خشم) دنبال راهكار باشيم، متوجه مي‌شويم جايي براي قهر كردن باقي نمي‌ماند.
 
   چاره‌اي جز آشتي نداريم؟!
قهر كردن در نهايت به ضرر ما تمام مي‌شود. دامنه قهر به طور معمول نمي‌تواند زياد گسترده باشد. چون ما موجودات اجتماعي هستيم. هم به لحاظ رواني و هم به لحاظ رفتاري ما نيازمند حضور و دادوستد عاطفي به خصوص با افراد نزديكي كه با آنها زندگي مي‌كنيم هستيم و اين نقطه‌اي است كه اگر قهري صورت گرفته باشد، روي ديگر سكه نمايان مي‌شود. يعني آشتي يا همان برگشتن به وضعيت عادي، اما لازم است در نظر داشته باشيم وضعيت قهر، معمولاً همراه با احساس‌هاي ناخوشايند ديگري چون استرس است و در سكوتي كه به منظور قهر است، قطعاً پيام‌ها و دلايل ناراحتي سربسته مي‌ماند. پس چه بهتر به جاي قهر كردن از روش‌هاي بهتري استفاده كنيم.
مثلاً ياد بگيريم هنگام ناراحتي دليل رنجش خود و همچنين احساسي كه در آن لحظه داريم را بازگو كنيم و به اين ترتيب مهارت كلامي خود را گسترش دهيم. به طرف مقابل فرصت صحبت كردن دهيم، سعي كنيم اتفاقي را كه مسبب ناراحتي شده از زاويه ديد او هم نگاه كنيم. زندگي بازي تك نفره خواسته‌هاي «من» نيست! پس آگاه باشيم افرادي كه با آنها سر و كار داريم از نقطه نظرات متفاوتي برخوردارند. به نظراتشان احترام بگذاريم.
در نظر داشته باشيم يكي از دلايل قهر مي‌تواند كمبود اعتماد به نفس باشد. پس حرمت نفس خود را گسترش دهيم. حوادث زندگي به طور يقين هميشه باب ميل ما نبوده و اين امر، كاملاً طبيعي است، بنابراين با تغييرات همسو و به عنوان يك اصل پذيراي آنها باشيم. به اين ترتيب كمتر از جريان‌هاي مخالف ناخشنود مي‌شويم. به طور معمول افرادي كه مدام قهر مي‌كنند، به نسبت با افكار منفي بيشتري دست و پنجه نرم مي‌كنند. ياد بگيريم افكار مزاحم را تحت كنترل خود در آوريم يا ابتدا به حداقل برسانيم و در نهايت آنها را حذف كنيم.

غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
اردلان
|
Germany
|
۱۷:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۹/۳۰
0
1
یه سوال میتونم بپرسم؟
کسی که زنش ... از اب دربیاد و شوهرش ترکش کنه بره بنظرت میشه بگیم قهر کرده؟ بنظرتون جایی برا بخشش وجود داره؟ میشه بگیم عزیزم من با شما از در آشتی در میام؟ حتما الان متوسل به این شدید که اصلا موضوع خیانت درست هست یا نیست؟ ... بله قهر اسیب زا هست ولی قطعا به یک نفر اسیب نمیزنه بشما هم اسیب خواهد زد!!
رمضانعلی محمدیان
|
United States
|
۱۸:۴۷ - ۱۳۹۶/۰۹/۳۰
1
0
بسم الله.باسلام.در ایام جوانی استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر مهندس بهمن ایزدی نجف آبادی که درود خداوند متعال سبحانه وتعالی براوباد به حقیر فرمود :مرگ بر بی حجاب هذیانی غلط است امامرگ بر بی حجابی شعار برآمده از شعور ودرست ومطلوب ماست.که بنی آدم اعضای یک پیکرند که درآفرینش زیک گوهرند.وهنگامی که به بیماری ودرد گرفتار میشود اعضای دیگر را قراری نیست تا با مداوا برطبق نظر طبیب حاذق واستعمال داروی نسخه حکیمانه اش بیمار را درمان کنند.وطیف دارو بسته به نوع بیماری از خوراک لذیذ وشربت گوارا تا دارویی تلخ یا خون ریزی وجراحی متفاوت است.که در بیماریهای نفسانی ناشی از عدم مراعات تقوای الهی قهر میتواند بعنوان دارویی شفابخش عملکرد مناسب در بهبود داشته ویا با کنترل جلوگیری از مزمن شدن مرض ونیاز به خون ریختن جهت مداوا بنماید.جناب مولوی رحمة الله علیه چون حکمای فرزانه بسیاری نیز در مثنوی حکایات بسیاری در این باب دارد که داستان سوار دبوس بدست در دفتر دوم نمونه خروار است.حال آنکه هیچ کدبانویی در این دیار موقع قالیچه تکانی با گلهای قالی دشمنی ندارد که با چوب بجان قالی وقالیچه افتاده گردگیری میکند.پس شایسته است نگارنده محترم به مصادیق قهر مطلوب وانسان ساز نیز توجه داشته باشد وبداند فرمایش ایشان که انسان اشرف مخلوقات است سخت ناصواب و بنوعی جعل نا آگاهانه دلیل برای نگرش اومانیستی وتخریب نظام تعلیم وتربیت صحیح میتواند باشد.آری انسان مستعد آنست که اشرف مخلوقات بشود.اما وصد اما.هیزم جهنم میشویم اگر تربیت نکنیم نفس خودرا.ودر نهایت این چندمین بار است که در سایت جوان آنلاین شاهد نشر اینگونه مطالب اومانیته هستیم که این ظن را ایجاد میکند که ساختار هیئت تحریریه ای جوان سی ساله هیجانی احساساتی با عده ای که در هرم قدرت هستند مشکل خطی تصاحب جایگاه مدیریتی داشته وصرفا" دنبال یقه گیری وباز کردن مشت طرف بوده که به این منظور سایت را راه اندازی کرده برای تنوع وپر کردن سایت از ترجمه های مختلف بدون توجه به مضمون استفاده میکنند .أن شاءالله اشتباه از حقیر بوده وشما با معرفی هیئت تحریریه من نوعی را از اشتبیاه بیرون میاورید .والسلام.شهرک اندیشه.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر